نامه

نسخهٔ تاریخ ‏۳۰ ژوئیهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۷:۴۷ توسط Admin (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «همیشه یکى از سندهاى قابل اعتماد و رسمى«نامه»بوده است.مکاتبات ادارى، رسمى و س...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

همیشه یکى از سندهاى قابل اعتماد و رسمى«نامه»بوده است.مکاتبات ادارى، رسمى و سیاسى و عزل و نصبها و فرمانها و درخواستها به صورت نامه(و اصطلاحا کتاب)در نهضت کربلا و قبل و بعد از عاشورا هم به چشم مى‌خورد. [۱] چه نامه‌هایى که سید الشهدا«ع»به معاویه نوشت و نسبت به کشتن حجر بن عدى و یارانش اعتراض کرد،و چه آنچه به علما نگاشت و چه آنچه در جریان نهضت عاشورا،به بستگان خود و کوفیان، بصریان،یاران و نمایندگان خویش نوشت،حتى آنچه که به صورت وصیتنامۀ کتبى آن حضرت به محمد حنفیّه ثبت است(لم اخرج اشرا...)از این دست است. نامه‌هایى را هم بزرگان شیعه و هواداران آن امام،از بصره و بویژه کوفه به آن حضرت نوشتند و او را به آمدن به آن پایگاه شیعى دعوت کردند و قول هر گونه مساعدت و یارى دادند.سید الشهدا نیز در پى بى‌آن دعوتنامه‌ها،نمایندۀ خویش،مسلم بن عقیل را به کوفه فرستاد،باز همراه وى نامه‌اى به شیعیان نوشت. [۲]

نامه‌هایى که در مدّت اقامت امام حسین«ع»در مکّه،از کوفه براى آن حضرت فرستادند و دعوت به کوفه کردند،بسیار بود.تا حدود 12 هزار نامه و بیشتر هم گفته‌اند.

نامه‌ها برخى بصورت فردى بود،برخى بصورت گروهى و با امضاهاى بیشمار.نامه‌هاى سید الشهدا«ع»به آنان نیز اغلب،پاسخ به آن دعوتها یا فراخوانى به یارى و مبارزه بود و محتواى دعوت عاشورایى امام را در بر داشت.علّت آنکه نامه‌هاى دعوت،اغلب از کوفه بود،آن بود که کوفیان دل خوشى از معاویه نداشتند و هوادار اهل بیت بودند.پس از مرگ او،تصمیم به خلع یزید از خلافت و مبارزه با او گرفتند.نامه‌هایشان هم در پى همین هدف و با مضمونى انتقادآمیز از حکومت امویان و اعلام هوادارى نسبت به سید الشهدا«ع»و دعوت به آمدن و قبول رهبرى و قول نصرت و یارى و چشم به راه مقدم او بودن بود.نامه‌هایى هم میان امام و برخى از شیعیان در بصره ردّ و بدل شد. آخرین نامه‌اى که از کوفیان به دست امام رسید،این متن را داشت:«عجّل للقدوم یا بن رسول اللّه، فانّ لک بالکوفة مائة الف سیف فلا تتأخّر» [۳] اى پسر پیامبر!هر چه زودتر بیا!در کوفه صد هزار شمشیر در اختیار توست،دیر مکن!در مسیر راه کوفه،وقتى سپاه حرّ،راه را بر امام گرفت،حضرت به انبوه نامه‌هاى دعوت استناد کرد و حرّ از آنها اظهار بى‌اطّلاعى مى‌کرد.روز عاشورا هم امام در یکى از خطبه‌هاى اتمام حجّت خویش،کسانى همچون شبث بن ربعى،حجّار بن ابجر،قیس بن اشعث،یزید بن حارث و...را مخاطب قرار دارد که...مگر به من ننوشتید که میوه‌ها رسیده و همه جا سرسبز است و آماده،زود بشتاب و به سوى سپاهى سازمان یافته بیا؟... [۴]




جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، قم، معارف، ج1، ص 444-445.

  1. مجموعۀ نامه‌هاى ائمه«ع»در کتاب دو جلدى«معادن الحکمة»از محمد بن فیض کاشانى گرد آمده است.نامه‌هاى سید الشهدا را نیز از جمله در«موسوعة کلمات الامام الحسین»ملاحظه کنید.
  2. سفینة البحار،ج 2،ص 467.
  3. حیاة الامام الحسین،ج 2،ص 335.
  4. کامل،ابن اثیر،ج 2،ص 562،اعیان الشیعة،ج 1،ص 602.