ذوقی
میرزا ابوالقاسم ذوقی (۱۲۷۳ ه. ق- ۱۳۳۶ ه. ق) از شعرای ایرانی است.
میرزا ابو القاسم ذوقی | |
---|---|
زادروز | ۱۲۷۳ ه. ق اصفهان |
مرگ | ۱۳۳۶ ه. ق |
کتابها | کلیات ذوقی |
زندگینامه
میرزا ابوالقاسم ذوقی، در سال ۱۲۷۳ ه. ق در اصفهان تولد یافت. وی برادر کوچکتر مرحوم غمگین اصفهانی و برادرزادهی محمدابراهیم ساغر، شاعر شهیر قرن سیزدهم هجری است که در خاندان ادب و کمال پرورش یافت. ذوقی علاوه بر شاعری از حسن خط بهرهمند بود.
او در برخی از مجامع ادبی اصفهان و شیراز شرکت میجست. ذوقی از طریق تجارت و چندی نیز از راه منشیگری زندگی گذراند و تا پایان عمر مجرد زیست و اواخر زندگی به انزوا و گوشهگیری پرداخت و در دوازدهم محرمالحرام ۱۳۳۶ ه. ق به مرض استسقاء درگذشت. در ایران اشعارش مشتمل بر پنج هزار بیت است که پس از فوتش به همت و سرمایهی برادرش «غمگین» با نام «کلیات ذوقی» به چاپ رسید.[۱]
اشعار
این حسین کیست که حق دلبر جانانهی اوست | بحر عصمت صدف، این گوهر یکدانهی اوست | |
این همان شمع شبستان ولایت، که ز عشق | شمع ایوان فلک، سوخته پروانهی اوست | |
گاه چون آیهی رحمت، شرف دوش نبی است | گاه چون مُهر نبوت به سر شانهی اوست | |
این همان شاه که با خیل ملک، روح الامین | به گدایی همه شب بر در کاشانهی اوست | |
آن که در بزم صفا نرد وفا باخت، چنانک | عقل کل، مات رخ بازی شاهانهی اوست | |
این همان رند قدح نوش که تا چرخ نهم | از ازل تا به ابد نالهی مستانهی اوست | |
میگساریست، که هردرد غم و زهر الم | داشت ساقی ازل جمله به پیمانه اوست | |
این همان بادهپرست است و همان بادهفروش | کآب شمشیر، می و ماریه میخانهی اوست | |
آنکه افسانهی خوبان شده در عرصهی حسن | گوش آفاق پر از قصّه و افسانهی اوست | |
چون خدا نیست مکانیش، و لیکن گویند | عرصهی کرب و بلا خانهی ویرانهی اوست | |
این جوابیست بر آن مرثیهکش گفت «وصال» | «این حسین کیست که عالم همه دیوانهی اوست» |
منابع
پی نوشت
- ↑ سخنوران نامی معاصر؛ ج ۲، ص ۱۴۰۷.