بنی امیه

نسخهٔ تاریخ ‏۱۴ ژوئن ۲۰۱۶، ساعت ۱۱:۴۵ توسط Admin (بحث | مشارکت‌ها) (Admin صفحهٔ بنى امیّه را به بنى امیه منتقل کرد)

طایفه‌اى از قریش،که نسب آنان به امیّة بن خلف از فرزندان«عبد شمس»مى‌رسد.امیّه از دشمنان سرسخت پیامبر اسلام«ص»بود و فرزندان او و کلا بنى امیّه همواره با بنى هاشم مخالف و کینه‌توز بودند. [۱] با پیامبر به نحوى،با على«ع»به نحو دیگر و با امام حسن و امام حسین«علیهما السلام»و سایر ائمه به گونۀ دیگرى خصومت مى‌ورزیدند.رسول خدا«ص»آنان را لعنت کرد.در قرآن،«شجرۀ ملعونه»(سورۀ اسراء آیه 60)به بنى امیّه تفسیر شده است. [۲]

این دودمان،با عترت پیامبر و آل على دشمنى شدید داشتند و بزرگانى از آنان در جنگهاى صدر اسلام به تیغ مسلمانان کشته شده بودند.یزید و معاویه از نسل اینان بودند که آن دشمنیها را با على و آل على نشان دادند.«اینان از زمان معاویه در سال 41 هجرى به حکومت رسیدند و تا سال 132 هجرى حکومت داشتند و مرکز حکومتشان در شام بود.

به تبع حکومتهاى روم و فارس،بساط و تشریفات و تجمّلات و عیش و نوشهایى راه انداخته بودند.بعضى از خلفاى بنى امیّه عبارت بودند از:معاویه،یزید،مروان،عبد الملک، ولید،سلیمان،عمر بن عبد العزیز،هشام و...که با مروان حمار،این سلسله منقرض شد،در جریان قیام ابو مسلم خراسانى.» [۳] مدّت حکومتشان هزار ماه [۴] بود،از زمان امام حسن مجتبى«ع»تا زمان روى کار آمدن سفّاح،یعنى 90 سال و 11 ماه و 13 روز دقیقا طول کشید.بعضى آیۀ «لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ» را بر هزار ماه حکومت آنان تأویل کرده‌اند. [۵] ابو سفیان،در اولین روز به خلافت رسیدن عثمان به او توصیه کرد که:پس از قبیلۀ تیم و عدى(که أبو بکر و عمر از آن بودند)اینک حکومت به دست تو افتاده است،آن را همچون توپى در میان بنى امیّه دست به دست بگردان.این سلطنت است نه چیز دیگر، من به بهشت و جهنّمى باور ندارم. [۶]

امویان سنّت رسول خدا را تغییر دادند.خود پیامبر پیشگویى کرده بود که چنین خواهد شد:«انّ اوّل من یبدّل سنّتى رجل من بنى امیّة»این شعر نیز که بى‌اعتقادى امویان را به خدا و قیامت و وحى مى‌رساند،از زبان یزید نقل شده است که:

لعبت هاشم بالملک فلا خبر جاء و لا وحى نزل [۷]

در زیارت عاشورا،از آل ابو سفیان،آل زیاد،آل مروان و بنى امیّه نام برده شده و مورد لعنت قرار گرفته‌اند.امام حسین«ع»نیز در پاسخ سخن مصرّانۀ مروان که مى‌خواست امام با یزید بیعت کند،فرمود:از جدّم شنیدم که مى‌فرمود خلافت بر آل ابو سفیان حرام است «الخلافة محرّمة على آل ابى سفیان».



جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، قم، معارف، ج1، ص 78-79.

  1. ر.ک:«النزاع و التخاصم بین بنى امیّة و بنى هاشم»از:مقریزى.
  2. سفینة البحار،ج 1،ص 46.
  3. معارف و معاریف،ج 1،ص 412.دربارۀ وقایع زمان خلفاى بنى امیّه و شناخت آنها،از جمله رجوع کنید به:تتمة المنتهى،شیخ عباس قمى و نیز منتهى الأرب(ترجمه)جلد 5 و 6.
  4. کتاب«هزار ماه سیاه»شرح جنایات امویان را در بردارد.نیز ر.ک:«شیعه و زمامداران خودسر»ترجمۀ«الشیعة و الحاکمون»از محمد جواد مغنیه.
  5. مروج الذّهب،ج 3،ص 235.
  6. استیعاب،ج 2،ص 690.
  7. اشعار از«ابن زبعرى»است که یزید به آنها استشهاد کرده است.