علمبندان
علمبندان، یکی از آیینهای آغاز محرم به شمار میرود که پس از نظافت و آمادهسازی حسینیهها و تکایا انجام میشود. علم رایجترین و مهمترین نشانه و صورت تمثیلی و رمزی عزاداری شهدای کربلاست.
علمبندان | |
---|---|
پرونده:مراسم علمبندان.jpg | |
یکی از آیینهای آغاز محرم به شمار میرود که پس از نظافت و آمادهسازی حسینیهها و تکایا انجام میشود |
اصطلاح علم
علم، معانی متفاوتی دارد که از آن جمله است: نشان، پرچم و بیرق (لغتنامه دهخدا). اما آنچه مراد و منظور از علم در مراسم عاشوراست، عبارت از درفشی است با دستهای چوبی یا فولادین که گاه بر سر آن شکل پنجهای فلزی نصب کنند و آن را به لالههای بلورین و شمعدانها و پارچههای رنگارنگ مزین سازند و در ایام عزاداری محرم و صفر در دستهها حرکت دهند. در لغتنامه دهخدا، علم چنین معنا شده است: «نخل یا چوب بسیار بلندی همچون درخت تبریزی که در تعزیهخوانی پیشاپیش دستهها برند و بر سر آنگاه شکل پنجهای از فلز باشد و گاه پارچه سیاه بر آن پوشند». «علمبندان» آغازگر مراسم عزاداری حسینی و «علم واچینی» یا «شهید کردن علم» نشانه خاتمه سوگواری است. [۱]
فلسفه علمبندان
علمها همیشه نماد و نشان شخصیتهای مثبت و مقدس نیستند و در برخی موارد به عنوان نماد شخصیتهای منفی به کار میروند. از جمله در فیروزآباد میبد یزد، علمی به نام «علم نمد» در جلوی نخل دستههای عزاداری حرکت داده میشود که نماد «اسماء» همسر و قاتل امام حسن (ع) است. شیوه حرکت دادن این علم به گونهای است که شادمانی را القا میکند، به همین دلیل برخی هم آن را نماد زنی میدانند که از شهادت امام حسین (ع) خرسند است و هنگام ورود قافلهسرا به کوفه شادی میکند.
برخی از علمها نشانهای فراتر از صحنه کربلا دارند و در واقع نمادی از سوگواریهای تاریخ تشیع هستند که در اوج خود به قیام عاشورا متصل میشوند. از این رو، علم یکی از نشانههای مهم عزاداری عاشورا و علمدار کربلا عباس بن علی (ع) محسوب میشود. در گذشته، جدای از مسائل اعتقادی و معنوی مراسم، کارکردهای سیاسی و اجتماعی نیز برای علم گردانی مترتب بود یکپارچگی اجتماعی (هم هدف بودن) و احساس همبستگی و وابستگی (تشکیل روابط صمیمی بین اعضا) از مهمترین کارکردهای اجتماعی این مراسم به شمار میرود جدای از آن این رسم گاه در گذشته فراتر از یک مراسم مذهبی عمل میکرد؛ مثلاً برای احقاق حق یک مظلوم و یا آزادی یک زندانی بیگناه.
مراسم علمبندان
مراسم علم گردانی در مناطق مختلف به شکلهای گوناگونی انجام میشود. برای مثال، در میناب «مراسم علم پیغمبر» برگزار میگردد. اگرچه پیدایش و چگونگی شکلگیری این مراسم مشخص نیست، اما احتمال میرود، که این مراسم ابتدا به شکل علمگردانیهای ساده برای جمع نذورات صورت میگرفت و علمها نشانی از حسینیهها بودهاند و با گرد آمدن عزاداران و حسینیهها در یک محل برای عزاداری مشترک، کم کم این مراسم کامل شده است. در بعضی مناطق، بانیان، با همراهی اقوام علمها را در خانههای خود میبستند و برای مراسم به حسینیه و مسجد میآوردند. برای مثال یک روز پیش از محرم، یعنی غروب آخرین روز ماه ذیالحجه، علم بندها که بیشتر آنها سادات بودند، علمها را در خانه میبستند و به مسجد عاشورا حمل میکردند و بعد از نوحهخوانی و روضهخوانی، علمها را به پای منبر میبردند که در اصطلاح به آن «به تخت بردن علم» میگفتند. بستن علم به عهده «پیر غلام» و سادات بود. پیر غلام کهنسالترین سادات علمدار بود. پس از بسته شدن علمها، چند تن از سادات، علمها را برمیداشتند و دور حسینیهها میچرخاندند و بعد در اطراف علم سینه میزدند که به «حسین به / حسین به» مشهور بود. [۴] در برخی مناطق هم مراسم علمبندان در حسینیه و مسجد انجام میشد. برای این کار روز قبل از مراسم، پارچههای علم را میشستند و خشک میکردند. صبح روز علمبندان، چاووشیخوان، مردن را با خواندن اشعاری در رثای امام حسین (ع) یا با نواختن نوعی شیپور آگاه میکرد. پس از جمع شدن مردم، بانیان به اتفاق ریش سفیدان و سادات، علم را میبستند. در حین کار، اسپند دود میکردند و شخصی چاووشی میخواند و دیگران صلوات میفرستادند. مراسم نوحهخوانی و روضهخوانی هم در بعضی مناطق در حین مراسم علمبندان برپا میشد. [۵]
مراسم علمبندان در مناطق مختلف
مراسم علمبندان در مشهد
در مشهد، مانند دیگر شهرهای ایران، جوانان هر محله، علم مخصوص حسینیهها را با سلام و صلوات و اشعار و مرثیه «سرسیاه» یا «سیاهپوش» میکردند. در روز سیاهپوش کردن علم، خیمه و خرگاه حسینیه را هم برپا میداشتند. آنگاه علم سیاهپوش شده را در مدخل حسینیه -جای رفت و آمد عزاداران- نصب میکردند. آغاز عزاداری سیدالشهدا در شهر مشهد، از شب چهارم محرم بود، اما زیارت و نذر و نیاز علمهای بزرگ سیاهپوش شده حسینیهها، از همان روز اول محرم، از سوی عزاداران امام حسین (ع) و حاجتمندان انجام میشد. [۶]
مراسم علمبندان در بیرجند
در بیرجند هر یک از علمها را به نشانه امام حسین (ع) و یارانش نامگذاری میکردند و هر علم را نمادی از آن شخصیت میپنداشتند و برای برپا کردن آن، مراسم خاصی به جا میآوردند که به «علم بندو» یا «عقد علم» مشهور بود. مراسم علمبندان در بیرجند بیشتر در روزهای ششم و هفتم محرم انجام میگرفت؛ یعنی مصادف با روزی که آب را بر امام و یارانش بستند. علمها اغلب «بانی» و «علمچی» داشتند که صاحب علم محسوب میشدند. این عنوان به طور موروثی به آنها میرسید. در روستای درفش بیرجند، بین اعضای گروه علم گردانان گندم تقسیم میکردند. گروه شامل دوازده نفر علمچی، هشت نفر سنگزن، دو نفر بارکش، دو نفر فراش (خادم مسجد) و یک روحانی بود. گندمها را توبرهکش یا کیسهکش حمل میکرد و سهم او را علمچیها میدانند. مقداری از گندم متبرک شده با علم را هم، برای برکت به انبار برمیگرداندند. در روستای خنگ بیرجند، صبح هشتم محرم، علم گردانی را از خانه بزرگ ده آغاز میکردند. دستههای علم گردانی وقتی به هم میرسیدند، مراسم سلام علمها را برگزار میکردند؛ به این ترتیب که هر دسته با خواندن اشعار سلام، به طرف علم دیگر میآمد تا به همدیگر میرسیدند. [۸] در اسفراین، در آستانه ماه محرم، علم مخصوص حسینیه شهر را با پارچههای سیاه میپوشاندند و در روز اول ماه محرم مراسم «علم گردانی» انجام میشد. به این ترتیب که تعدادی از جوانان به همراه فردی روحانی، علم را در کوچهها میگرداندند و اشعاری در رثای شهدای کربلا از جمله حضرت علی اصغر (ع) میخواندند هنگام عبور از مقابل خانهها، کسانی که نذر داشتند به فراخور، مقداری آرد، گندم، جو یا پول به علم گردانها میدادند. علمدارها دعا میکردند و برای درگذشتگان فاتحه میخواندند. برخی صاحبخانهها هم برای آنها اسفند، نمک و گل سرخ در آتش میریختند. مراسم علم گردانی فقط یک روز برگزار میشد و پس از آن علم را در جایگاه مخصوص خود در حسینیه نصب میکردند و به این ترتیب مراسم عزاداری شهرستان اسفراین آغاز میشد. [۹]
مراسم علمبندان در لاهیجان
گروهی از مردم شیخانبر لاهیجان در عصر نخستین روز ماه محرم به همراه متولیان و خادمان مقبره شیخ زاهد گیلانی با پارچههای سیاهی که بر روی آنها اشعاری در رثای امام حسین (ع) نوشته شده بود، مقبره را سیاهپوش میکردند و آماده استقبال از عزاداران حسینی میشدند. در شب نخستین روز ماه محرم در مسجدی نزدیک بقعه شیخ زاهد مراسم روضهخوانی برپا میشد. سپس مردم راهی مقبره شیخ زاهد میشدند و در صحن مقبره تجمع میکردند. در این هنگام جوانان با جامههای سیاه به تن، به سینهزنی میپرداختند و یکی از خادمان، علم بزرگی را که به آن «پیله علم» میگفتند و با پارچههای سبز پوشیده شده بود، از جایگاه مخصوص کنار مقبره بیرون میآورد و قبلهای بر سر آن نصب میکرد. حاضران صلوات میفرستادند و پس از خواندن دعای مخصوص بستن علم، تمام مردم، از زن و مرد و کوچک و بزرگ برای تبرک از زیر علم که مزین به نام امام حسین (ع) بود، عبور میکردند هر کسی هم نذری داشت، پارچهای به علم گره میزد و حاجت میطلبید. آنگاه علم را با صلوات در جای مخصوص خود نصب میکردند و تا بیست و هشتم صفر آن را افراشته نگه میداشتند.
پس از اتمام مراسم علمبندان، در صحن بقعه شیخ زاهد فرش و حصیر پهن میکردند و به حاضران و عزاداران شام میدادند. در این هنگام از خانههای اهالی شیخانبر غذا میآوردند و هر یک از زوار پس از خوردن شام، مقداری از غذا را هم به نیت تبرک برای نزدیکان خود میبرد. این مراسم ده روز ادامه مییافت و در روز دهم مراسم «علم واچینی» انجام میشد. [۱۱]
مراسم علمبندان در کرمان
در سرآسیاب فرسنگی کرمان، روز هشتم محرم، مراسم علمبندان اجرا میشد. علم مخصوص سرآسیاب، بسیار قدیمی بود که با پارچههای رنگین تزئین شده و به «علم ابوالفضل» مشهور بود. علم را از حسینیه حرکت میدادند و در تمام محلات سرآسیاب میگرداندند و به خانهها میرفتند. اهل هر خانه به یمن ورود علم و برای خیرمقدم، در مدخل خانه میایستادند و مبلغی را به عنوان نذر به متصدی علم میدادند. پولهای جمع شده به مصرف مراسم سوگواری اباعبدالله (ع) میرسید و بخشی از آن به نیازمندان اختصاص مییافت. در ضمن گرداندن علم، اشعاری هم خوانده میشد. از جمله: [۱۳]
علمدار | اعضا هیئت | |
حسین حسین حسین | حسین حسین حسین | |
سلطان مظلوم حسین | حسین حسین حسین | |
شاهنشه خوبان حسین | حسین حسین حسین |
مراسم علمبندان در چهارمحال و بختیاری
مراسم علم گردانی در چالشتر چهارمحال و بختیاری در شب تاسوعا انجام میگرفت. در این شب، جوانان علمها را به در خانههای کسانی میبردند که تازه ازدواج کرده بودند و آنها به علمداران هدایایی مثل کله قند، چای، پارچه و شیرینی میدادند. پس از آن علمها را سینهزنان به قبرستان میبردند و پس از نوحهخوانی، سینهزنی و قرائت فاتحه برای اهل قبور به حسینیه بازمیگرداندند. [۱۴]
مراسم علمبندان در میناب
در شهر میناب، مراسم علم بندان مصادف با آغاز محرم بود؛ به این ترتیب که دوازده علم، به نشان دوازده معصوم، در دوازده حسینیه شهر که به نام این معصومین نامیده شده بود، آماده میکردند. بدنه این علمها را که تقریباً به یک شکل و اندازه بودند، با پارچههای تزئینی میپوشاندند و بر سر علمها تیغه میگذاشتند. مراسم عزاداری در این شهر روز پنجم محرم به اوج خود میرسید و این اوج بیشتر در دو حسینیه بزرگ شهر، یعنی حسینیههای رسول اکرم (ص) و حضرت صاحب الزمان (عج) دیده میشد. به هنگام صبح، پایه چوبی علمهای پیغمبر (ص) و صاحب الزمان (عج) را که حدود شش متر طول داشت، از حسینیهها بیرون آورده میشد و از سوی متولیان حسینیه و بانیان مراسم، در حیاط حسینیه شست و شو میدادند. ابتدا علمها را با پارچه مختلف میپوشاندند؛ به گونهای که علم پیغمبر (ص) را چهارده خلعت و علم صاحب الزمان (عج) را هفت خلعت میپوشاندند که هر کدام از خلعتها با هفتبند در هفت جای تنه علمها بسته میشدند و ثابت میماندند. در گذشتههای نه چندان دور، این خلعتها به چهل عدد میرسید که امروز همچون گذشته خلعت اول سیاهرنگ است و در واقع نشانی از سوگوار بودن پیامبر (ص) و فرزند حاضرش، حضرت مهدی (عج) است. بخش بعدی کار را «سر بستن» مینامیدند که همان گذاشتن تیغه بر تنه بود. تیغهها از جنس نقره بودند و به لحاظ شمایل، تیغه علم پیغمبر (ص) به شکل گنبد و دو مناره، همچون حرم مطهر حضرت نبی اکرم (ص) بود. تیغه علم صاحب الزمان (عج) که بزرگتر بود، شکلی تجریدی داشت و تقریباً برگرفته از نقوش اسلیمی گیاهی بود. این تیغهها نزد عزاداران، قداست و ارزش ویژهای داشتند. علم پیامبر (ص) با صلوات از درون حسینیه بیرون آورده میشد و جلوی عزاداران قرار میگرفت. علمها بر دست مردان، در تمام شهر از مقابل خانه سادات و بزرگان شهر و مکانهای ویژهای که مورد نظر بود، عبور داده میشدند تا دوباره حسینیه صاحب الزمان (عج) برسد. این حرکت و سفر، خود تمثیلی از قیام امام حسین (ع) بود؛ قیامی در طول تاریخ و زمان و ظهور دین اسلام و مذهب تشیع.
در میانه، چند روز مانده به ماه محرم، گروهی از جوانان در کوچهها و به در خانهها میرفتند و دسته جمعی با خواندن شعر زیر برای تهیه علم از صاحبخانهها، تقاضای کمک میکردند:
بیز گلمیشیک اسکی یه
ما آمدیم پارچه بگیریم
حضرتی گول دسته یه
برای گلدسته حضرت
الله بیر اوغول وئرسین
خدا یک پسر به شما بدهد
گلسین گئدک دسته یه
که با ما برای عزاداری بیاید
کسانی که نذری داشتند پارچه نذری خود را به آنها میدادند. پس از دور زدن محله و جمعآوری پارچه، جوانان به حسینیه یا محل بستن علم برمیگشتند و علم سیدالشهداء را میبستند. با بستن علم، عزاداری عاشورا آغاز میشد و این علم پیشاپیش هیئت عزاداران محله به حرکت درمیآمد. [۱۶]
منبع
پی نوشت
منبع
پی نوشت
منبع
پی نوشت
- ↑ وکیلیان، سید احمد، شیراز، فارس، بیتا.
- ↑ رجانیوز
- ↑ خبرگزاری ایرنا
- ↑ سعیدی، بینام، بیرجند، خراسان جنوبی، 1364.
- ↑ کاووسی، بینام، بیرجند، خراسان جنوبی، 1353.
- ↑ رضایی، بینام، مشهد، خراسان رضوی، 1377.
- ↑ «ایرنا» خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران
- ↑ ضرغامی، فروغ الزمان، قوچان، خراسان رضوی، 1384 و 1380 و 1383 و بیتا.
- ↑ سنگ سفیدی، علی اصغر، اسفراین، خراسان شمالی، 1347.
- ↑ باشگاه خبرنگاران جوان
- ↑ نورانیان، فاطمه به نقل از علی حسینی، سنگسر، سمنان، 1347.
- ↑ خبرگزاری ایسنا
- ↑ وکیلیان، سید احمد، شیراز، فارس، بیتا.
- ↑ دهقان، خیرالله، چالشتر، چهار محال و بختیاری، 1377.
- ↑ خبرگزاری ایسنا
- ↑ گروسی، بینام، میانه، آذربایجان شرقی، بیتا.