میثم محتشم

نسخهٔ تاریخ ‏۲۷ مهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۱:۴۶ توسط T.ramezani (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «'''میثم محتشم،''' در سال 1359 شمسی در شهرستان الیگودرز از استان لرستان دیده به جه...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

میثم محتشم، در سال 1359 شمسی در شهرستان الیگودرز از استان لرستان دیده به جهان گشود. او از شاعران معاصر فارسی زبان است که در وصف امام حسین (ع)، اشعاری را سروده است.

میثم محتشم
زادروز 1359 ه.ش
شهرستان الیگودرز از استان لرستان‏‌‏‏‏‏‏‏
ملیت ایرانی
مدرک تحصیلی کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی


=زندگینامه میثم محتشم

میثم محتشم هم‌اکنون مدرس دانشگاه و کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی و عضو انجمن ادبی فردوسی الیگودرز است. محتشم در جشنواره‌ها و کنگره‌های بسیاری چون دومین کنگره سراسری شعر عاشورا «حنجره‌های سرخ» الیگودرز، کنگره سراسری شعر پیامبر اعظم «پرانتر از جبرائیل» ورامین و... برگزیده شده است. وی همچنین داوری کنگره‌های سراسری شعر عاشورا در الیگودرز را برعهده دارد.

اشعار

ماندی و ماند بانگ تو بعد از هزاره‌ها رفتند و رفت شوکت شمس العماره‌ها
مضمون قطعه قطعه! برای سرودنت صدپاره گشته است دل چارپاره‌ها!
سمت حضور چشم تو پرواز می‌کنند با یک اشاره‌ات همه تکّه پاره‌ها
تو صورت کدام فلک بوده‌یی مگر؟ زخم تن تو بیشتر است از ستاره‌ها
روح غزل! چگونه تو را می‌توان سرود؟ طرفی نبست شعر من از استعاره‌ها
این زن چقدر سر بشمارد، چقدر؟ آه افتاده است تاب و توان شماره‌ها!
قندیل بسته‌اند مرض‌ها یکی یکی ای نیمی از نگاه تو دنیای چاره‌ها


رباعی

یک لاله به هجر باغ، عادت می‌کرد یک غصه به باغبان سرایت می‌کرد
از صور صدا نخاست آن روز که داشت خورشید به روی نی قیامت می‌کرد!


تا قافله صبح به شام است هنوز در مسلک تو، تب قیام است هنوز
نه بر لب تو، نه سوی مشک عباس بیچاره فرات، تشنه‌کام است هنوز


آن لحظه که دلخوشی مجالی می‌داد دستت به لب علی چه حالی می‌داد
هر بوسه که بر دست تو می‌زد مولا انگار که بوی مشک خالی می‌داد!


آنجا نه سخن ز غم، نه از زاری بود هر آنچه که بود، صحبت یاری بود
یک مشک وفا، به ارمغان می‌آورد دستی که به سوی خیمه‌ها جاری بود!


پیمانه شهر، خالی از پیمان بود بازار حراج منطق و ایمان بود
تا ساحت گل اسیر توفان نشود در محفل تیرها، گلو باران بود!


گرچه روزی باغبانی داغدار یاس شد در هجوم بی‌کسی‌ها، زخمی صد داس شد
دست رحمت یاس را در باغ جان تکثیر کرد ذره ذره پا گرفت و حضرت عباس شد

منابع

طرحی نو در دانشنامه شعر عاشورایی، مرضیه محمدزاده، ج 2، ص: 1177-1179.

پی نوشت