زندگانی حضرت امام حسین علیه السلام
کتاب زندگانی امام حسین(ع) به تحلیل و بررسی زندگانی امام حسین(ع) میپردازد. این کتاب توسط باقر شریف قریشی نوشته شده است و حسین محفوظی آن را به فارسی برگردانده است.
زندگانی حضرت امام حسین علیه السلام
| |
---|---|
| |
نویسنده | باقر شریف قریشی |
برگرداننده | حسین محفوظی |
محل نشر | بنیاد معارف اسلامی |
تاریخ نشر | 1380 |
چاپ | اول |
تعداد صفحات | 540 |
موضوع | زندگینامه امام حسین(ع) |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 3 |
درباره نویسنده
باقر شریف قریشی پژوهشگر، مورخ و نویسنده شیعه اهل عراق است که در نجف متولد شد. او تحصیلات خود را نزد اساتید عراق گذراند. از مشهورترین استاد او سید ابوالقاسم خویی بود که قریب به بیست سال در درس خارج او حاضر شد. وی تالیفاتی در زمینه سیره ائمه دارد که از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
حیاة الرّسول الأعظم (۳ جلد)، الامام امیرالمؤمنین، علی بن ابی طالب (۱۱ جلد)، حیاة سیدة النساء فاطمة الزهراء ، حیاة الامام الحسن (۳ جلد)، حیاة الامام الحسین (۳ جلد)، حیاة الامام زین العابدین (۲ جلد)، حیاة الامام الباقر (۲ جلد)، موسوعة الامام الصادق (۷ جلد)، حیاة الامام موسی بن جعفر (۲ جلد)، حیاة الامام الرضا (۲ جلد)، حیاة الامام الجواد، حیاة الامام الهادی، حیاة الامام الحسن العسکری، حیاة الامام المهدی، النظّامالتربوی فی الاسلام، النظام السیاسی فی الاسلام، النظام الاجتماعی فی الاسلام، نظام الحکم و الاداره فی الاسلام، العمل و حقوق العامل فی الاسلام، الشیعة و الصّحابة، سلامة القرآن من التّحریف
درباره کتاب
کتاب زندگانی امام حسین (ع) تالیف باقرشریف قریشی در 3 جلد توسط انتشارات بنیاد معارف اسلامی چاپ و منتشر شدهاست.
- جلد اول کتاب از آغاز ولادت امام حسین (ع) شروع میشود و تا پایان دوران شیخین (عمر و ابوبکر و عثمان) به تحلیلی و بررسی زندگانی آن حضرت میپردازد.
- جلد دوم کتاب زندگی امام حسین (ع) را در دوره خلافت پدرش تا دوره معاویه و یزید و خروج از مدینه به مکه و فرستادن مسلم بن عقیل را بررسی میکند
- جلد سوم به بررسی هجرت امام حسین (ع) به عراق و ورود به کربلا و وقایع عاشورا و پس از آن پرداختهشدهاست.
در زیر به چکیدهای از جلد اول کتاب میپردازیم. جلد اول کتاب در 504 صفحه به چاپ رسیدهاست.
چکیدهای از کتاب
فصل اول کتاب از میلاد امام حسین (ع) سخن گفته که از مادری به نام فاطمه (س) که پرتویی از روح پدرش است و پدری به نام علی (ع) که پیشوای حق و عدالت در زمین بود، زاده شد و در دامن «ام الفضل» پرورش یافت.
در کتاب بارها و در روایت متفاوت به اندوه پیامبر هنگام دیدن امام حسین (ع) اشاره شده که نشان از آگاهی پیامبر (ص) از شهادت امام حسین (ع) را دارد. در توصیف روز میلاد امام حسین (ع) آمده که پیامبر (ص) خود مراسم شرعی تولد نوزاد را از جمله اذان و اقامه، نامگذاری و ... را بر عهده گرفت. در بخشی از این فصل به القاب امام حسین (ع) مانند شهید، شباب اهل الجنه و ... اشاره شدهاست که به بزرگی بزرگی ذات امام حسین (ع) دلالت دارد و کنیه آن حضرت که «ابوعبدالله» بود ولی پس از شهادتش به «ابوالشهدا» و «ابولاحرار» تغییر کرد.
در فصل دوم به ساختارهای تربیتی امام حسین (ع) میپردازد. در تربیت آن حضرت چند ساختار از جمله وراثت، خانواده، تربیت معنوی و محیط نقش داشته که با توجه به توضیحات کتاب امام حسین (ع) هر کدام از آنها را در بهترین وجه خود داشتهاست.
فصل سوم با عنوان در سایه قرآن و سنت نویسنده تذکر میدهد که در کتاب و سنت در اسلام به امام حسین (ع) توجه زیادی شدهاست که نمونههای این توجهات در قرآن در آیه تطهیر (سوره احزاب آیه 33)، آیه مودت (سوره شوری آیه 23)، آیه مباهله (سوره آلعمران آیه 60) و ... در کتاب مورد بررسی قرار گرفتهاست. در توضیحات آیه تطهیر از کسانی که کوشیدند تا آیه تطهیر را از عترت پیامبر (ص) دور سازند و به زنان پیامبر(ص) نسبت دهند، اشاره دارد و به معرفی آنها و دلایل انگیزه آنها از این عمل پرداختهاست.
در توجهات به سنت نبوی به جنبههای شخصیت امام حسین (ع) به سه دسته اشاره شدهاست. دسته اول روایاتی است که از پیامبر (ص) در مورد فضیلت شخصیت اباعبدالله رسیدهاست. دوم روایاتی که پیامبر (ص) در حق سبطین بیان نموده و دسته سوم اخباری از پیامبر(ص) است که نشانههای شخصیت امام حسین را مشخص میکند. کتاب در هر مورد توضیحات مفصلی را همراه با استنادهای موثق هر یک ارائه دادهاست.
فصل چهارم کتاب، قریشی به فضایل امام حسین (ع) پرداخته است و از نشانههای شخصیت امام حسین (ع) به قدرت اراده امام که آن را از جدش به ارث برده، خودداری از قبول ستم تا انجا که به «ابیالضیم» یعنی خوددار از ستم ملقب شدهبود، شجاعت آن حضرت به ویژه در حادثه طف و صفات دیگر امام حسین (ع) که در کتاب به توضیح و توصیف هر کدام به صورت کامل پرداختهشدهاست. در توصیف عبادات و تقوی امام حسین (ع) در کتاب به خوف وی از خدا و کثرت نماز و روزه امام حسین (ع)، حج امام حسین (ع) و صدقات وی اشارهشدهاست.
در بخش دیگر این فصل به میراث امام حسین (ع) اشاره شده است و مجموعهای از مباحث فلسفی و مسائل کلامی را که امام حسین (ع) از منظر اسلام آنها را بیان و شرح داده، بیان نموده است. از جمله «قدر» که از مهمترین و عمیقترین مسائل است و دیگر مسئله «صمد» است که امام حسین (ع) به تفسیر «الله الصمد و الله و احد» پرداختهاست. دیگر مسئله «توحید» است که امام در روایاتی حقیقت و جوهر آن را بیان کرده و مسائل دیگر مانند امر به معروف، جهاد و ... که در این بخش به صورت مفصل در مورد هر کدام توضیحاتی ارائه شده است. در توضیح در مورد خطبههای امام حسین (ع)، صلابت حق و قدرت اراده و عظمت تصمیم بر جهاد در راه خدا در آنها نمایان گشتهاست.
در کتاب دعاهای امام حسین (ع) که سرشار از درسهای تربیتی با هدف برپایی بنای بلند عقیده و ایمان به خدا و تقویت ترس از خدا را دارد، اشاره شده است. این دعاها از برجستهترین میراثهای فکری و ادبی اسلام به شمار میرود زیرا شامل اصول اخلاقی و قواعد رفتاری و ادبی هستندکه از نمونههای آنها میتوان دعا در رفع دشمنان، دعا در طلب باران و دعا در روز عرفه را نام برد که توضیحات آنها در کتاب آمده است.
فصل پنجم به فاجعه بزرگ اسلام یعنی رحلت پیامبر (ص) اشاره دارد که پیامبر از طریق نشانههایی به نزدیک شدن مرگ خود یقین حاصل کرد. سپس به حجهالوداع پیامبر اشاره شده که در آن مردم را به نیکی سفارش کرده و بعد از به پایان رساندن حج خود به یثرب حرکت کرد و در محل غدیرخم پیام مهمی که از آسمان به وی ابلاغ شده بود، یعنی خلافت حضرت علی (ع) را عنوان نمود. سپس به وقایع بیماری پیامبر تا زمان رحلتش اشاره کرده که ایشان در هنگام بیماری عیادت کنندگان خویش را به اطاعت از دو امانت خود یعنی کتاب و عترتش سفارش نمود. بعد از درگذشت پیامبر اهل بیتش در سختی و پریشان خاطری بودند و از عرب به خاطر خونخواهی از اسلام، ترس داشتند.
فصل ششم در مورد حکومت شیخین (ابوبکر و عمر) است که ابتدا به توضیح و بیان انگیزههای «کنگره سقیفه» پرداخته و واقعه کربلا را یکی از پیامدهای سهمگین آن میداند. ناتوانی انصار که ارادهای محکم نداشتند و همچنین کینهها و دشمنیهایی که در بین آنها رواج پیدا کرد و باعث شد که امر خلافت از دست انصار خارج شود و مهاجرین به آن دست یابند. ابوبکر که از مهاجرین بود در سخنرانی اعلام کرد که ما مهاجرین نخستین مردم مسلمان هستیم و به رسول خدا نزدیکتریم سپس عمربن خطاب را به عنوان خلیفه معرفی کرد و عمر نیز در پاسخ گفت کسی جز تو نسبت به پیامبر نزدیکتر نیست و خلافت را به ابوبکر برگرداند که کتاب ذکر آن به طور کامل بیان شدهاست.
در بخش دیگر این فصل به گفتگوی حضرت زهرا (س) با ابوبکر در مورد مصادره اموال و فدک سخن گفته شده و سپس به بیماری آن حضرت و رحلتش پرداخته شدهاست. در ادامه به معرفی عمال و حاکمان ابوبکر پرداخته شده که هیچکدام از آنها را از هاشمیان انتخاب نکرده بود و سپس به حکومت عمر بعد از اشاره کردهاست. از انتقاد کنندگان حکومت عمر میتوان به «عبدالله سلام»، «محمد مصطفی»، «علائلی» و .. اشاره کرد که معرفی و دلیل انتقاد آنها از حکومت عمر در کتاب توضیح داده شدهاست.
در ادامه بحث به سیاستهای عمر در حکومت پرداخته که بسیار سختگیر و خشن بوده و با حکومت پیامبر (ص) بسیار منافات داشت. عمر نیز صحابه پیامبر را در محاصرهای قرار داده بود که جز با اجازه مخصوص از وی مدینه را ترک نکنند که این اقدامش مغایر با مقررات اسلامی بود. والیان عمر نیز مانند ابوبکر، در جهت نگه داشتن خاندان هاشمی در دستگاه خلافتشان عمل میکردند و عمر نیز به شدت در کار والیان و حاکمانش نظارت میکرد. امام حسین (ع) و حضرت علی (ع) در دل اندوهی فراوان به خاطر غصب جایگاهشان نسبت به حاکمان داشتند به طوری که روایت شده روزی عمر بر منبر به سخنرانی رفت که حسین (ع) به سوی وی رفت و گفت از منبر پدرم پایین بیا و بر منبر پدر خودت برو!
عمر در حکومتش شورایی تشکیل داد که هیچگونه توازن یا اصالتی در آن وجود نداشت در این شورا عمر، انصار را دور کرده و آنان را هیچ سهمی در انتخاب و اختیار قرار نداد که این باعث اندوه بیشتر حضرت علی (ع) شد. در ادامه به چگونگی کشته شدن عمر پرداخته شده که پس از مرگش این شورا عثمان را به خلافت برگزید که ذکر وقایع کامل آن و نحوه انتخاب عثمان در کتاب آمده است.
فصل هفتم کتاب در مورد حکومت عثمان و اضطراب مسلمین به خاطر خلافت عثمان است زیرا که وی فردی ضعیف و سست و نسبت به قبیله خویش بسیار متعصب بود. وی تمایل به نعمت و فراخی در زندگی داشت که کتاب به طور کامل به بررسی شخصیت عثمان و امیال حکومتی وی پرداخته شدهاست. عثمان نیز تمام حاکمان حکومت خودرا در خاندان و خویشان خود قرار داده بود که از نمونههای آنها میتوان به سعیدبن عاص، عبدالله بن عامر، ولیدبن عقبه و .. اشاره کرد که کتاب به ذکر نام و نسبت آنها با عثمان پرداختهاست. سیاستهای مالی عثمان نیز ادامهرو سیاست عمر بود که مقدم داشتن برخی بر برخی دیگر و ایجاد نظام تعیضاتی از ویژگیهای آن بود. نمونههایی زیادی از بخششهای عثمان که بخاطر آن بخششها مسلمین سخت بر عثمان اعتراض کرده در کتاب ذکر شدهاست. وی خاندان بنیامیه و بنیمحیط را بر مسلمانان برتری دادهبود. در پی اعتراضات، عثمان مخالفان حکومتش را که از جمله عمار و ابوذر را به شدت سرکوب کرد و آنها را مورد آزار و ستم قرار داد.
مردم سرزمینهای اسلامی از جمله مصر و کوفه و بصره پس از این ماجرا به ندای صحابه پاسخ دادند و برای آگاه شدن بر حوادث، هیئتهایی را به مدینه فرستادندکه سرانجام باعث محاصره عثمان شد و در روزی به نام «یومالدار» جمعی از مسلمین به عثمان حمله بردند و وی را کشتند.
فصل اخر کتاب به روزگار حضرت امیرالمومنین (ع) پرداخته شده است. حضرت علی(ع) بعد از عثمان با اصرار مردم خلافت را قبول کرد و بیان کرد که اگر رهبری آنها را برگزیند در میان آنها به عدالت رفتار میشود و با هیچ انسانی به علت دوستی یا سازش رفتار خاصی نخواهد داشت. ادامه متن به به وقایع بیعت با حضرت علی (ع) اشاره شده سپس به اقدامات وی پس از خلافت پرداختهاست.
اولین اقدام حضرت علی (ع) پس از تصدی منسب، پاکسازی دستگاه حکومت از والیان عثمان بود. بعد از آن حضرت به ملی کردن اموال اختلاس شده پرداخت و در سرتاسر دولت اسلامی پرچم حق را بیافراشت که این کار باعث وحشت قریشیان شد زیرا مطمئن بودند که اموالی را که عثمان به آنان بخشیده، مصادره خواهد شد. سیاست حضرت علی در حکومت این بود که بنای حکومت خویش را بر حق و عدالت محض قرار دهد که باعث بهبودی زندگی اقتصادی و پیشرفت مردم شد. مساوات یکی از عناصر ذاتی حکومت حضرت علی (ع) بود و آن را در همه دورههای حکومتش به کار برد. این فصل به طور کامل ویژگیهای حکومت حضرت علی (ع) را بیان کرده که مساوات در تعلیم و تربیت ، آزادی بیان و ... از جمله آنها بود. همچنین حضرت به دقت در حاکمان حکومت خود را انتخاب کرده و به شدت احتیاط میکرد که حاکمانش از دیانت و شایستگی در مدیریت برخوردار باشند.
قسمتهایی از کتاب
... وقتی کاروانش به غدیر خم رسید امین وحی بر او فرود آمد و پیام بسیار مهمی از آسمان به او ابلاغ کرد پیامی که آن حضرت را ناگزیر میساخت در آن محل فرود آید تا این ماموریت مهم را که همانا منصوب نمودن حضرت امام امیرالمومنین علیه السلام به عنوان خلیفه و مرجع امت بعد از او بود انجام دهد. دستور آسمان در آن مورد، دارای لحن شدید بود که سرعت در اقدام و انتشار آن در میان مسلمین را در برداشت، وحی، با این آیه بر آن حضرت نازل شد :
«یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمک من الناس»
ای پیامبر آنچه از سوی پروردگارت بر تو نازل شده، ابلاغ کن و اگر این کار را انجام ندهی، رسالش را ابلاغ ننمودهای و خداوند تو را از مردم (نادان) نگه میدارد. (ص 238).