مجتبی طهمورثی‌

نسخهٔ تاریخ ‏۱۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۱:۰۸ توسط Kashani (بحث | مشارکت‌ها)

مجتبی طهمورثیشاعر معاصر ایرانی است. از وی تاکنون کتاب «با هر بهار» که مجموعه شعر وی می‌باشد منتشر شده است.

مجتبی طهمورثی‌
زادروز 1344ه.ش
قصرشیرین
کتاب‌ها با هر بهار





درباره‌ی شاعر

مجتبی طهمورثی در سال 1344 ه. ش در قصر شیرین به دنیا آمد. قسمتی از دوران کودکی و نوجوانی را در زادگاه خود گذراند و پس از آغاز جنگ تحمیلی به همراه خانواده مجبور به مهاجرت به کرمانشاه شد. دیپلم خود را در آنجا گرفت و برای ادامه‌ی تحصیل وارد دانشگاه شهید بهشتی تهران شد و در رشته‌ی علوم اقتصادی لیسانس گرفت.

طهمورثی از نوجوانی به سرودن اشعار پرداخت و از حافظ خوانی پدر تأثیر پذیرفته است. شعرهای او به صورت پراکنده در نشریات منتشر شده است. وی هم اکنون ساکن تهران است و ممیز مالیاتی وزارت دارایی می‌باشد و با حوزه‌ی هنری نیز همکاری دارد.


اشعار

نجابت موزون:

زنی نشسته به قتل برادرش به تماشا ز خیمه‌گاه کبودش به برزخی ز تمنّا
زنی که مونس درد و زنی که همدم داغ است‌ زنی به جذبه‌ی حیدر، زنی به جلوه‌ی زهرا
دلش، صحاری سوزان، زبان، زبانه‌ی آتش‌ پر از حکایت زخم و پر از روایتِ یغما
شکسته پشتِ فلک در مقابلش چه بگویم‌ چگونه می‌برد این غم به دوش خسته خدایا؟!
خطابه‌های غرورش، در اوج رخ نگاهش‌ نبیند آنچه که بیند، مگر به صورت زیبا
چراغدار ولایت در آن جنون و سیاهی‌ کسی نبوده به غیر از عقیله دختر مولا
ضریح خونِ تو دل را اسیر شیوه‌ی خود کرد الا نجابت موزون، الا اسارت شیوا


پشت حصار حرم:

دل، پشتِ حصار حَرَمت، خسته‌ترین است‌ در سایه‌ی دیوار تو بنشسته‌ترین است
بگشا گره از بال فرو بسته‌ی پرواز کاین خیل کبوتر به تو وابسته‌ترین است
سازی‌ست شکسته دلِ آیینه تباران‌ بنواخته‌ای آنچه که بشکسته‌تر این است
زنجیر غلامان تو، تا نوحه‌گری کرد چشمان به خود تر شده سردسته‌ترین است
عمری‌ست که در دیده‌ی ما شور فرات است‌ تا دیده به تاریخ تو پیوسته‌ترین است
پیشانی عشّاق تو را مِهر تو مُهر است‌ این نفس جبینی‌ست که برجسته‌ترین است
نذرت چه کنم؟ غیرِ نفس‌های بریده‌ تا هست در اندوه تو بگسسته‌ترین است




منابع

  • دانشنامه‌ی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج‌ 2، ص: 1615.