عالیه مهرابی

عالیه مهرابی (١٣٥٩ ه. ش) از شاعران معاصر است.

عالیه مهرابی
عالیه مهرابی.jpg
زادروز تیر ماه ١٣٥٩ه.ش
آثار «به رنگ آتش»، «مسافران کوپه صبح»، «گریه‌های شمع، خنده‌های باد»، «قلمدان‌های فیروزه»، «آنیماه»، «آواز ترمه‌ها»، «به امضای گل سرخ»، «دمنوش خاطرات»، «رازهای گل اناری»، «زنان فصل بیداری»، «قد قامت زخم»، «قرار هشتم» و «خوشه‌های مینیاتوری»

زندگینامهویرایش

عالیه مهرابی در تیر ماه ١٣٥٩ شمسی در کراچی متولد شد. وی دانشجوی دکتری ادبیات مقاومت دانشگاه آزاد اسلامی واحد یزد است. او از شاعران معاصر فارسی زبان است که در وصف امام حسین (ع)، اشعاری را سروده است.

مهرابی عضو شورای سیاستگذاری حوزه هنری استان یزد و مسئول شورای شعر بسیج هنرمندان استان یزد است.

ایشان داوری چندین جشنواره را بر عهده داشته و در جشنواره‌های مختلف از جمله جشنواره خطبه‌‏های نور گرگان، جشنواره ملی قرآن و عترت دانشجویی، کتاب سال شعر رضوی و... نیز برگزیده شده است. ‏‌‏‏‏‏[۱]

آثارویرایش

کتاب‌های «به رنگ آتش»، «مسافران کوپه صبح»، «گریه‌های شمع، خنده‌های باد»، «قلمدان‌های فیروزه»، «آنیماه»، «آواز ترمه‌ها»، «به امضای گل سرخ»، «دمنوش خاطرات»، «رازهای گل اناری»، «زنان فصل بیداری»، «قد قامت زخم»، «قرار هشتم» و «خوشه‌های مینیاتوری» از ایشان منتشر شده است.

اشعارویرایش

نوبرانهویرایش

شاخه‌ها در تلاوت انگور، خوشه‌ها نوبرانه آوردند نیزه‌ها از تن تو روییدند، ریشه‌هایت جوانه آوردند!
قرص ماه است و حلقه گیسو، سر به یکسو نشسته تن یکسو پاره شد این‌چنین رگ تسبیح که تو را دانه دانه آوردند!
عطش از دست آب نوشیدند، گل به گل زخم تازه پوشیدند عطر این داغ‌های پرپر را بادها روی شانه آوردند!
داغ دیدند چشم مادرها، شعله‌ورتر شدند طوفان‌ها شعله بر کوه صبرشان افتاد، آتشی پر زبانه آوردند
چشم‌های تو لیلة القدری است پر از آیات روشن «والفجر» نیزه‌ها خط به خط نوشتند و اثری جاودانه آوردند!
خون تو در رگ زمین جوشید، نبض تندت زد و زمین چرخید بعد تو لاله‌ها که روییدند، از تو صدها نشانه آوردند!
نوبرانه می‌نوشد غم سبو سبو از من خطبه خطبه سیب از تو! شاخه گلو از من!!
مو به مو پریشانم، می‌رود که بنویسد نیزه سر به سر از تو، شعله مو به مو از من!!
سوره سوره رگ‌هایت روی دست پیرا هن شرح آیه‌ها از تو، دست با وضو از من!
آتشی که در ظهر باغ چادرم گل کرد شعله شعله می‌گیرد عطر و رنگ و بو از من
چشمه چشمه لب‌هایم در تلاوت مهتاب ماه آسمان حتی دارد آبرو از من
برگ برگ تقویمم پر شد از شکفتن‌ها: خطبه خطبه سیب از تو، شاخه گلو از من!!
نوبرانه می‌نوشد غم سبو سبو از من خطبه خطبه سیب از تو! شاخه گلو از من!!
مو به مو پریشانم، می‌رود که بنویسد نیزه سر به سر از تو، شعله مو به مو از من!!
سوره سوره رگ‌هایت روی دست پیرا هن شرح آیه‌ها از تو، دست با وضو از من!
آتشی که در ظهر باغ چادرم گل کرد شعله شعله می‌گیرد عطر و رنگ و بو از من
چشمه چشمه لب‌هایم در تلاوت مهتاب ماه آسمان حتی دارد آبرو از من
برگ برگ تقویمم پر شد از شکفتن‌ها: خطبه خطبه سیب از تو، شاخه گلو از من!!


منابعویرایش

پی نوشتویرایش

  1. گفت‌وگوی مؤلف با شاعر.‏