زکریا تفعلی‌

نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۱:۳۸ توسط T.ramezani (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «زکریا تفعّلی ماسوله فرزند اسماعیل به سال 1355 ه. ش در تهران به دنیا آمد. تحصیلا...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

زکریا تفعّلی ماسوله فرزند اسماعیل به سال 1355 ه. ش در تهران به دنیا آمد.

تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در زادگاه خود گذراند و سپس در مرکز تربیت معلم در رشته زبان و ادبیات فارسی به تحصیل پرداخت و به استخدام آموزش و پرورش در آمد و هم اکنون دانشجوی سال آخر رشته‌ی زبان و ادبیات فارسی در مقطع کارشناسی از دانشگاه پیام نور می‌باشد.

تفعلی از سال 1369 شمسی به طور جدی شروع به سرودن شعر نمود.

سروده‌های وی بیشتر در قالب غزل و رباعی است گرچه شعر نو را در قالب نیمایی تجربه کرده است.

زکریا تفعلی آموزگار است و از مربیان تربیتی یکی از مدارس تهران می‌باشد.


تو هلال منی و هرکه جمالت دیده‌ست‌ موعد بدر تو ای ماه ز من پرسیده‌ست
جز تو ای قاری قرآن بر سر نی چه کسی «أَمْ حَسِبْ» خوانده و بر روی سنان خندیده‌ست
بوی سیب است که در کوفه وزیدن دارد یا شمیم نفس فاطمی‌ات پیچیده‌ست؟
خارجی خواندمان کوفه و من در عجبم‌ چه کسی خواندن قرآن تو را نشنیده‌ست
دخترت بود که می‌گفت به کوفی بس کن‌ اینقدر سنگ مزن لعل لبش خشکیده‌ست


به پاس گلویت:

نیزارها می‌نوازند، محزون به پاس گلویت‌ عمریست لب تر نکرده است هامون به پاس گلویت
زخمی نشسته است شاید، مردی شکسته است شاید باید که ماتم بگیرد، مجنون به پاس گلویت
دل‌های زخمی غمینند، شاید غریبان چنینند در سینه‌ها عقده ماندست، مشحون به پاس گلویت
بعد از فرود تو مولا، بر قاب غمرنگ شیعه‌ از خون فراتی کشیدیم تا خون به پاس گلویت
یک آیه از کهف باقیست، خورشید آهسته‌تر خوان‌ داوود هم سالیانیست، مفتون به پاس گلویت


یادگار:

زخم پا، یادگار آبله بود سال‌ها تا ظهور فاصله بود
چشم خورشید خوب می‌پایید نظرش بر عبور قافله بود
در کلاس خودآزمایی عشق‌ درس امشب نماز نافله بود
لن ترانی شنیده‌ای می‌گفت: که جواب هزار مسئله بود
در گلوی شهید کوچک عشق‌ یادبودی ز تیر حرمله بود
زخم دستم نشان داس، امّا زخم پا، یادگار آبله بود



منابع

دانشنامه‌ی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج‌ 2، ص: 1691.

پی نوشت