تحریف هاى عاشورا

نسخهٔ تاریخ ‏۱۰ نوامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۳:۳۴ توسط Ahmadi (بحث | مشارکت‌ها)

نهضت عاشورایى امام حسین (ع)، با انگیزۀ امر به معروف و نهى از منکر و براى نجات اسلام و مبارزه با طغیان بود. اهداف و آرمانهاى مقدّس، چهره‌هاى متعالى و درخشان و انگیزه‌هایى اجتماعى و سیاسى داشت. آن همه تشویق براى گریه بر سید الشهدا و عزادارى براى سیّد مظلومان نیز، براى زنده نگهداشتن این مکتب جهاد و شهادت و حفظ ارزشها بود. متأسّفانه در طول تاریخ، تحریفهایى چه در انگیزه‌ها و اهداف، چه در چهره‌هاى حماسه ساز و چه در برنامه‌هاى مربوط به عاشورا انجام شد.

تحریفهاى عاشورا، برخى به «محتوا» بر مى‌گردد، برخى به «شکل» و برخى به «افراد».

کتابهایى که به عنوان مقتل نوشته شد و روضه‌هایى که براى عاشورا گفته و خوانده شد، گاهى چون با انگیزۀ گریاندن مستمعین بود، آمیخته به مطالب ضعیف، غیر مستند و احیانا دروغ گشت. علاقه‌اى که به چهره‌هاى عاشورایى وجود داشت، سبب شد در حوادث آن حماسه، غلوّها و مبالغه‌هایى نقل شود که غیر عقلى و باور نکردنى است. آمار و ارقام کشته‌ها و برخى حوادثى که بظاهر غم‌انگیز و سوزناک بود، بر اصل واقعه افزوده شد.

انگیزۀ آن حماسۀ اجتماعى و خونین نیز، گاهى تا حدّ «کشته شدن براى شفاعت از گنهکاران امّت» تنزّل یافت. نوع برخوردهاى امام حسین (ع)، زینب و امام سجاد (ع) و کودکان و اهل بیت، گاهى به صورت عجز و لابه و ذلّت و حقارت در برابر فاسقانى چون یزید و عمر سعد و ابن زیاد و شمر و...در آمد و خواستۀ بزرگ امام در این میدان حماسه، که ردّ بیعت با حکومت جور بود، به درخواست جرعه‌اى آب براى لب عطشان خویش یا گلوى خشک على اصغر در آمد.

در روضه‌هایى که خوانده مى‌شد و تعزیه‌هایى که برپا مى‌گشت و شعرها و نوحه‌هایى که سروده و اجرا مى‌شد، از زینب و امام سجاد و مسلم بن عقیل و سکینه و...چهره‌هایى ارائه گشت که با روح بلند و عزّتمند و بزرگوار آن خاندان شرف و کرامت، ناسازگار بود.

حتى خصومت دیرین امویان با اساس دین و وحى و نبوّت، به دشمنى شخصى حسین (ع) و یزید تبدیل شد. رسالت یارى رساندن به جبهۀ گستردۀ حسینى در طول تاریخ، تنها به سطح گریستن بر تشنگى و مظلومیّت آل عبا پایین آمد و بیش از روضۀ فکر امام حسین (ع)، روضۀ جسم پاره‌پارۀ او و بیش از پیام خونین سید الشهدا، حلقوم بریدۀ ابا عبد اللّه مطرح شد. حتّى مبارزۀ دشمنان با اصل اقامۀ عزا براى سالار شهیدان (که بى‌ثمر بود) تبدیل شد به آزادى مراسم و ترویج شعائر، ولى همراه با مسخ حقیقت عاشورا و فلسفۀ قیام کربلا، که اینگونه برنامه‌ها، هیچ تعارضى با سلطۀ ستم و فسق نداشته باشد و این بزرگترین تحریف محتوایى عاشورا بود. در حالى که در تاریخ شیعه، قیام توّابین، پس از گریه بر مزار شهداى کربلا و یاد مظلومیّت امام حسین (ع) شکل گرفت و شیعیان در سرزمین کربلا و با الهام از عاشورا، به رهبرى سلیمان بن صرد، قیامى را شکل و سازماندهى دادند؛ و عاشورا، تکلیف‌آور براى هر مسلمان بود، نه آنکه امام، یک وظیفۀ خاص و دستور خصوصى داشته باشد.

اعتقاد به شفاعت سید الشهدا و نیز ثوابهاى فراوان براى اشک ریختن بر آن حضرت و همچنین نتایج ارزشمند محبّت و ولایت اهل بیت (ع)، همه صحیح است؛ امّا این مسائل بگونه‌اى یکجانبه طرح شد که بسیارى از علاقه‌مندان اهل بیت، تعارضى میان گریستن بر حسین (ع) و ارتکاب فسق و فجور و زیر پا نهادن حقّ الناس و ترک وظایف ندانند و امیدشان به حسین (ع) باشد، هر چند که غرق گناه باشند! امام سجاد (ع) که همان روح حسینى و شجاعت علوى را داشت و در عاشورا به مصلحت الهى بیمار بود و توان جنگیدن نداشت، در پى همین تلقینات تحریف شده، به «امام بیمار» شهرت یافت و در اذهان عموم، به صورت مردى لاغر، رنگ پریده، بى‌حال و زرد چهره و عصابه دست جلوه کرد. حتى قضایایى بى‌اساس، همچون حجلۀ عروسى قاسم نوجوان در شب عاشورا، به عنوان دستمایۀ اشک گرفتن از اهل عزا، به مرثیه‌ها و مقتلها راه یافت و قضایایى به نام رؤیا و خواب (راست یا دروغ) باب شد و دهان به دهان و سینه به سینه نقل گشت و بتدریج، حالت یک امر مسلّم و قطعى یافت. آنچه وظیفۀ آگاهان و دست‌اندرکاران است، هم تبیین صحیح قیام حسینى، هم ارائۀ مقتل و روضۀ صحیح و مستند، هم جلوگیرى از خواندن مرثیه‌هاى دروغ و مرثیه‌خوانان ناصالح و مدّاحان کاسب و واعظان بیسواد و بى‌مطالعه است. در یکى دو دهۀ اخیر، هم کتابهاى ارزشمندى در تحلیل ماهیّت و اهداف قیام حسینى تألیف شده، هم اشعار بامحتوا و منطبق با روح عاشورا سروده شده است و هم برخى از این تحریفهاى لفظى و محتوایى بازگو و معرفى شده است. [۱]

الهامى که در انقلاب اسلامى ایران و در جبهه‌هاى دفاع مقدس، از عاشورا و کربلا گرفته شد، بهترین استفاده از چهرۀ تحریف نشدۀ عاشوراست؛ و اگر شیعه بتواند «مکتب عاشورا» را آنگونه که هست و بوده، به جهانیان معرفى کند، بى‌شک منبع الهام همۀ آزادیخواهان مبارزى خواهد شد که در پى الگوى راستین براى انقلاب و مبارزه با ستم‌اند.


منابع

جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، قم، معارف، ج 1، ص 104-106.

پی نوشت

  1. مطالعۀ کتاب سودمند حماسۀ حسینى (3 جلد) از شهید مطهرى در این زمینه‌ها توصیه مى‌شود. همچنین موارد متعددى از نقلهاى دروغ و حوادث بى‌اساس را که در زبان مرثیه‌خوانان و در شعر و نثر مرثیه درباره حوادث کربلاست، در کتاب «لؤلؤ و مرجان» و در فصل لزوم پرهیز از دروغ و رعایت صدق در سخن، تألیف «محدث نورى» مى‌توان خواند. همچنین کتاب «ستودگان و ستایشگران» که مجموعه‌اى از ارشادهاى آیة اللّه خامنه‌اى دربارۀ بایدها و نبایدها در امر مداحان و مرثیه‌خوانان است، خواندنى است؛ نشر «حوزۀ هنرى». نیز، ر.ک: «التنزیه لأعمال الشیعة»، سید محسن امین؛ (خلاصه‌اى از آن در «اعیان الشیعة»، ج 10، ص 373 به بعد آمده است)، «اکسیر السعادة فى اسرار الشهادة»، سید عبد الحسین لارى؛ «الآیات البیّنات فى قمع البدع و الضلالات»، کاشف الغطاء؛ مقالۀ «امام خمینى، احیاء و اصلاح شعائر حسینى»، سید جواد ورعى، (ویژه نامۀ روزنامۀ جمهورى اسلامى با نام «عاشورا و امام خمینى»، خرداد 74).