قنبر على تابش
قنبر على تابش (زاده 1348 در جاغورىِ غزنه- افغانستان) شاعر آیینی و اجتماعی افغان است.
قنبر علی تابش | |
---|---|
زادروز |
10 قوس/ آذر 1349 ولسوالی جاغوری، ولایت غزنی، افغانستان |
محل زندگی | کابل |
ملیت | افغانستانی |
تبار | مردمان هزاره |
تحصیلات | کارشناسی ارشد علوم سیاسی |
از دانشگاه | دانشگاه باقرالعوم |
پیشه | شاعر - نویسنده - استاد دانشگاه |
آثار |
دورتر از چشم اقیانوس مشرق گلهای فروزان چشم انداز شعر امروز افغانستان آدمی پرنده نیست یک شعله نوبهاران دل خونین انار راه ابریشم آزادی بحران سیاسی افغانستان در شعر معاصر دری |
جایزهها | جوایز متعدد ادبی - کسب مدال عالی غازی میربچه خان 2014 |
وبگاه | |
صفحه فیسبوک رسمی |
زندگینامه
تابش پس از پایان تحصیلات ابتدایى در زادگاهش، به سال 1365 به ایران مهاجرت کرد و در مدرسه علمیه ذوالفقار اصفهان به تحصیل علوم متعارف حوزوى پرداخت و در سال 1370 به قم رفت و ادامه تحصیلات خود را در حوزه علمیه قم پىگرفت. تابش از چهرههاى نامآشنا و مطرح شعر امروز افغانستان است و آثار او در زمینههاى آیینى و اجتماعى مورد قبول اهل نظر قرار گرفته است.
آثار
اشعار
- مجموعه شعر «دورتر از چشم اقیانوس» (نشر حوزۀ هنرى سازمان تبلیغات اسلامى)
خون خدا
خون خدا شتَک زده، جوشید از تنور | خورشید سربریده، درخشید از تنور | |
خولى به پاى آینه افتاد، سنگ شد | چون قد کشید قامت توحید از تنور | |
شب، گُر گرفت و بستر تاریک شمر سوخت | چون زخمهاى سوخته شورید از تنور | |
هر زخم تازهاى که در آتش گرفت جان | خونینتر از ستاره، تراوید از تنور | |
خورشید را میان طبق حبس کرده بود | ناگاه، بال و پر زد و تابید از تنور |
باران
تا در گلوى تشنۀ خنجر صدا جاریست | خون گلویت کربلا در کربلا جاریست | |
یا چون نسیم صبحِ تابستان گندمْزار | نرم و ملایم، روستا در روستا جاریست | |
تا آسمان کوفه پابرجاست، مىدانم | خون تو در این خاک چون آب و هوا جاریست | |
تا قطرهْ آبى از فرات و دجله مىلغزد | باران نبضت در گلوى ابرها جاریست | |
خون تو را در آسمان شعر پاشیدم | نامت ازین پس تا فراسوى صدا جارىست [۱] |
منابع
محمد علی مجاهدی، کاروان شعر عاشورا، زمزم هدایت، ج1، ص 559-560.
پی نوشت
- ↑ دورتر از چشم اقیانوس، تهران، حوزۀ هنرى؛ مشرق گلهاى فروزان، قم، نشر ستاره، کتابخانه تخصصى ادبیات.