خواجه عبداللّه انصاری
شیخ الاسلام ابو اسماعیل عبد اللّه بن محمّد انصاری شاعر، خطیب و عارف بزرگ قرن پنجم در سال 396 ه ق. در هرات زاده شد. پدرش ابو منصور محمد مردی متقی و پارسا و صوفی بود و نسبش به ابو ایوب انصاری از صحابهی بزرگوار حضرت رسول اکرم (ص) میرسید. خواجه عبد اللّه کسب علم را از سالهای نخستین عمر آغاز کرد و در محضر استادان نامی هرات و نیشابور علوم ادبی و تفسیر و حدیث و فقه را به خوبی فرا گرفت. او علاوه بر حفظ قرآن اشعار فراوانی از ادبیات فارسی و عربی را در حفظ داشت و از علما و عرفای بزرگ روزگار بهرهها جست. او با آنکه در علوم دینی به ویژه در تفسیر و حدیث عالمی برجسته بود اما به همان اندازه در عرفان نیز صاحب مقامات بود. شهرت خواجه عبد اللّه بیشتر به سبب مناجات نامه و سوز و گدازهای عارفانهی اوست که به نثری مسجّع و روان و زیبا تقریر شده است. سخنان عارفانه و مناجاتهای او در طی دورهای متجاوز از نه قرن در میان همهی پارسی گویان رواج داشته و در عارف و عامی اثر نهاده است. از خواجه عبد اللّه آثار ارزشمندی به فارسی و عربی بر جای مانده است. مهمترین کتاب وی در معارف صوفیه «منازل السائرین» به عربی است. اما اعتبار خواجه در میان صوفیان بر اثر امالی او از کتاب «طبقات الصوفیه» ابو عبد الرّحمان سلمی است که به زبان هروی در مجالس درس خود میگفت و به نام «طبقات الصوفیه» خواجه عبد اللّه انصاری شهرت دارد.
او که در سالهای پایانی عمر بینائی خود را از دست داده بود، پس از یک عمر طولانی و پربار در روز جمعه 22 ذی الحجه سال 481 ه ق دار فانی را وداع گفت و در «گازرگاه» هرات به خاک سپرده شد. [۱]
کاندر سه مکان رسی به فریاد همهاندر دم فزع و قبر و هنگام سؤال | {{{2}}} | |
یا رب به علی ابن ابی طالب و آل | آن شیر خداوند جهان جلّ جلال | |
یا رب به رسالت رسول ثقلین | یا رب به غزا کنندهی بدر و حُنین | |
عصیان مرا دو نیمه کن در عرصاتنیمی به حسن ببخش و نیمی به حسین | {{{2}}} | |
آن شنیدی که حیدر کرّارکافران کشت و قلعهها بگشاد | {{{2}}} | |
تا نداد آن سه قرص نان جوینهفده آیت خدای او نفرستاد | {{{2}}} | |
دین اسلام، شرع مصطفوی استراه ایمان ز مرتضی آباد | {{{2}}} | |
مصطفی دان رسول و ره رهِ اوست | رهنما مرتضی و عترت اوست [۲] |
منابع
دانشنامهی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج 2، ص: 736.