معاویه: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۶۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۷ فوریهٔ ۲۰۱۸
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷۶: خط ۷۶:
معاویه‌ برای‌ زمامداری‌ شخصی‌ خود و تبدیل‌ حکومت‌ اسلام‌ به‌ حاکمیت‌ موروثی‌ عرب‌ و تبدیل‌ خلافت‌ به ‌سلطنت‌ و انتقال‌ آن‌ به‌ نسل‌های‌ پس‌ از خود، از تمسک‌ به‌ هرگونه‌ وسیله‌ای‌ خودداری‌ نکرد حتی‌ برای‌ بیعت‌ گرفتن‌ برای‌ فرزند خود یزید دست‌ به‌ اسلحه‌ برد و به‌ زورِ شمشیر برای‌ این‌ کار اقدام‌ کرد. شاید مهم‌ترین‌ واقعه‌ در تاریخ‌ تکوین‌ احساسات‌ ضد اموی شیعیان‌، انتصاب‌ فرزند معاویه،‌ یزید به‌ جانشینی‌ او باشد؛ اگرچه‌ او در اواخر دهه چهل و زمانی‌ که‌ امام‌ حسن (ع) زنده‌ بود، در اندیشه‌ ولایتعهدی‌ یزید بود و امام را مهم‌ترین‌ مانع‌ تداوم سلطنت‌ خود می‌دید که در حیات امام‌ حسن (ع)، نمی‌توانست‌ این‌ نیت را جامه عمل‌ بپوشاند، بر همین‌ اساس‌ توطئه مسموم‌ ساختن امام را اجرا‌ و بلافاصله‌ پس‌ از شهادت‌ امام فعالانه‌ بر روی طرح جانشینی یزید‌ شروع‌ به‌ کار کرد تا به‌ آرزوی‌ خود که‌ استمرار حکمرانی‌ خاندانش‌ بود، برسد.  
معاویه‌ برای‌ زمامداری‌ شخصی‌ خود و تبدیل‌ حکومت‌ اسلام‌ به‌ حاکمیت‌ موروثی‌ عرب‌ و تبدیل‌ خلافت‌ به ‌سلطنت‌ و انتقال‌ آن‌ به‌ نسل‌های‌ پس‌ از خود، از تمسک‌ به‌ هرگونه‌ وسیله‌ای‌ خودداری‌ نکرد حتی‌ برای‌ بیعت‌ گرفتن‌ برای‌ فرزند خود یزید دست‌ به‌ اسلحه‌ برد و به‌ زورِ شمشیر برای‌ این‌ کار اقدام‌ کرد. شاید مهم‌ترین‌ واقعه‌ در تاریخ‌ تکوین‌ احساسات‌ ضد اموی شیعیان‌، انتصاب‌ فرزند معاویه،‌ یزید به‌ جانشینی‌ او باشد؛ اگرچه‌ او در اواخر دهه چهل و زمانی‌ که‌ امام‌ حسن (ع) زنده‌ بود، در اندیشه‌ ولایتعهدی‌ یزید بود و امام را مهم‌ترین‌ مانع‌ تداوم سلطنت‌ خود می‌دید که در حیات امام‌ حسن (ع)، نمی‌توانست‌ این‌ نیت را جامه عمل‌ بپوشاند، بر همین‌ اساس‌ توطئه مسموم‌ ساختن امام را اجرا‌ و بلافاصله‌ پس‌ از شهادت‌ امام فعالانه‌ بر روی طرح جانشینی یزید‌ شروع‌ به‌ کار کرد تا به‌ آرزوی‌ خود که‌ استمرار حکمرانی‌ خاندانش‌ بود، برسد.  


===مخالفین جانشینی یزید===
بنا بر پاره‌ای‌ از روایات‌، وی‌ از حدود سال‌ 50 هجری‌ و پس از شهادت امام حسن (ع) کوشش‌هایی‌ در این‌ راه‌ به‌ عمل‌ آورد. یزید از جهت تمسک به اصول و فروع دین شهرت خوبی نداشت. معاویه‌ در ولایتعهدی‌ یزید بعد از شهادت‌ امام‌ حسن (ع) با دو مشکل‌ عمده‌ روبه‌رو بود. اول‌ منش‌ و کردار یزید و دوم‌ حضور امام‌ حسین (ع) و فرزندان‌ صحابه بزرگ‌ چون‌ عبدالله‌بن‌ عمر، [[عبد الله بن زبیر]]، [[عبد الله بن‌ عباس‌]] و عبدالرحمن‌بن‌ ابی‌بکر. معاویه در وادار ساختن مردم به بیعت با یزید از هیچ چیزی فروگذاری نکرد. او نخست‌ از مردم‌ شام‌ و دیگر متحدان‌ خویش ‌برای‌ یزید بیعت‌ گرفت‌.<ref>- تاریخ خلیفة بن خیاط، ج1، ص251؛ تاریخ طبری، ج5، ص301-302، 322.</ref> اگر چه بیشتر رجال با او بیعت کردند،<ref>- تاریخ یعقوبی، ج2، ص271؛ تاریخ طبری، ج5، ص303.</ref> اما اختلافات درون‌ حاکمیت‌ و وجود افرادی‌ چون‌ زیاد بن‌ ابیه و [[مروان‌ بن حکم‌]] که‌ از ولایتعهدی‌ یزید ناخشنود بودند، باعث می‌شد که معاویه با احتیاط‌ فراوان‌ حرکت‌ کند و تمام‌ وسایل‌ مخصوص‌ حکمرانی‌ خود را که‌ عبارت‌ بودند از سیاست‌بازی‌، بخششِ‌ هدایا، پرداختِ رشوه‌، تطمیع‌ و سرانجام‌ تهدید و سرکوبی‌ به‌کار گیرد. مروان‌ بن حکم که شاید در خلافت طمع بسته بود، موضوع جانشینی یزید را ناخشنودی تلقی کرد.<ref>- مروج الذهب، ج3، ص218-219.</ref> زیاد نیز در نامه‌ای‌ به‌ معاویه‌ چنین‌ ‌نوشت: ای‌ امیر، همانا نامه‌ات‌ با دستوری‌ که‌ در آن‌ بود به‌ من‌ رسید. مردم چه‌ خواهند گفت‌ وقتی‌ که‌ آنان‌ را به‌ بیعت‌ یزید دعوت‌ کنیم‌، در حالی‌ که‌ او با سگ‌ها و میمون‌ها بازی‌ می‌کند و جامه‌های‌ رنگین‌ می‌پوشد و پیوسته‌ شراب‌ می‌نوشد و شب‌ را با ساز و آواز می‌گذراند و هنوز حسین‌ بن‌ علی (ع) و [[عبد الله بن‌ عباس‌]] و عبد الله‌ بن‌ عمر و [[عبد الله‌ بن‌ زبیر]] در میان‌ مردمند. لیکن‌ می‌شود که‌ او را دستور دهی‌ تا یک‌ سال ‌یا دو سال‌ به‌ اخلاق‌ اینان‌ در آید. شاید بتوانیم‌ امر را بر مردم‌ مشتبه‌ سازیم‌. معاویه‌ به‌ زیاد پرخاش‌ کرده‌ بود که‌ گمان‌ کرده‌ پس‌ از من‌ امیر می‌شود. به‌ خدا سوگند که‌ او را به‌ مادرش‌ سمیه ‌و پدرش‌ عبید باز می‌گردانم‌.<ref>- مقدمه مرآة العقول، ج2، ص147.</ref>


بنا بر پاره‌ای‌ از روایات‌، وی‌ از حدود سال‌ 50 هجری‌ و پس از شهادت امام حسن (ع) کوشش‌هایی‌ در این‌ راه‌ به‌ عمل‌ آورد. یزید از جهت تمسک به اصول و فروع دین شهرت خوبی نداشت. معاویه‌ در ولایتعهدی‌ یزید بعد از شهادت‌ امام‌ حسن (ع) با دو مشکل‌ عمده‌ روبه‌رو بود. اول‌ منش‌ و کردار یزید و دوم‌ حضور امام‌ حسین (ع) و فرزندان‌ صحابه بزرگ‌ چون‌ عبدالله‌بن‌ عمر، [[عبد الله بن زبیر]]، [[عبد الله بن‌ عباس‌]] و عبدالرحمن‌بن‌ ابی‌بکر. معاویه در وادار ساختن مردم به بیعت با یزید از هیچ چیزی فروگذاری نکرد. او نخست‌ از مردم‌ شام‌ و دیگر متحدان‌ خویش ‌برای‌ یزید بیعت‌ گرفت‌.<ref>- تاریخ خلیفة بن خیاط، ج1، ص251؛ تاریخ طبری، ج5، ص301-302، 322.</ref> اگر چه بیشتر رجال با او بیعت کردند،<ref>- تاریخ یعقوبی، ج2، ص271؛ تاریخ طبری، ج5، ص303.</ref> اما اختلافات درون‌ حاکمیت‌ و وجود افرادی‌ چون‌ زیادبن‌ ابیه و مروان‌بن حکم‌ که‌ از ولایتعهدی‌ یزید ناخشنود بودند، باعث می‌شد که معاویه با احتیاط‌ فراوان‌ حرکت‌ کند و تمام‌ وسایل‌ مخصوص‌ حکمرانی‌ خود را که‌ عبارت‌ بودند از سیاست‌بازی‌، بخششِ‌ هدایا، پرداختِ رشوه‌، تطمیع‌ و سرانجام‌ تهدید و سرکوبی‌ به‌کار گیرد. مروان‌بن حکم که شاید در خلافت طمع بسته بود، موضوع جانشینی یزید را با ناخشنودی تلقی کرد.<ref>- مروج الذهب، ج3، ص218-219.</ref> زیاد نیز در نامه‌ای‌ به‌ معاویه‌ چنین‌ ‌نوشت: ای‌ امیر، همانا نامه‌ات‌ با دستوری‌ که‌ در آن‌ بود به‌ من‌ رسید. مردم چه‌ خواهند گفت‌ وقتی‌ که‌ آنان‌ را به‌ بیعت‌ یزید دعوت‌ کنیم‌، در حالی‌ که‌ او با سگ‌ها و میمون‌ها بازی‌ می‌کند و جامه‌های‌ رنگین‌ می‌پوشد و پیوسته‌ شراب‌ می‌نوشد و شب‌ را با ساز و آواز می‌گذراند و هنوز حسین‌بن‌ علی (ع) و عبدالله‌بن‌ عباس‌ و عبدالله‌بن‌ عمر و عبدالله‌بن‌ زبیر در میان‌ مردمند. لیکن‌ می‌شود که‌ او را دستور دهی‌ تا یک‌ سال ‌یا دو سال‌ به‌ اخلاق‌ اینان‌ در آید. شاید بتوانیم‌ امر را بر مردم‌ مشتبه‌ سازیم‌. معاویه‌ به‌ زیاد پرخاش‌ کرده‌ بود که‌ گمان‌ کرده‌ پس‌ از من‌ امیر می‌شود. به‌ خدا سوگند که‌ او را به‌ مادرش‌ سمیه ‌و پدرش‌ عبید باز می‌گردانم‌.<ref>- مقدمه مرآة العقول، ج2، ص147.</ref>
===ویژگی سلطنت استبدادی===
 
 
این‌ ویژگی‌ سلطنت‌ استبدادی‌ و نظام‌ جائر است‌ که‌ عناصر اصلی‌ سرکوب‌ و حکومت‌ خود را از عناصر مسأله‌داری‌ که‌ نقطه‌ ضعف‌ اساسی‌ دارند، انتخاب‌ می‌کند تا زمانی‌ که‌ آن‌ کارگزار چنان‌ که‌ سلطان‌ امر می‌کند اطاعت ننماید، سلطان‌ بر نقطه‌ ضعف‌ او انگشت‌ بگذارد.
این‌ ویژگی‌ سلطنت‌ استبدادی‌ و نظام‌ جائر است‌ که‌ عناصر اصلی‌ سرکوب‌ و حکومت‌ خود را از عناصر مسأله‌داری‌ که‌ نقطه‌ ضعف‌ اساسی‌ دارند، انتخاب‌ می‌کند تا زمانی‌ که‌ آن‌ کارگزار چنان‌ که‌ سلطان‌ امر می‌کند اطاعت ننماید، سلطان‌ بر نقطه‌ ضعف‌ او انگشت‌ بگذارد.


 
==بیعت با یزید==
معاویه‌ پس‌ از تمهیدات‌ دقیق‌ از طریق‌ حکام‌ خود، ترتیب‌ جمع‌آوری‌ نمایندگانی‌ را از اکثر ولایات فراهم کرد و این‌ نمایندگان‌ آن‌چنان‌ که‌ نقشه‌ بود، باید بیعت‌ خود را با‌ یزید به‌ عنوان‌ وارث‌ مطلق‌ معاویه‌ اعلام می‌کردند.<ref>- برای آگاهی بیشتر ر.ک : تاریخ طبری، ذیل سالهای 56-60؛ مروج الذهب، ج3، ص27 به بعد.</ref>
معاویه‌ پس‌ از تمهیدات‌ دقیق‌ از طریق‌ حکام‌ خود، ترتیب‌ جمع‌آوری‌ نمایندگانی‌ را از اکثر ولایات فراهم کرد و این‌ نمایندگان‌ آن‌چنان‌ که‌ نقشه‌ بود، باید بیعت‌ خود را با‌ یزید به‌ عنوان‌ وارث‌ مطلق‌ معاویه‌ اعلام می‌کردند.<ref>- برای آگاهی بیشتر ر.ک : تاریخ طبری، ذیل سالهای 56-60؛ مروج الذهب، ج3، ص27 به بعد.</ref>


اما حوادث‌ بعدی‌ نشان‌ داد که‌ حل‌ مسالمت‌آمیز این‌ ”بدعت“‌ تا حدّ بسیاری‌ به‌ عملکرد شخص‌ یزید بستگی‌ داشت‌. شاید غالب‌ مخالفان‌ در عراق‌ و حجاز تعیین‌ تکلیف‌ خود با شیوه‌ جانشینی‌ و به‌طور کلی‌ با خلافت‌ یزید را به‌ آینده‌ و پس‌ از مرگ‌ معاویه‌ موکول‌ کرده‌ بودند.


اما حوادث‌ بعدی‌ نشان‌ داد که‌ حل‌ مسالمت‌آمیز این‌ ” بدعت“‌ تا حدّ بسیاری‌ به‌ عملکرد شخص‌ یزید بستگی‌ داشت‌. شاید غالب‌ مخالفان‌ در عراق‌ و حجاز تعیین‌ تکلیف‌ خود با شیوه‌ جانشینی‌ و به‌طور کلی‌ با خلافت‌ یزید را به‌ آینده‌ و پس‌ از مرگ‌ معاویه‌ موکول‌ کرده‌ بودند.
===کارگزاران‌ اصلی‌ نظام‌===
 
معاویه‌ طرفداران‌ یزید را حمایت‌ می‌کرد و به‌ عنوان‌ کارگزاران‌ اصلی‌ نظام‌ به‌ آنان حکم‌ می‌داد. او ضحاک‌بن‌ قیس‌ را والی‌ کوفه‌ و عبدالرحمن‌بن‌ عثمان‌ ثقفی‌ را والی‌ حجاز کرد. والیان‌ جدید می‌دانستند که‌ مأموریت ‌اصلی‌ آنان‌ تدارک‌ ولایتعهدی‌ و حکومت‌ یزید است‌.
 
معاویه‌ طرفداران‌ یزید را حمایت‌ می‌کرد و به‌ عنوان‌ کارگزاران‌ اصلی‌ نظام‌ به‌ آنان حکم‌ می‌داد. او ضحاک‌بن‌ قیس‌ را والی‌ کوفه‌ و عبدالرحمن‌بن‌ عثمان‌ ثقفی‌ را والی‌ حجاز کرد. والیان‌ جدید می‌دانستند که‌ مأموریت ‌اصلی‌ آنان‌ تدارک‌ ولایت‌عهدی‌ و حکومت‌ یزید است‌.
 
 
معاویه‌ در شام‌ هیچ‌گونه‌ مشکلی‌ نداشت‌. شام‌ کاملاً در اختیار او بود. در عراق‌ هم‌ از سیاست‌ سرکوب ‌استفاده‌ می‌کرد. مصر هم‌ در شرایطی‌ نبود که‌ تأثیری چندان مهم در ولایتعهدی‌ یزید داشته‌ باشد. مشکل‌ اصلی ‌معاویه‌، حجاز و به‌ ویژه‌ مدینه‌ بود. حجاز محلی‌ بود که‌ در آن‌ نخبگان‌ شرافت‌ اسلامی‌ و فرزندان‌ اصحاب ‌برجسته‌ پیامبر (ص) زندگی‌ می‌کردند. معاویه‌ از مروان‌بن‌ حکم‌ حاکم‌ مدینه‌ خواست‌ که‌ زمینه‌ چینی‌ کند و یزید را به‌ عنوان‌ ولیعهد معرفی‌ نماید. مروان‌ این‌ موضوع‌ را در مسجد مطرح‌ کرد اما با مخالفت فرزندان صحابه روبه‌رو شد. از این‌ رو معاویه‌ تصمیم‌ گرفت‌ خود شخصاً با تعدادی از سربازان شامی‌، برای‌ رویارویی‌ با مخالفت‌های ‌شدید آنان‌ به‌ مدینه‌ برود. او به‌ بهانه سفر حج‌ و در واقع‌ برای‌ گرفتن‌ بیعت‌ از مردم‌ مدینه‌ و مکه‌ در رجب‌ سال‌ 56 به‌ مدینه‌ آمد.


===موافقان و مخالفان ولیعهدی یزید===
معاویه‌ در شام‌ هیچ‌گونه‌ مشکلی‌ نداشت‌. شام‌ کاملاً در اختیار او بود. در عراق‌ هم‌ از سیاست‌ سرکوب ‌استفاده‌ می‌کرد. مصر هم‌ در شرایطی‌ نبود که‌ تأثیر چندان مهمی در ولایتعهدی‌ یزید داشته‌ باشد. مشکل‌ اصلی ‌معاویه‌، حجاز و به‌ ویژه‌ مدینه‌ بود. حجاز محلی‌ بود که‌ در آن‌ نخبگان‌ شرافت‌ اسلامی‌ و فرزندان‌ اصحاب ‌برجسته‌ پیامبر (ص) زندگی‌ می‌کردند. معاویه‌ از مروان‌ بن‌ حکم‌ حاکم‌ مدینه‌ خواست‌ که‌ زمینه‌‌چینی‌ کند و یزید را به‌ عنوان‌ ولیعهد معرفی‌ نماید. مروان‌ این‌ موضوع‌ را در مسجد مطرح‌ کرد اما با مخالفت فرزندان صحابه روبه‌رو شد. از این‌ رو معاویه‌ تصمیم‌ گرفت‌ خود شخصاً با تعدادی از سربازان شامی‌، برای‌ رویارویی‌ با مخالفت‌های ‌شدید آنان‌ به‌ مدینه‌ برود. او به‌ بهانه سفر حج‌ و در واقع‌ برای‌ گرفتن‌ بیعت‌ از مردم‌ مدینه‌ و مکه‌ در رجب‌ سال‌ 56 به‌ مدینه‌ آمد.


===بیعت اجباری===
در مسجد النبی‌ جلسه‌ای‌ تدارک‌ شد. در آن‌ مجلس‌ و در حالی‌که‌ نظامیان‌ در میان‌ مردم‌ با شمشیرهای‌ برهنه‌ پخش‌ شده‌ و موضع‌ گرفته‌ بودند، معاویه‌ گفت‌: مردم‌! من‌ با مشورت‌ شما و بزرگان‌ شما، یزید را به‌ عنوان‌ ولیعهد معرفی‌ می‌کنم‌. پس‌ با نام‌ خدا با او بیعت‌ کنید و مردم‌ را مجبور به‌ بیعت‌ کرد. اما چهار فرزند صحابه بیعت نکرده بودند. به ظاهر مسأله‌ مدینه‌ حل‌ شده‌ و معاویه‌ به‌ جهت‌ اعمال‌ حج‌ به‌ سوی‌ مکه‌ حرکت‌ کرد.
در مسجد النبی‌ جلسه‌ای‌ تدارک‌ شد. در آن‌ مجلس‌ و در حالی‌که‌ نظامیان‌ در میان‌ مردم‌ با شمشیرهای‌ برهنه‌ پخش‌ شده‌ و موضع‌ گرفته‌ بودند، معاویه‌ گفت‌: مردم‌! من‌ با مشورت‌ شما و بزرگان‌ شما، یزید را به‌ عنوان‌ ولیعهد معرفی‌ می‌کنم‌. پس‌ با نام‌ خدا با او بیعت‌ کنید و مردم‌ را مجبور به‌ بیعت‌ کرد. اما چهار فرزند صحابه بیعت نکرده بودند. به ظاهر مسأله‌ مدینه‌ حل‌ شده‌ و معاویه‌ به‌ جهت‌ اعمال‌ حج‌ به‌ سوی‌ مکه‌ حرکت‌ کرد.


۱۰٬۰۷۲

ویرایش