میدان
زمین گسترده و عرصهاى که در آن،جنگ،کشتى،اسبدوانى،چوگان بازى،ورزش و مسابقات انجام گیرد،میدانگاه،معرکه،فاصله میان دو لشکر که در آن جنگ کنند،مجموع لشکرگاه دو طرف و محلّ جنگ ایشان». [۱] در قدیم،بیشتر عرصۀ کارزار را مىگفتند که نیروهاى متخاصم رو در روى هم قرار مىگرفتند و به نبرد تن به تن،سپس حملۀ گسترده دست مىزدند.نیروهاى مستقرّ در میدان را هم به جناح چپ و راست و قلب تقسیم کرده، به آرایش نیرو مىپرداختند،میمنه،میسره و قلب،نام این نیروها بود.در عاشورا،یاران سید الشهدا یکایک به میدان نبرد مىرفتند،جنگیده،جان خود را فداى امام خویش مىکردند. خیمهگاه استقرار نیروها به اندازهاى از میدان فاصله داشت که تیرها به آن نرسد.
از نظر فقهى کشتهشدگان در میدان و معرکۀ جنگ هم شهید محسوب مىشوند.
منبع
- جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، قم، معارف، ج۱، ص ۴۴۱.
پینوشت
- ↑ لغتنامه،دهخدا.