ابن معلم واسطی
ابو الغنائم نجم الدّین محمّد بن علی بن فارس جابانی هرثی واسطی، معروف به «ابن معلّم» شاعر مشهور اواخر عصر عباسی در قرن ششم که نمایندهی واقعی شعر عراقی در آن زمان بهشمار میآید، وی در 4 رجب سال 501 ه. ق در روستای هرث [۱] به دنیا آمد. اصل او از «جابان» [۲] است وی در «هرث» پرورش یافت و همانجا نیز درگذشت. از کیفیت تحصیلات و استادان او چیزی دانسته نیست. اما از روابط ادبی وی با ادیبان، دانشمندان و بزرگان آن روزگار گزارشهایی موجود است. [۳]
ابن معلم واسطی نجمالدین محمد بن علی هُرثی واسطی | |
---|---|
زادروز |
22 ژانویه، 1108 (میلادی)/ 7 جمادیالثانی، 501 (قمری) هرث، استان واسط |
درگذشت |
2 ژوئن، 1196 (میلادی)/ 4 رجب، 592 (قمری) هرث، استان واسط |
محل زندگی | هرث، استان واسط |
پیشه | شاعر |
برخی از منابع متأخر به دو رویداد در زندگی وی اشاره کردهاند: یکی اسارت او در راه موصل و دیگری زندانی شدنش در حلّه و بغداد. [۴]
ابن معلّم از اوان جوانی به سرودن شعر پرداخت. مدایح او بخش بزرگی از اشعارش را تشکیل میدهد. مشهورترین مدیحهی وی قصیدهای است در مدح امیر فخر الدّین هند بن ابی الفیاض زهیری از امیران المقتضی خلیفهی عباسی. بخش دیگری از اشعار او در وصف عشق عرفانی است و مطلع برخی قصاید حماسی و غزلیات او نیز شامل اندیشهها و مفاهیم صوفیانه است. همین امر باعث شده که صوفیان به خصوص پیروان سهروردی اشعار او را حفظ نموده و در مجالس سماع خود بخوانند. شعر ابن معلم که در اندوهباری، نوحه را میماند، شعری است مطبوع و لطیف با الفاظی ساده، شیوا، روان، پرمغز و استوار. [۵] ابن معلم هرگز از قالبهای کهن عرب دست برنداشت، اما گاهگاه کوشید مضامین آنها را با الفاظی که در عصر او ظهور مییافت، عرضه کند. سپس پایهی اشعار را بر عشقی نیم جسمانی- نیم روحانی بنا نهاد که به هر حال بسیار دلنشین و تازه مینمود. تنها اثری که از او برجای مانده، دیوان اوست. دیوان او از آغاز تا مدتی مورد توجه همگان بوده است. [۶] ابن معلم به سال 592 ه. ق در روستای هرث درگذشت. [۷]
1- أما أمیر المؤمنین فذکرهفی محکم التنزیل ذکر أرفع
2- من قال فیه محمد أقضاکمبعدی و أعلمکم علی الإروع
3- حفظوا عهود الغدر فیما بینهمو عهود أحمد یوم خم ضیّعوا
4- قتلوا بعرصة کربلا أولادةو لهم بغفران المهیمن مطمع
5- منعوا ورود الماء آل محمدو غدت ذئاب البر منه تکرع
6- آل الضلال بنو أمیة شرّعفیه و سبط الطهر أحمد یمنع
7- لهفی له و الخیل تعلو صدرهو الراس منه علی الاسنة یرفع [۸]
1- نام امیر المؤمنین در قرآن نامی رفیع است.
2- کسیکه محمد (ص) دربارهی او گفته است: بهترین قاضی و داناترین عالم و پرهیزگارترین فرد پس از من، اوست.
3- آنها پیمانهای مکر را در میان خود حفظ کردند، و عهدهای روز غدیر خم را با پیامبر (ص) تباه کردند.
4- در عرصهی کربلا، اولاد او را کشتند در حالیکه از خدا آمرزش میطلبیدند.
5- فرزندان محمّد (ص) را از دستیابی به آب بازداشتند و در همان حال گرگهای بیابان از آن آب سیراب میشدند.
6- گروه گمراه بنی امیه آب مینوشیدند و نوادهی پاک احمد (ص) از آن آب ممنوع بودند.
7- دلم بر او میسوزد که اسبها بر سینهی او تاختند و سرش بر نیزه بلند شد.
منابع
دانشنامهی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج1، ص:292-293.
پی نوشت
- ↑ هرث: روستایی در نزدیکی جابان.
- ↑ جابان: از روستاهای واسط که چون بیشتر املاک بدو تعلّق داشت، به او نسبت «جابانی» دادهاند.
- ↑ ر. ک به وفیات الاعیان؛ ج 5، ص 6. الوافی بالوفیات؛ ج 4، ص 166.
- ↑ تاریخ الادب العربی؛ ج 3، ص 406 و 407.
- ↑ وفیات الاعیان؛ ج 5، ص 5 و 6.
- ↑ همان؛ ص 9.
- ↑ ادب الطف؛ ج 3، ص 241.
- ↑ همان، ص 239 و 240.