ونسا مارتین
ونسا مارتین (انگلیسی: Vanessa Martin)، (زاده 1946م) مورخ انگلیسی و متخصص تاریخ تشیع، خاورمیانه معاصر و ایران است.
ونسا مارتین | |
---|---|
زمینهٔ کاری | مورخ و متخصص تاریخ تشیع، خاورمیانه معاصر و ایران |
زادروز | 1946م |
ملیت | انگلیسی |
پیشه | استاد تاریخ خاورمیانه «دانشگاه لندن» |
زندگینامه
استاد تاریخ خاورمیانه «دانشگاه لندن» بوده و در «موسسه رویال هالووی» دانشگاه مذکور مشغول به فعالیت است. مارتین تا کنون چندین کتاب درباره تاریخ معاصر ایران نگاشته است که از آن جمله اسلام و مدرنیسم: انقلاب 1906 ایرانیان (1989م)، زنان، دین و فرهنگ در ایران (2002م)، دوران قاجار: چانه زنی، اعتراض و دولت در ایران سده نوزدهم (2005م) و ایران بین ناسیونالیسم اسلامی و سکولاریسم (2013م) را میتوان نام برد.
او در کتاب دوران قاجار: چانه زنی، اعتراض و دولت در ایران سده نوزدهم که افسانه منفرد آن را به فارسی ترجمه کرده است در 9 فصل، به بررسی نقش اصناف و طبقات مختلف اجتماع ایران (زنان، لوطیان، نظامیان، بردگان و غیره) در روند سیاسی کشور در دوره قاجار پرداخته است. فصل پنجم کتاب به بررسی نقش زنان اختصاص یافته است و «تظاهرات تودهای زنان در ایران سده سیزدهم» نام دارد.
در این فصل، او ضمن بررسی مصادیق مهم تظاهرات تودهای زنان در دوره مذکور، به اجتماع و راهپیمایی زنان در شیراز در اعتراض به قوام اشاره میکند که در آن تظاهر کنندگان «اشیای مقدسی مانند پنجه ابوالفضل و علم امام حسین را همراه آوردند و بر سینه میکوفتند و میگریستند و یا حسین! یا حسین! میگفتند». مارتین احتمال میدهد که «زمینه فرهنگی این تظاهرات» واقعه عاشورا باشد؛ واقعهای که زنان در آن حضور داشتند و نقشآفرین بودند. او به مقایسه زنان مبارز و معترض را با زنان کربلا پرداخته و تظاهرات سیاسی زنان را الگو گرفته از تعزیه میداند.
Page الگو:گفتاورد/styles.css must have content model "شیوهنامه آبشاری تمیز" for TemplateStyles (current model is "ویکیمتن").
زنان نیز در تظاهرات شهری حتی بیش از زنان کربلا جسور و با اعتماد به نفس بودند. آنان گاه مورد ضرب و شتم قرار میگرفتند، کشته میشدند و در معرض خشونت مردانی قرار داشتند که عمدتا در حمایت از آنها اقدام کرده بودند.
مارتین در ادامه مختصرا و با ارجاعاتی به گزارشهای سفرنامهنویسان و پژوهشهای ماسه و چلکوفسکی، سیر تاریخ پیدایش تعزیه و رونق یابی آن در دوره قاجار را بیان کرده است. طبق تحلیل او، تعزیه برای جامعه ایرانی واجر کارکردهایی چون وحدتبخشی، الگودهی سیاسی و تسکیم و التیام بخشی بوده است:
Page الگو:گفتاورد/styles.css must have content model "شیوهنامه آبشاری تمیز" for TemplateStyles (current model is "ویکیمتن").
نمایشهای تعزیه از حس اتحاد و همکاری و بیان وحدت سر بر میآورد. تعزیه احساس وحدت را تقویت میکند. همچنین تعزیه وسیلهای برای مردم بود تا در مواجهه با نظام سیاسی که مستبد و ستمگر بود، عموما تسکین یابند. تعزیه آنان را قادر میساخت سختیهای غیر قابل تحمل حکومتی مطلقه را تاب آورند و از قیامهای امامان سرمشقی برای خود بیابند تا علیه سختیها مبارزه و مقاومت کنند.
[تعزیه] شکلی از سرگرمی دینی بود و تا حدی به عنوان وسیلهای برای ایجاد همبستگی با مردم عادی و در خدمت دست یافتن به هویتی مشترک.
مارتین در بخش دیگری از کتابش نیز به کارکرد سیاسی مجالس عزاداری در دوره قاجار به طور کلی اشاره کرده است:
Page الگو:گفتاورد/styles.css must have content model "شیوهنامه آبشاری تمیز" for TemplateStyles (current model is "ویکیمتن").
وقایع شخصی و دینی نظیر ازدواج یا تشییع جنازه همچنین مناسبتهای دینی نظیر تعزیه و سینه زنی نیز برای اعتراض علیه اعمال ظالمانی بر ضد جامعه یا فرد مورد استفاده واقع میشد.
او همچنان با اشاره به حضور نقشهای زنانه در تعزیه که حداقل از اوایل قرن نوزدهم بوده و نیز پیدایش تعزیههای زنانه (نظیر تعزیه خانه قمرالسلطنه، همسر سپهسالار)، کارکرد و اثر تعزیه در حضور اجتماعی زنان را چنین بیان میکند:
Page الگو:گفتاورد/styles.css must have content model "شیوهنامه آبشاری تمیز" for TemplateStyles (current model is "ویکیمتن").
تعزیهها چه دینی و چه آنها که به طور خاص دینی نبودند، فرصتهای تازهای فراهم آوردند تا زنان از خانه بیرون بیایند و با دیگر مردمان تماس پیدا کنند و شاهد اشکال متفاوتی از بیان باشند. بنابراین تعزیه در بیرون آوردن زنان از فضای محدودشان در خانه گسترش تجارب آنان اهمیت داشت.
مارتین به علاقمندی زنان به تماشای تزعیه نیز اشاره کرده و بر تفاوت نقش زنان در تعزیه به عنوان آیینی مذهبی شیعی با انگاره مسیحی از زن انگشت مینهد:
Page الگو:گفتاورد/styles.css must have content model "شیوهنامه آبشاری تمیز" for TemplateStyles (current model is "ویکیمتن").
نقش زنان در تعزیه آنان را به طور غیر معمول در عرصه چالش سیاسی قرار میداد، بر خلاف انگاره مسیحی از زنان به عنوان عناصری صلحطلب و راضی و تسلیم. گرچه زنان شیعی عملا نمیجنگند یا کشته نمیشوند، اما در حمایت و همدلی جامعه نقش قدرتمندی دارند.
در یادداشتهای آخر همین فصل، نویسنده تا تأکید بر وجه سرگرمی سازی تعزیه در کنار کارکرد دینی آن، به توصیفات فردی به نام مورای از برگزاری تعزیه در تهران عهد ناصری اشاره میکند. در این توصیفات، مشابه بسیاری از گزارشهای دیگر سفرنامه نویسانی که در کتاب حاضر نقل و بررسی شدند، نقش «فرنگی» در تعزیه و استفاده از اشیا و البسه اروپایی توسط ایفاگر آن نقش مورد توجه قرار گرفته است. همچنین به عدم تأیید تعزیه توسط علما با وجود تطابق کامل اجزای تعزیه با «قواعد سخت اسلام» (البته طبق نظر سفرنامه نویس) اشاره شده است.