۶٬۰۷۷
ویرایش
جز (←نامه امام علی (ع)) |
جز (←نامه امام علی (ع)) |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
زیاد در زمان خلافت عمر در فتح شوشتر حضور داشت. سپس از طرف عمربن خطاب برای اصلاح امور یمن به آن دیار رفت.<ref>- ر.ک : کتاب نسب قریش، ص224-225؛ الاستیعاب، ج2، ص525.</ref> زیاد در روزگار فتوح، همراه عُتبَةبن غَزوان بود و عتبه او را به دلیل ذکاوتش برای تقسیم غنائم، به سمت دبیری خود انتخاب کرد.<ref>- انساب الاشراف، ج4، ص212-213.</ref> پس از آن، زیاد عمال و والیان بصره را در اداره کارها یاری کرد و کاتب آنان بود. چنانکه بعدها کاتب مغیرةبن شعبه، ابوموسی اشعری، عبداللهبن عامر و عبداللهبن عباس شد.<ref>- المحبر، ص378.</ref> در زمان خلافت امام علی (ع) از طرف عبداللهبن عباس (والی بصره)، مسئول خراج و بیت المال و در غیاب ابنعباس، قائم مقام وی در بصره بود<ref>- تاریخ طبری، ج4، ص543، ج5، ص110. </ref> و در سال 39 هجری به پیشنهاد عبداللهبن عباس و تأیید جاریةبن قدامه از سوی امام علی (ع) والی فارس گردید. آن حضرت رفتار و اعمالش را زیر نظر داشت و همانگونه که با تمامی کارگزارانش برخورد میکرد، با زیاد هم برخورد کرد و چون احتمال میداد که زیاد در جمعآوری مالیات سختگیری کند، در گفتاری طولانی که او را از گرفتن خراج پیش از موعد نهی فرمود، به او تذکراتی داد: ای زیاد! کار به عدالت کن و از ستم و بیداد بپرهیز که ستم، رعیت را به آوارگی وادارد و بیدادگری، شمشیر را در میان آرد و مردم را به مبارزه مسلحانه فرا خواند.<ref>- نهج البلاغه، حکمت 476. </ref> | زیاد در زمان خلافت عمر در فتح شوشتر حضور داشت. سپس از طرف عمربن خطاب برای اصلاح امور یمن به آن دیار رفت.<ref>- ر.ک : کتاب نسب قریش، ص224-225؛ الاستیعاب، ج2، ص525.</ref> زیاد در روزگار فتوح، همراه عُتبَةبن غَزوان بود و عتبه او را به دلیل ذکاوتش برای تقسیم غنائم، به سمت دبیری خود انتخاب کرد.<ref>- انساب الاشراف، ج4، ص212-213.</ref> پس از آن، زیاد عمال و والیان بصره را در اداره کارها یاری کرد و کاتب آنان بود. چنانکه بعدها کاتب مغیرةبن شعبه، ابوموسی اشعری، عبداللهبن عامر و عبداللهبن عباس شد.<ref>- المحبر، ص378.</ref> در زمان خلافت امام علی (ع) از طرف عبداللهبن عباس (والی بصره)، مسئول خراج و بیت المال و در غیاب ابنعباس، قائم مقام وی در بصره بود<ref>- تاریخ طبری، ج4، ص543، ج5، ص110. </ref> و در سال 39 هجری به پیشنهاد عبداللهبن عباس و تأیید جاریةبن قدامه از سوی امام علی (ع) والی فارس گردید. آن حضرت رفتار و اعمالش را زیر نظر داشت و همانگونه که با تمامی کارگزارانش برخورد میکرد، با زیاد هم برخورد کرد و چون احتمال میداد که زیاد در جمعآوری مالیات سختگیری کند، در گفتاری طولانی که او را از گرفتن خراج پیش از موعد نهی فرمود، به او تذکراتی داد: ای زیاد! کار به عدالت کن و از ستم و بیداد بپرهیز که ستم، رعیت را به آوارگی وادارد و بیدادگری، شمشیر را در میان آرد و مردم را به مبارزه مسلحانه فرا خواند.<ref>- نهج البلاغه، حکمت 476. </ref> | ||
==نامه امام علی (ع)== | ==نامه امام علی (ع)== | ||
بههرحال زیاد در فارس مأموریت خویش را بهخوبی انجام داد و حتی امور آن ولایت را سامان داد و خراج را گردآوری کرد،<ref>- انساب الاشراف، ج4، ص214؛ تاریخ طبری، ج5، ص137،122،110؛ الاستیعاب، ج2، ص525.</ref> اما نامهای از امام علی (ع) به زیاد در دست است که آن حضرت وی را به دلیل نفرستادن خراج فارس و تزویر در اینباره، توبیخ کرده است.<ref>- تاریخ یعقوبی، ج2، ص204؛ نهج البلاغه، نامه20: و همانا من به خداوند سوگند میخورم، سوگندی راست. اگر مرا خبر رسد که تو در فیء مسلمانان اندک یا بسیار خیانت کردهای، چنان بر تو سخت گیرم که اندک مال مانی و درمانده به هزینه عیال و خوار و پریشانحال. و السلام.</ref | بههرحال زیاد در فارس مأموریت خویش را بهخوبی انجام داد و حتی امور آن ولایت را سامان داد و خراج را گردآوری کرد،<ref>- انساب الاشراف، ج4، ص214؛ تاریخ طبری، ج5، ص137،122،110؛ الاستیعاب، ج2، ص525.</ref> اما نامهای از امام علی (ع) به زیاد در دست است که آن حضرت وی را به دلیل نفرستادن خراج فارس و تزویر در اینباره، توبیخ کرده است.<ref>- تاریخ یعقوبی، ج2، ص204؛ نهج البلاغه، نامه20: و همانا من به خداوند سوگند میخورم، سوگندی راست. اگر مرا خبر رسد که تو در فیء مسلمانان اندک یا بسیار خیانت کردهای، چنان بر تو سخت گیرم که اندک مال مانی و درمانده به هزینه عیال و خوار و پریشانحال. و السلام.</ref> | ||
در همین زمان، معاویه نامهای به زیاد نوشت و سعی در شوراندن او علیه امیرالمؤمنین داشت که زیاد نپذیرفت و نامه معاویه را برای امام فرستاد. آن حضرت نیز در جواب زیاد، نامهای نوشت و او را از فریبکاری معاویه برحذر داشت. | در همین زمان، معاویه نامهای به زیاد نوشت و سعی در شوراندن او علیه امیرالمؤمنین داشت که زیاد نپذیرفت و نامه معاویه را برای امام فرستاد. آن حضرت نیز در جواب زیاد، نامهای نوشت و او را از فریبکاری معاویه برحذر داشت.<ref>- نهج البلاغه، نامه44: دانستم که معاویه نامهای به تو نوشته، میخواهد خِردت را بلغزاند و عزمت را سست گرداند. از او بترس که شیطان است. نزد آدمی میآید و از پیشرو و پشتسر و راست و چپ او در آید تا به هنگام غفلت وی بر او بتازد و خردش را تاراج سازد</ref> | ||
==پس از شهادت امام علی (ع)== | ==پس از شهادت امام علی (ع)== | ||
پس از شهادت امیرالمؤمنین و صلح امام حسن (ع)، زیاد با وساطت مغیرةبن شعبه، از فارس به شام نزد معاویه رفت و پس از گزارش درباره اموال فارس و مصالحه با معاویه در آنباره به کوفه بازگشت و در آنجا اقامت گزید.<ref>- تاریخ طبری، ج6، ص176-179.</ref> | پس از شهادت امیرالمؤمنین و صلح امام حسن (ع)، زیاد با وساطت مغیرةبن شعبه، از فارس به شام نزد معاویه رفت و پس از گزارش درباره اموال فارس و مصالحه با معاویه در آنباره به کوفه بازگشت و در آنجا اقامت گزید.<ref>- تاریخ طبری، ج6، ص176-179.</ref> | ||
==سپردن حاکمیت شهرها== | ==سپردن حاکمیت شهرها== | ||
معاویه در سال 45 هجری زیاد را به حکومت بصره گمارد و خراسان، سیستان، بحرین، عمان و هند را نیز به وی داد. در سال 50 و پس از مرگ مغیرةبن شعبه، والی کوفه، حکومت کوفه را نیز به زیاد سپرد. وی نخستین کسی بود که حکومت عراقین (کوفه و بصره) را بهدست گرفت <ref>- المعارف، ص346؛ تاریخ طبری، ج5، ص234.</ref> | معاویه در سال 45 هجری زیاد را به حکومت بصره گمارد و خراسان، سیستان، بحرین، عمان و هند را نیز به وی داد. در سال 50 و پس از مرگ مغیرةبن شعبه، والی کوفه، حکومت کوفه را نیز به زیاد سپرد. وی نخستین کسی بود که حکومت عراقین (کوفه و بصره) را بهدست گرفت <ref>- المعارف، ص346؛ تاریخ طبری، ج5، ص234.</ref> |