شیخ حسن قفطان‌

شیخ حسن بن علی بن عبد الحسین بن نجم سعدی رباحی دجیلی [۱] الاصل که به سال 1199 ه. ق در نجف متولّد شد و به سال 1277 ه. ق در همان شهر درگذشت و در ایوان بزرگ صحن مرتضوی مدفون گردید. [۲]

شیخ حسن قفطان‌
زادروز 1199 ه. ق
نجف
مرگ 1277 ه. ق
نجف
جایگاه خاکسپاری ایوان بزرگ صحن مرتضوی
پیشه شاعر


1- یتسلقون مطهما یستصحبون‌ثقفا یتقلّدون مذکّرا

2- نصروا ابن بنت نبیّهم فتسنّمواعزّا لهم فی النشأتین و مفخرا

3- حتی ابیدوا و الریاح تکفّلت‌بجهازهم کفنا حنوطا أقبرا

4- للّه یوم ابن بتول فانّه‌أشجی البتولة و النّبیّ و حیدرا

5- یوم ابن حیدر و الخیول محیطةبخباه یدعو بالنّصیر فلا یری

6- من مبلغ الزّهراء أنّ سلیلهاعار ثلاثا بالعرا لن یقبرا

7- یا کربلا طلت السماء مراتباشرفا تمنّت بعضه أمّ القری [۳]


1- آنان در حالی‌که شمشیرهای برنده را حمایل کرده و نیزه‌های بلند و استوار به دست گرفته بودند، بر اسبهای نیرومند سوار شده.

2- به یاری فرزند دختر پیامبر (ص) شتافتند و افتخار دو جهان را به دست آوردند.

3- تا اینکه به شهادت رسیدند و بادها آنان را کفن پوشاندند و حنوط و دفن آنها را عهده‌دار شدند.

4- روزی‌که فرزند بتول در حالی‌که پیامبر (ص) و علی (ع) نظاره‌گر مظلومیت و پاره‌پاره شدن فرزندشان بودند.

5 و 6- روزی‌که پسر حیدر (ع) در محاصره‌ی دشمنان قرار داشت ولی کسی نبود که به فرزند زهرا یاری برساند.

7- ای کربلا، شرف تو از آسمان فراتر رفت. چنان‌که امّ القری (مکّه) قدری از این شرافت را آرزو می‌کند.


1- نفسی الفداء لسیّدخانت مواثقه الرعیّة

2- رامت أمیّة ذلّةبالسّلم لا عزّت أمیّة

3- فأبی اباء الاسدمختارا علی الذّل المنیّة

4- فهناک صالت دونه‌آساد غیل هاشمیّة

5- سلبت محاسنه القناالّا مکارمه السنیّة

6- و علیکم مادام فضلکم علی الناس التحیّة [۴]


1- جانم فدای آقایی که مردم در عهد خود نسبت به او خیانت ورزیدند.

2- بنی امیّه می‌خواستند با مسالمت و در حال صلح، او را ذلیل کنند. خدا هیچگاه آنها را عزیز نگرداند.

3- او مانند شیری به اختیار خود مرگ را بر ذلّت ترجیح داد و آن را برگزید.

4- در آن صحنه، شجاعان بنی هاشم مانند شیرهای بیشه از او دفاع کردند.

5- نیزه، سیمای نیکوی او را گرفت، لکن نتوانست فضایل والای او را از وی بگیرد.

6- بر شما سلام و تحیت باد مادامی‌که برتری و فضل شما بر مردم وجود دارد.


منابعویرایش

دانشنامه‌ی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج‌1، ص: 505-506.

پی نوشتویرایش

  1. دجیل: ناحیه‌ای در کربلا.
  2. ادب الطف؛ ج 7، ص 105 و 106.
  3. همان؛ ص 103- 105.
  4. همان؛ ص 107.