قنبر على تابش
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
قنبر على تابش | |
---|---|
پرونده:اندازه تصویر = | |
زادروز | 1348 ه.ش افغانستان |
دیوان سرودهها | دورتر از چشم اقیانوس |
این شاعر جوان و بااستعداد افغانستانى در سال 1348 در جاغورىِ غزنه به دنیا آمد و پس از پایان تحصیلات ابتدایى در زادگاهش،به سال 1365 به ایران مهاجرت کرد و در مدرسه علمیه ذو الفقار اصفهان به تحصیل علوم متعارف حوزوى پرداخت و در سال 1370 به قم رفت و ادامه تحصیلات خود را در حوزه علمیه قم پى گرفت.
تابش از چهرههاى نامآشنا و مطرح شعر امروز افغانستان است و آثار او در زمینههاى آیینى و اجتماعى مورد قبول اهل نظر قرار گرفته است.
مجموعه شعرى از او با عنوان«دورتر از چشم اقیانوس»توسط حوزۀ هنرى سازمان تبلیغات اسلامى به چاپ رسیده است.
خون خدا
خون خدا شتَک زده،جوشید از تنور | خورشید سربریده،درخشید از تنور | |
خولى به پاى آینه افتاد،سنگ شد | چون قد کشید قامت توحید از تنور | |
شب،گُر گرفت و بستر تاریک شمر سوخت | چون زخمهاى سوخته شورید از تنور | |
هر زخم تازهاى که در آتش گرفت جان | خونینتر از ستاره،تراوید از تنور | |
خورشید را میان طبق حبس کرده بود | ناگاه،بال و پر زد و تابید از تنور |
باران
تا در گلوى تشنۀ خنجر صدا جارىست | خون گلویت کربلا در کربلا جارىست | |
یا چون نسیم صبحِ تابستان گندمْزار | نرم و ملایم،روستا در روستا جارىست | |
تا آسمان کوفه پابرجاست،مىدانم | خون تو در این خاک چون آبوهوا جارىست | |
تا قطرهْ آبى از فرات و دجله مىلغزد | باران نبضت در گلوى ابرها جارىست | |
خون تو را در آسمان شعر پاشیدم | نامت ازین پس تا فراسوى صدا جارىست [۱] |
منابع
محمد علی مجاهدی، کاروان شعر عاشورا، زمزم هدایت، ج1، ص 559-560.
پی نوشت
- ↑ دورتر از چشم اقیانوس،تهران،حوزۀ هنرى؛مشرق گلهاى فروزان،قم،نشر ستاره،کتابخانه تخصصى ادبیات.