خروج مختار

نسخهٔ تاریخ ‏۱۸ ژوئن ۲۰۱۶، ساعت ۱۴:۵۹ توسط Admin (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «مختار بن ابى عبیدۀ ثقفى،پنج سال پس از حادثۀ کربلا و یک سال پس از نهضت توّابین...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مختار بن ابى عبیدۀ ثقفى،پنج سال پس از حادثۀ کربلا و یک سال پس از نهضت توّابین،در سال 66 هجرى در کوفه قیام کرد.هدف نهضت او خونخواهى حسین«ع»و انتقام از قاتلان شهداى کربلا و جنایتکاران حادثۀ عاشورا بود.قیام او و خونخواهى‌اش موجب خرسندى ائمّه بود.از امام باقر«ع»روایت شده که:«لا تسبّوا المختار فانّه قد قتل قتلتنا و طلب بثأرنا». [۱] مختار را ناسزا نگویید،چرا که او قاتلان ما را کشت و به خونخواهى ما برخاست.خلاصه‌اى از قیام او(طبق نفس المهموم)چنین است:

مختار،در 14 ربیع الاول سال 66 در کوفه قیام کرد و عبد الله بن مطیع را که کارگزار عبد الله بن زبیر بود بیرون نمود.آغاز قیامشان با شعار«یا منصور امت»و«یا لثارات الحسین»بود.درگیریهاى سختى در محلّه‌ها و میدانهاى کوفه پیش آمد.گروههایى کشته و گروههایى تسلیم شدند و مختار وارد قصر شد و فردایش براى مردم سخنرانى کرد، اشراف کوفه با او بیعت کردند.مختار پس از استیلا بر اوضاع،یکایک قاتلان حسین«ع»را دستگیر مى‌کرد و مى‌کشت.نیروهایى هم به اطراف مى‌فرستاد تا هم بر آن مناطق استیلا یابد و هم جنایتکاران را گرفته و به کیفر رساند.مدّتها این تحرّکات و دستگیریها و نبرد با مقاومت کنندگان از طرفداران بنى امیّه ادامه داشت.مختار موفق شد کسانى چون عمر سعد،شمر،ابن زیاد،خولى،سنان،حرمله،حکیم بن طفیل،منقذ بن مرّه،زید بن رقاد، زیاد بن مالک،مالک بن بشر،عبد الله بن اسید،عمرو بن حجّاج و بسیارى از کسان را که در کربلا دستشان به خون شهدا آلوده بود از دم تیغ گذراند و پیکرشان را بسوزاند و یا در مقابل سگها بیندازد. [۲] مختار،سر«ابن زیاد»را به مدینه نزد محمد حنفیه فرستاد،او هم آن سر را پیش امام سجاد«ع»آورد.آن حضرت مشغول غذا خوردن بود.با دیدن این صحنه، سجدۀ شکر به جاى آورد و فرمود:«الحمد للّه الذی ادرک لى ثارى من عدوّى و جزى اللّه المختار خیرا...». [۳] مختار،هجده ماه حکومت کرد(تا 14 رمضان سال 67)و در سنّ 67 سالگى در درگیرى با سپاهیان عبد الله بن زبیر به شهادت رسید.



جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، قم، معارف، ج1، ص 159-160.

  1. بحار الأنوار،ج 45،ص 343.
  2. برگرفته و تلخیص شده از:در کربلا چه گذشت(ترجمۀ نفس المهموم)،ص 776 به بعد.
  3. معالى السبطین،ج 2،ص 260.