بشیر بن جذلم
وی از یاران امام سجاد (ع) بود که در سفر اهل بیت امام حسین (ع) از شام به مدینه همراه آنان بود. وی در دمشق محافظ و مأمور رسیدگی به اهل بیت (ع) بود. هنگام ورود به مدینه به دستور امام سجاد (ع) مأمور شد زودتر به مدینه برود و خبر ورود کاروان اهل بیت را به اطلاع مردم برساند. او که همچون پدرش طبع شعر داشت در مسجد النّبی خبر شهادت امام (ع) و بازگشت قافلهی حسینی را به اطلاع مردم رساند. نام او را بشر و نام پدرش را حذلم هم گفتهاند. امام سجاد (ع) برای او و پدرش طلب مغفرت فرمود. بشیر در شام محافظ و مأمور رسیدگی به امور اهل بیت بود.
بشیر بن جذلم | |
---|---|
پدر و مادر | حذلم |
پیشه | شاعر |
1- یا اهل یثرب لا مقام لکم بهاقتل الحسین فادمعی مدرار
2- الجسم منه بکربلاء مضرّجو الرأس منه علی القناة یدار
3- یا أهل یثرب شیخکم و إمامکمما منکم أحد علیه یغار[۱]
1- ای اهل مدینه! دیگر در مدینه جای ماندن نیست، حسین (ع) کشته شد و اشک من به شدّت فرو میریزد.
2- بدن او در کربلا به خاک و خون آغشته شد و سرش بر نیزهها به گردش درآمد.
3- ای اهل مدینه! امام حسین (ع) شیخ و امام شماست. آیا کسی از شما برای او غیرت نمیورزد؟
بشیر گوید مردم جمع شدند و من گفتم: امام سجاد (ع) با عمهها و خواهران در نزدیکی شهر فرود آمدهاند. زن و مرد، گریان و شیونکنان بیرون دویدند. در همان وقت کنیزکی را دیدم که این ابیات سوزناک را میخواند:
1- نعی سیّدی ناع نعاه فأوجعاو أمرضنی ناع نعاه فأفجعا
2- فعیّنّی جودا بالدّموع و اسکباوجودا بدمع بعدد معکما معا
3- علی من دهی عرش الجلیل فزعزعافأصبح هذا المجد و الدین أجدعا
4- علی ابن نبیّ اللّه و ابن وصیّهو ان کان عنّا شاحط الدّار اشسعا
1- خبردهندهای، خبر مرگ مولای مرا داد و دلم را به درد آورد. با آن خبر مرا بیمار ساخت و اندوهگین کرد.
2- پس ای چشمها فراوان اشک بریزید، باز هم اشک بریزید و با هم اشک بریزید.
3- بر آن کسیکه مصیبت او، عرش خدای بزرگ را به لرزه درآورد. پس این مجد و بزرگی و دین، ناقص و خوار گشتند.
4- بر پسر دختر پیغمبر و جانشین او گریه کن! اگرچه منزل و سرای او از ما سخت دور است.
منابع
- دانشنامهی شعر عاشورایی، مرضیه محمد زاده، ج1، ص 53
پی نوشت
- ↑ ادب الطف؛ ج 1، ص 147.