سید ابوبکر بن شهاب حضرمی
سید ابو بکر بن شهاب [۱] حضرمی، فرزند عبدالرحمن بن محمّد علوی حسینی. عالم جامع الاطراف و اصلاحطلب. وی به سال 1262 ه. ق. در یکی از قرای تریم در بلاد حضرموت به دنیا آمد و در حیدرآباد دکن هند به سال 1341 ه. ق. درگذشت. [۲]
سید ابوبکر بن شهاب حضرمی | |
---|---|
زادروز | 1262 ه. ق. در یکی از قرای تریم در بلاد حضرموت |
پدر و مادر | عبدالرحمن بن محمّد علوی حسینی |
مرگ | 1341 ه. ق. در حیدرآباد دکن هند |
پیشه | شاعر |
دیوان سرودهها | «اسعاف الطلاب ببیان مساحة السطوح»، «دیوان اشعار» و «رشقة الصادی من بحر بنی النبی الهادی (ص)» |
شاگرد | محمد بن عقیل علوی |
در هیجده سالگی منظومهای در «فرائض» سرود و در 1286 هجری به مکه رفت و از احمد زینی دحلان، شیخ المشایخ حجاز و دیگران بهره برد و همانجا به اشارهی سیّد فضل پاشا ارجوزهای در «آداب النساء» سرود. در سال 1288 هجری به عدن و سرزمینهای مجاور رفت و با امرای حج آشنا شد و سپس مدت 4 سال در مناطق خاور زمین چون سنگاپور بهویژه در جاوه گذراند و به تجارت پرداخت و جریانات سیاسی آنجا را دنبال کرد. وی در سرزمینهای شرقی چون هند، جاوه و ماله به عنوان عالمی اصلاحطلب و مخالف با بدعت مشهور بود. ابو بکر در سال 1292 هجری به وطن بازگشت و در جنگهای محلّی میان امرای شبه جزیره وساطت کرد و آتش جنگ را فرونشاند. وی چنانکه از اشعارش برمیآید در این دوره به امارت اسلامی زنگبار نیز توجه داشت.
وی به سال 1302 هجری مجددا به عدن، مکه، مدینه، مصر، شام، بیت المقدس، استانبول و حیدرآباد سفر کرد. مشایخ او متجاوز از صد نفر و بیشتر اهل حضرموت بودند. مشهورترین شاگردش محمد بن عقیل علوی [۳] میباشد. برخی از شرححال نویسان او را شافعی مذهب دانستهاند. [۴] در حالیکه گروهی دیگر وی را در زمرهی عالمان شیعی آوردهاند. [۵] بهرحال پارهای از اشعار دیوان او تردیدی باقی نمیگذارد که وی دوستدار اهل بیت (ع) بوده است. [۶] ابو بکر تألیفات بسیاری دارد که در حدود 30 اثر از آنها شناخته شده و برخی نیز به چاپ رسیده است. برخی از آثار او عبارتند از: «اسعاف الطلاب ببیان مساحة السطوح»، «دیوان اشعار»، «رشقة الصادی من بحر بنی النبی الهادی (ص)» و ...
1- فهاجت جماهیر الضّلال و أقبلتبه جیش لحرب ابن بتول عرمرم
2- و حین استوی فی کربلاء محیّمابه تربتها أکرم به من مخیّم
3- أبت نفسه الشّماء الّا کریهةیموت بها موت العزیز المکرّم
4- هو الموت مرّ المجتبی غیر أنّهألذّ و احلی من حیاة التّهضم
5- و قارع حتّی لم یدع سیف باسلبمعترک الهیجاء غیر مثلم
6- هی الفتنة الصّماء لم یلف بعدهامنا رمن الایمان غیر مهدم [۷]
1- مردم گمراه به صورت یک لشکر بزرگ با هیجان برای جنگ با پسر بتول پیش آمدند.
2- تا اینکه او در زمین کربلا خیمه زد. چه خیمهزنندهی بزرگواری بود!
3- نفس بزرگوار او تسلیم نشد و مرگ باعزّت و کرامت را برگزید.
4- ثمرهی مرگ تلخ است. ولی اینگونه مردن لذّتبخشتر و شیرینتر از زندگی با خواری است.
5- در جنگ آنقدر شمشیر زد تا اینکه همهی شمشیرهای جنگاوران دشمن کند شد و تیزی لبههای آنها از بین رفت. (با همهی جنگاوران نبرد کرد).
6- بعد از این فتنهی کور، هیچ ستونی از ستونهای ایمان سالم نماند.
منابع
دانشنامهی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج1، ص: 548-549.