بصیرت

نسخهٔ تاریخ ‏۲۶ مهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۱:۴۸ توسط Admin (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «از ویژگیهاى فکرى و عملى یاران سید الشهدا«ع»در نهضت عاشورا،«بصیرت»و بینش بود...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

از ویژگیهاى فکرى و عملى یاران سید الشهدا«ع»در نهضت عاشورا،«بصیرت»و بینش بود.در فرهنگ دینى و متون معارف،از کسانى با عنوان«اهل البصائر»یاد شده است،یعنى صاحبان روشن‌بینى و بیداردلى و شناخت عمیق نسبت به حقّ و باطل،امام و حجّت الهى،راه و برنامه،دوست و دشمن،مؤمن و منافق.صاحبان بصیرت،چشم درونشان بیناست،نه تنها چشم سر.با آگاهى،هشیارى و انتخاب گام در راه مى‌گذارند و عملکرد و موضعگیریهایشان ریشۀ اعتقادى و مبناى مکتبى و دینى دارد،جهادشان مکتبى و مبارزاتشان مرامى است؛نه سودجویانه و دنیاپرستانه یا نشأت گرفته از تعصّبات قومى و جاهلى،یا تحریک‌شدۀ تبلیغات فریبکارانۀ جناح باطل و سلطۀ زور.اهل بصیرت،راه خود را روشن و بى‌ابهام و بحقّ مى‌بینند و باطل بودن دشمن را یقین دارند و با تطمیع و تهدید،نه خود را مى‌فروشند و نه دست از عقیده و جهاد بر مى‌دارند.شمشیرها و جهادشان پشتوانۀ عقیدتى دارد.به فرمودۀ على«ع»:«حملوا بصائرهم على اسیافهم». [۱]

اینگونه مدافعان بینادل و پیروان دل آگاه،هم در رکاب على«ع»با معاویه مى‌جنگیدند، هم در همه حال امام مجتبى«ع»را حمایت مى‌کردند،هم در عاشورا جان خویش را فداى امام خویش و نصرت قرآن مى‌کردند.این از سخنرانیها و رجزها و پاسخهایشان روشن بود.سید الشهدا«ع»را امامى مى‌دانستند که باید یاریش کرد و جان در راهش باخت و دشمنانش را کافر دلان نفاق پیشه‌اى مى‌شناختند که جهاد با آنان همچون جهاد با مشرکان بود و اجر داشت.سخنان امام حسین«ع»،امام سجاد«ع»،حضرت ابا الفضل،على اکبر، جوانان بنى هاشم،یاران ابا عبد الله«ع»همه گویاى عمق بصیرت آنان است. امام صادق«ع» دربارۀ حضرت عباس،تعبیر«نافذ البصیرة»دارد،که گویاى عمق بینش و استوارى ایمان او در حمایت از سید الشهداست:«کان عمّنا العبّاس بن علىّ نافذ البصیرة صلب الأیمان...». [۲] در زیارتنامۀ حضرت عباس است:«و انّک مضیت على بصیرة من امرک مقتدیا بالصّالحین...».سخن على اکبر خطاب به امام که«مگر ما بر حق نیستیم؟»مشهور است.در جبهۀ مقابل،کوردلانى دنیا طلب و فریب‌خوردگانى بى‌انگیزه و تحریک‌شدگانى نادان بودند که تبلیغات اموى چشم بصیرتشان را بسته بود و لقمه‌هاى حرام، گوش حقیقت نیوش را از آنان گرفته بود.



جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، قم، معارف، ج1، ص 73-74.

  1. نهج البلاغه،صبحى صالح،خطبۀ 150.
  2. اعیان الشیعة،ج 7،ص 430.