تعزیه
تعزیه در زبان اردو تعزیه به معانی تربت، ضریح و عمارتِ روضه، و «تعزیهدار» به معنای ماتمدار و سینهزنی کردن[۱]، سازندۀ تعزیه و سازندۀ علامت شبیه برای سوگواری، و سینهزن و عزادار[۲] و در بنگال به معنای محمل شتر یا عماری فیل[۳] بهکار میرود.[۴]
در هند و برخی حوزههای جغرافیایی-فرهنگی دیگر جهان، مانند عراق، تعزیه به تابوتواره یا هیکلی تمثیلی از گور، ضریح، گنبد و بارگاه امام حسین (ع) در کربلا گفته میشود. این صندوق تمثیلی را در شمال هند «تعزیه»، و در جنوب هند «تابوت» مینامند.[۵]
ساختمان، شکل، جنس، اندازه و نوع آرایهها و نقش و نگارهای تزیینی تابوتوارههای تعزیه در هر سرزمین و شهر و ناحیه با هم فرق میکنند. نظام باورهای مردم شیعۀ هر حوزۀ فرهنگی و تأثیرپذیری از فرهنگهای دیگر، بهویژه از گروههای قومی-مذهبی مجاور خود، به نحوی آشکار در چگونگی شکل ساختمان و آرایهبندی تعزیهها و در شیوه و رسم عزاداری و تعزیهگردانی اثر بخشیده است. تعزیههایی که در بخشهایی از میانرودان (بینالنهرین)، مانند کربلا رایج است، معمولاً به شکل صندوقی مربع یا مربع مستطیل با سقفی دوشیبی یا تخت و تقریباً شبیه ضریح زیارتگاه و به اندازههای بزرگ و کوچک ساخته شدهاند.
استخوانبندی و دیوارهها و سقف این تعزیهها بیشتر از چوب، و ستونهای آنها گاهی از فلز است. رویۀ دیواره و سقف آنها کندهکاری شده، و با کاغذهای رنگین و گل و بتههای کاغذی زرین و نقرهای پوشیده، و روی برخی از آنها شعرهای مذهبی نوشته شده است. برخی از تعزیهها را نیز ساده و بینقش و نگار میسازند و در محرم آنها را با روکش شال یا زری و پارچههای سیاه و سبز میپوشانند و با شاخههای گل و گیاه و شمع و چراغ و انواع گوهرها میآرایند.[۶]
تعزیههایی که درمیان شیعیان هندوستان و در شهرهایی مانند لکهنو، حیدرآباد، کلکته، دهلی و... به کار میرود، از لحاظ شکل و شمایل با تعزیههای رایج میان شیعیان عراق فرق دارد. این تعزیهها را معمولاً از چوب خیزران و مقوا و کاغذهای الوان و به صورت خیالی از روی گنبد و بارگاه و ضریح امام حسین (ع) میسازند. بلندی تعزیههای بزرگ گاهی به 5 تا 6 متر میرسد. این تعزیهها را با کاغذهای نقرهای و طلایی روکش میکنند و با آبنوس یا عاج و حتى نقره و کاغذهای رنگارنگ و چیزهای دیگر تزیین میکنند.[۷] برخی از مردم تعزیههای خود را با خوشههای گندم یا جو نو رسیده و گل و گیاه دیگر و انواع چراغهای روشنایی میآرایند. مسلمانان مناطق کوهستانی هند تعزیههایشان را با چوب شاخههای درختان کوهی میسازند و با برگ و گل گیاهان کوهی میپوشانند.[۸]
دو نوع تعزیه در شبه قارۀ هند به کار میرود. یکی موقت و دیگری دائم و همیشگی. تعزیههای همیشگی را معمولاً «ضریح» مینامند و در زیارتگاههایی که امام باره (ه م)، تعزیهخانه و عاشوراخانه مینامند، برای زیارت مردم نگه میدارند. هریک از امامبارههای بزرگ قدیمی، تعزیه یا ضریحی مخصوص به خود دارد.[۹] ضریحهای دائم، مظهر و نمادی از ضریح امام حسین (ع) در کربلا بهشمار میآید و شیعیان هند که دور از سرزمین مقدس کربلا زندگی میکنند و رفتن به کربلا و زیارت مرقد امام برایشان دشوار است، این ضریحها را به نیت ضریح سالار شهیدان زیارت، و برآورده شدن حاجتشان را از آنها طلب میکنند.[۱۰]
هرساله در آغاز محرم، تعزیههای موقت را میسازند و در روز عاشورا آنها را با علمهایی به محلهای معروف به کربلا میبرند.[۱۱] در پایان مراسم ماتم روز عاشورا، یا در روز اربعین امام حسین (ع)، تعزیهها را در گورستانهای اطراف کربلاها به خاک میسپارند، یا در چاه و یا به رودخانه و دریا میاندازند.[۱۲] در برخی جاها در مسیر حرکت تعزیه از امام باره به کربلا، تعزیهگاههایی (مانند تعزیهگاه حضرت گنج) ساختهاند که دستههای حامل تعزیه در آنجاها توقف و استراحت میکنند.[۱۳]
کربلاهای محلی در هند الگویی از گورستان کربلا در جوار مزار امام حسین (ع) در کشور عراق است. مقداری خاک از کربلای واقعی آورده، و در کربلاهای محلی پاشیده، و آنها را متبرک کردهاند. شیعیان مردگان خود را هم در این کربلاهای محلی به خاک میسپارند.[۱۴]
میر عبداللطیف خان شوشتری که در1203ق/ 1788م به هندوستان سفر کرده بود، گزارشی از رسم مشابه تعزیهگردانی در ماه محرم در میان دو گروه هندو و شیعه به تقلید و تأسی از برخی آداب و رسمهای رایج در فرهنگهای یکدیگر، در تحفة العالم آورده است. وی دربارۀ هندوهای برخی از شهرها مینویسد: مردم و «اعاظم و متمولین هنود» که «بویی از مسلمانی و بانگ محمدی» نبردهاند، «تعزیهخانههای عالی به تکلف دارند». در ماه محرم «رخت سوگواری پوشند» و در «تمام عشره»، «ترک لذات کنند» و «شبها و روزها به زبان هندی و فارسی مرثیهخوانی و سنگزنی کنند» و «شبیه به ضرایح مقدسه از چوب یا کاغذ سازند» و «بر خاک غلطند» و «نزد آنها به سجده روند» و «طلب مطالب» کنند. «بعد از انقضای ایام عاشورا آنها را یا در رودخانه غرق کنند، یا در جایی معین دفن کنند و آن را کربلا گویند». «مسلمانان نیز در بنگاله و سایر بلاد اسلام، تقلید ایشان در آن حرکات کنند».[۱۵]
جیمز موریه در سفرهایش به ایران در 1223-1224ق/ 1808-1809م و 1225-1230ق /1810-1815م، گزارشهایی از حمل این تابوتوارهها توسط هندیها در مراسم عزاداری محرم در تهران میدهد. در سفرنامۀ نخستین خود به عزاداری هندیان در روز 8 محرم و حمل ضریح آذین بستۀ کوچکی که در آن قبر امام را به نمایش گذاشته بودند، اشاره میکند[۱۶] و در سفرنامۀ دوم خود در وصف مراسم عاشورای شیعیان به محملی شبیه تابوت یا ضریح مزین به گوهر و سنگهای گرانبها اشاره میکند که دورادور آن را با شالهای کشمیری پوشانده بودند و 8 تن مرد آن را روی شانههایشان میکشیدند و بر سر ضریح دستاری گذاشته بودند. موریه این ضریح را «قبر پیغمبر» و دستار را مظهر عمامۀ ایشان معرفی میکند که احتمالاً مربوط به امام حسین (ع) بوده است.[۱۷]
دربارۀ گذار آیین تعزیهگردانی از هندوستان به نقاط دیگر جهان، ازجمله به جزایر ترینیداد و توباگو (کشوری در جنوب دریای کارائیب)، نیز گزارشهایی داده شده است. در سالهای میان 1845 و 1917م بریتانیاییها گروهی از کارگران هندی را برای کارهای قراردادی به این جزایر بردند. این گروه هرساله مراسم عاشورا را که به آن «هُسَی» (قس: حسین) میگویند، در سرزمین جدیدشان برپا میکنند. این هندیان -که بیشترشان شیعه هستند- با ساختن تابوتهای بزرگ و کوچک تمثیلی به نام «تَجَه» (صورت تغییر یافتۀ «تعزیه»)، که آن را «هُسَی» هم مینامند، کارناوالی راه میاندازند و آداب دفن و در آب افکندن آنها را با مراسمی خاص برگذار میکنند.[۱۸]
جستارهای وابسته
پیوند به بیرون
منابع
- احمد، عزیز، تاریخ تفکر اسلامی در هند، ترجمۀ نقی لطفی و محمدجعفر یاحقی، تهران، 1367ش.
- اردو دائرةالمعارف اسلامیه، لاهور، 1381ق/1962م.
- اردو لغت، کراچی، 1977م.
- بلوکباشی، علی، نخلگردانی: نمایش تمثیلی از جاودانگی حیات شهیدان، تهران، 1380ش.
- چلکوفسکی، پیتر، «آثار سنتهای ایرانی در مراسم ماه محرم در کارائیب»، ایرانشناسی، 1372ش، س 5، شم 1.
- چوهدری، شاهد، فرهنگ واژههای فارسی در زبان اردو، تهران، 1375ش.
- حکمت، علیاصغر، سرزمین هند، تهران، 1337ش.
- دائرةالمعارف تشیع، به کوشش احمد صدر حاج سیدجوادی و دیگران، تهران، 1381ش.
- شوشتری، عبداللطیف، تحفةالعالم، به کوشش صمد موحد، تهران، 1363ش.
- شهرستانی، صالح، عزای حسین، قم، 1393ق.
- لغتنامۀ دهخدا.
- المنجد؛ مهذب اللغات، به کوشش حسن اکمال لکهنوی، لکهنو، 1978م.
- نقوی، شهریار، فرهنگ اردو-فارسی، اسلامآباد، 1412ق/1991م.
- Cole, J. R. I., Roots of North Indian Shī’ism in Iran and Iraq , London, 1988.
- A Dictionary of Urdū, Classical Hindī, and English, ed. J. T. Platts, Oxford, 1982; EI1; EI2; ER; ERE.
- Hollister, J. N., The Shi’a of India, London, 1979.
- Jaffri, H. A., »Muharram Ceremonies in India«, Taªzieh: Ritual and Drama in Iran, ed. P. J. Chelkowski, New York, 1979.
- Judaica ; Kettani, M. A., Muslim Minorities in the World Today, London, 1986.
- Llewellyn-Jones, R., A Fatal Friendship, Delhi, 1985.
- Morier, J., A Journey Through Persia, Armenia, and Asia Minor to Constantinople in the Years 1808 and 1809, London, 1812.
- id, A Second Journey Through Persia, Armenia, and Asia Minor to Constantinople, Between the Years 1810 and 1816, London, 1818.
- Tritton, A. S., Islam Belief and Practices; London, 1966.
پینوشت
- ↑ اردو دائرةالمعارف...، 6 /455.
- ↑ چوهدری، 174.
- ↑ اردو دائرةالمعارف، همانجا.
- ↑ برای معانی دیگر تعزیه و واژههای ترکیبی تعزیه در زبان اردو، نک: مهذّب اللغات، 3 /271-272؛ اردو لغت، 5/295؛ «لغتنامه...»، 327.
- ↑ هالیستر، 166؛EI1، همانجا؛ نیز نک: ER, XIV/359; EI2.
- ↑ بلوکباشی، 24-25.
- ↑ هالیستر، همانجا؛ تریتن، 75؛ نیز نک: کول، 102-103؛ بلوکباشی، 25.
- ↑ جعفری، 223.
- ↑ جعفری، هالیستر، همانجاها؛ نیز نک: بلوکباشی، 26.
- ↑ یادداشت مؤلف.
- ↑ هالیستر، 172؛ لولین جونز، 203-204.
- ↑ تریتن، جعفری، هالیستر، همانجاها؛ احمد، 32؛ نیز نک: حکمت، 252-253؛ نقوی، 171.
- ↑ لولین جونز، 205-206.
- ↑ چلکوفسکی، 55.
- ↑ ص 434-435؛ برای گزارش جامعی دربارۀ انواع و اشکال تعزیهها و مراسم حمل و دفن آنها مبتنی بر مشاهدات و تحقیقات، نک: دائرةالمعارف...، 4/ 447-449.
- ↑ «سفری...1»، 124.
- ↑ «دومین...»، 180.
- ↑ EI2, X/408؛ چلکوفسکی، 54 بب؛ برای مسلمانان ترینیداد و توباگو، نک: کتانی، 201-203؛ برای آگاهی از صورتهای دیگر این تابوتواره در عزاداریهای شیعیان ایران و مراسم تابوتگردانی، نک: بلوکباشی، سراسر کتاب؛ نیز ه د، تابوتگردانی؛ برای مراسم ساختن تابوت تمثیلی امام حسین(ع) به نام «یادبود تابوت» و گرداندن آن در روز «سورا» (قس: عاشورا) درمیان مسلمانان اندونزی، به ویژه مسلمانان جزیرۀ سوماترا، نک: شهرستانی، 362-367؛ در موضوع تابوتها، قس: «تابوت عهد» در جودائیکا، III/459 ff.؛ ERE ,I/791-793.