كربلا

نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ ژوئیهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۲:۱۱ توسط Admin (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «{{ب| قبلۀ اهل حقیقت کربلاست | کربلا،او قبلۀ اهل ولاست }} {{ب| گرچه دارد کعبه،مرو...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

قبلۀ اهل حقیقت کربلاست کربلا،او قبلۀ اهل ولاست گرچه دارد کعبه،مروه با صفا لیک،کى دارد مناى کربلا؟ کعبه را گر زمزم است آب حیات کربلا را آب خضر آمد فرات رونما عارف،صلات رکعتین در خم ابروى محراب حسین

«کربلا»،مدفن سید الشهداست،سرزمینى که عظیمترین حماسۀ خدایى بشر،در عاشوراى سال 61 در آن اتفاق افتاد و موجش سراسر تاریخ و پهنۀ جهان را فرا گرفت.

خاک آن،بوى خون مى‌دهد و تربت کربلا مقدّس و الهام‌بخش است و در فضیلت آن، روایات بسیارى نقل شده است. [۱]

امام على«ع»پس از جنگ صفّین،هنگام عبور از کربلا همراه برخى همراهان، چشمانش پر از اشک شد و فرمود:اینجاست محلّ فرود آمدنشان...و اینجاست شهادتگاه عاشقان بى‌نظیر که در گذشته و آینده،نمونه ندارند:«...مصارع عشّاق شهداء لا تسبقهم من کان قبلهم و لا یلحقهم من بعدهم...» [۲] و به همین خاطر،«کربلا»سمبل ایثار و جانبازى و شهادت طلبى و شوق و شور حماسى شناخته شده است و در طول تاریخ نیز،کانون عشقهاى برتر بوده و همچون مغناطیسى،دلهاى مشتاق و شیداى معرفت را به سوى خود کشیده است.در حماسۀ دفاع مقدس ایران نیز،بسیارى از رزمندگان اسلام،به شوق کربلا و زیارت حرم حسینى،جبهه‌ها را درمى‌نوردیدند و با بعثیان کافر مى‌جنگیدند و رو به کعبۀ عشق،کربلاى سید الشهدا«ع»شهید مى‌شدند،چون کربلا سمبل هر جایى است که صحنۀ دیگرى حق و باطل باشد.

در حسرت کوى کربلا مى‌رفتند مشتاق به سوى کربلا مى‌رفتند گلگون تن و خونین کفن و بى‌پروبال اینگونه به سوى کربلا مى‌رفتند [۳]

در روایات آمده است که سید الشهدا«ع»نواحى اطراف قبر خویش را از اهل نینوا و غاضریّه به مبلغ شصت هزار درهم خریدارى کرد و به خود آنان صدقه داد و با آنان شرط کرد که مردم را به جایگاه قبرش راهنمایى کنند و هر که را به زیارت آن حضرت آید،سه روز مهمان نمایند و پذیرایى کنند. [۴]

بارى،کربلا نام یکى از شهرهاى کشور عراق است که در کنار رودخانۀ فرات قرار داشته است.این شهر،تا سال 61 هجرى،بیابان بوده است.از آن زمان به بعد،بر اثر شهادت حسین بن على«ع»در آن محلّ،بتدریج مورد توجّه شیعیان آل على قرار گرفت و پس از بناى مرقدهاى شهدا،متدرّجا مرکز جمعیّت گردید و امروز،یکى از شهرهاى زیارتى عراق مى‌باشد که قریب 65000 تن جمعیّت دارد و در ماههاى محرّم و صفر و هنگام زمستان،به سبب ورود زایران،جمعیّت شهر به 100/000 تن مى‌رسد. [۵]

در این که«کربلا»یعنى چه و ریشۀ لغوى آن چیست و از چه گرفته شده،بحثهاى مفصّلى انجام گرفته است. [۶] طبق برخى نقلها،این نام از ترکیب«کرب»و«ال»ساخته شده است،یعنى حرم اللّه،یا مقدّس اللّه،«کرب»در لغت سامى به معناى«قرب»در عربى است(کرب:قرب).اگر«ال»هم به معناى«اللّه»باشد،کربلا به معناى محلّى است که نزد خدا،مقدّس و مقرّب است،یا«حرم خدا»است. [۷] برخى هم آن را ترکیب یافته از«کور بابل»دانسته‌اند،یعنى مجموعه‌اى از آبادیها و روستاهاى بابل.موقعیّتى که کربلا در آن قرار دارد،در بین النهرین است.این منطقه در گذشته‌هاى دور،مهد حوادث و احیانا تمدنها بوده است و بخشهاى گوناگونى از این ناحیه،نامهاى مختلف داشته است.کربلا، کور بابل،نینوا،غاضریّه،کربله،نواویس،حیر،طفّ،شفیه،عقر،نهر علقمى،عمورا،ماریه و...که بعضى از اینها نام روستاها و آبادیهایى در این منطقۀ وسیع بوده است. [۸]

حرم مطهّر امام حسین«ع»که در این شهر قرار دارد،تاریخچه‌اى مفصّل دارد و در دوره‌هاى مختلف تاریخى،بناى آن تغییرات و تعمیراتى یافته است.کربلا،شهرى است که خاندانهاى ریشه دار در آن ساکن بوده‌اند.حوزۀ علمیه داشته و خانواده‌هایى شریف، ادیب و علماى برجسته از آن برخاسته و در آن زیسته‌اند.قبر حضرت عباس«ع»نیز در همین شهر است.در قرون اخیر نیز شاهد تعدادى حوادث و انقلابها و فتنه‌ها بوده است. [۹]

ولى به هر حال،در کربلا بیش از نشانهاى جغرافیایى و تاریخى،باید مفاهیم والاى انسانى و شورگستریها و الهام‌بخشیهاى قداست آفرین را سراغ گرفت.




جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، قم، معارف، ج1، ص 367-369.

  1. ر.ک:سفینة البحار،ج 2،ص 11 و 475.معروفت که:«کلّ ارض کربلاء و کلّ یوم عاشورا».دربارۀ این مرقد مطهّر از جمله«چهل حدیث کربلا»،نشر معروف نیز منتشر شده است.
  2. همان،ص 197 و 475.
  3. على مرادى.
  4. مجمع البحرین،طریحى،واژۀ«کربل».
  5. فرهنگ فارسى،معین.براى آشنایى با تاریخ این شهر از دیرباز تا عصر حاضر،ر.ک:«تراث کربلا»از سلمان هادى الطعمه(این کتاب به فارسى هم ترجمه شده است:میراث کربلا)همچنین ر.ک:«موسوعة العتبات المقدسه»جلد 8 (قسم کربلا)از جعفر الخلیلى.
  6. از جمله ر.ک:«موسوعة العتبات المقدسه»،ج 8،ص 9 به بعد.
  7. همان،ص 10.
  8. تراث کربلا،ص 19.
  9. ر.ک:«تراث کربلا»،سلمان هادى الطعمه.