سارا حیدری
سارا حیدری (١٣٥٤ ه. ش) شاعر معاصر ایرانی است.
سارا حیدری | |
---|---|
زادروز | ١٣٥٤ ه.ش تهران |
سبک نوشتاری | غزل |
زندگینامهویرایش
سارا حیدری به سال ١٣٥٤ ه. ش در تهران به دنیا آمد. پس از طی تحصیلات دوران متوسطه، از دانشگاه آزاد تهران در رشتهی علوم سیاسی به اخذ مدرک کارشناسی نائل آمد.
آثارویرایش
شعرهای حیدری در چند سال اخیر در بسیاری از نشریات، جنگها و مجموعههای شعری گردآوری شده، انتشار یافته است. شعرهای او بیشتر در قالب غزل است.
اشعارویرایش
از عمق درد غریبانه، کربلا تو بگو | هر آن چه دیدهای آری به چشمها تو بگو | |
بگو که خاک تو، آکنده، از خدا شده است | بگو که وسعت یک قرن در تو جا شده است | |
بگو بزرگترینها چه ساده میمیرند | و نخلها، همهشان ایستاده میمیرند | |
به کربلاست، که شش ماهه طفل، بالغ شد | ز هر چه رنگ تعلق گرفت، فارغ شد | |
به کربلاست که مردان مرد در تب و تاب | در اوجی از عطش امّا تمامشان سیراب | |
به کربلاست که غوغا، سکوت میخواند | و بیدو دست، عزیزی، قنوت میخواند | |
به کربلاست که نخل ایستاده میمیرد | به کربلاست که یک مرد ساده میمیرد | |
چقدر مثل قیامت عظیمی عاشورا | عظیم نه، که صدای قیامتی به خدا | |
بکوب بر سر دوشم، بکوب ای زنجیر | بزن به روی سرم دستهای دامن گیر! | |
نشسته است به کنجی، عزا گرفته دلم | عزا نه، بلکه غمی از خدا گرفته دلم | |
بهانهای است محرم، که سخت مینالم | چنین به حال دل تیره بخت مینالم | |
اگر چه کرب و بلا، حزنآور است و غمین | به حال خویش بگریید مردمان زمین!! |