تذکره الشهداء
تذکره الشهداء، کتابی در شرح و وصف واقعه کربلا و شهدای عاشورا و همچنین ترغیب به عزاداری امام حسین (ع) که توسط عالم بزرگ شیعی حبیب الله شریف کاشانی (1262- 1340 قمری/ 1235- 1300) نوشته شده و تحقیق و تعلیق و تهذیب آن را مؤسسهٔ فرهنگی شمس الضحی با همکاری عباس محمد قُلیان انجام داده است.
تذکره الشهداء
| |
---|---|
| |
نویسنده | حبیب الله شریف کاشانی |
ناشر | مؤسسهٔ فرهنگی شمس الضحی |
محل نشر | تهران |
تاریخ نشر | 1384 |
چاپ | اول |
قطع | وزیری |
تعداد جلد | 2 |
دربارهی نویسنده
ملا حبیبالله شریف کاشانی (1262- 1340 قمری/ 1235- 1300) فقیه، مفسر، و شاعر بوده که در حوزه های مختلف فقه، تفسیر، کلام و حدیث و شعر و ادب، آثار گرانبهایی را از خود به جای گذاشته است[۱]. او در شهر کاشان متولد شده و به سرعت مدارج علمی فقهی و روایی را پشت گذارد. به نحوی که در شانزده سالگی موفق به دریافت اجازه روایت و در هیجده سالگی گواهی اجتهادش را گرفت.[۲]
او پس از سفری کوتاه به بین النهرین، کربلا و نجف، به ایران بازگشته و از سال 1282 قمری به بعد[۳] برای همیشه در کاشان اقامت گزیده و به تدریس در حوزه علمیه کاشان و تالیف کتب و پرورش شاگردان مشغول شد. تا اینکه در سال 1340 قمری(1301) در همان شهر درگذشت.[۴]
ملا حبیب الله شریف کاشانی از فقها و مراجع دینی عصر خود بود که دارای دهها عنوان کتاب در رشتههای مختلف علمی و تالیفاتی داشته که بنا به قول مشهور بالغ بر سیصد جلد کتاب و رساله میباشد ولی تنها دویست جلد آنها تاکنون شناسایی شده است.[۵] او خود در پایان یکی از کتاب هایش (لباب الالقاب) نام 135 کتاب تالیفی اش را ذکر می کند.[۶] منتقدالمنافع فی شرح المختصر المنافع، رساله فی الاستصحاب، انتخاب المسائل، ایضاح الریاض، تسهیل المسالک الی المدارک فی رؤوس القواعد الفقهیه تفسیر سوره جمعه، توضیح البیان فی تسهیل الاوزان از شمار کتاب های فقهی و علمی[۷] و تشویقات السالکین الی معارج الحق و الیقین و متنوی تنبیهات الغافلین از جمله آثار ادبی وی می باشد.[۸]
از مشهورترین آثارش، ریاض الحکایات و تذکرة الشهداء (همین کتاب)، و لباب الالقاب و منتقد المنافع فی شرح المختصر النافع است و کتاب اخیر در چندین جلد، در فقه استدلالی و مهمترین اثر وی به شمار میآید. شرح حال مفصلی از او، به قلم عبدالله موحدی، با عنوان ملّا حبیب الله شریف کاشانی فقیه فرزانه منتشر شده است.[۹]
در میان انبوه تالیفات شریف کاشانی، بجز تذکره الشهدا، چند عنوان کتاب و رساله دیگر نیز در رابطه با عاشورا و کربلا وجود دارد که ازان جمله می توان به: شرح القصیده فی مراثی الحسین علیه السلام[۱۰]، شرح زیارت عاشورا[۱۱] و اسرار حسینیه[۱۲] اشاره نمود.
دربارهی کتاب
تذکرة الشهداء در سال 1389 قمری در 452 صفحهٔ رحلی منتشر شد. تاریخ پایان کتاب 1306 است[۱۳] که شاید تاریخ تألیف، و شاید هم تاریخ تحریر آن باشد. در چاپ حاضر، منقولات از کتاب نورالعین حذف و اشعاری از نویسنده از کتاب گلزار اسرار، به پایان آن افزوده شده است.
این کتاب شامل دوازده مجلس و یک خاتمه است. مجلس اول تا سوم در کیفیت قبول شهادت امام حسین (ع) و برخی ویژگیهای آن حضرت و ترغیب به عزاداری است. مجلس چهارم به بعد در خروج امام از مدینه به مکه و از آنجا به سوی کوفه، ورودش به کربلا، شهادت آن حضرت و اصحابش و اسارت خانوادهاش است.
در پیشگفتار کوتاه کتاب، ملا حبیبالله شریف کاشانی هدف و انگیزهاش برای تالیف تذکره الشهدا را چنین بیان می دارد: «مصیبت خامس آل عبا، مصیبتی است که تمام مصائب جهان نسبت به آن، مانند قطره به دریای عمان و ذره به صحرای بی پایان است. لهذا این فقیر قاصر را به خاطر فاتر رسید که خوشه ای از این خرمن و توشه ای از این انجمن برداشته و رایتی در این میدان افراشته باشم. پس این کتاب را که موسوم است به تذکره الشهداء به زبان فارسی عوام فهم تالیف نمودم تا انشاء الله از خریداران یوسف محسوب گردم»[۱۴]
اخبار غیر معتبر و مطالب ضعیف این کتاب فراوان است؛ تا آنجا که آن را در شمار منابع ضعیف میتوان به شمار آورد. به نظر نویسنده، «خداوند جمیع آنها {انبیا واولیا} را گواه گرفته بود که چون اول قطره از خون گلوی حسین بر زمین بچکد، از گناهان شیعیان او درگذرد و از این جهت بود که در آن حال که شمر بر روی سینهاش نشست و شروع کرد به جدا کردن سرش، عرضی کرد که: هل وافیت بعهدی؟»[۱۵] در جایی دیگر نیز میافزاید که امام حسین «کِشندهٔ بار شهادت کلّیّه شد برای شفاعت کلّیّه»[۱۶] و در جایی دیگر میگوید هنگامی که آن حضرت در عاشورا مشغول قتال بود، از عالم بالا ندا شد: «یا ایها الذین امنوا او فوا بالعقود. ای حسین! اگر با این شجاعت بخواهی جنگ کنی، احدی را زنده نخواهی گذاشت. پس چه کسی تو را خواهد کشت و چه کسی فردای قیامت گناهکاران را شفاعت خواهد کرد؟... پس چون امام این ندا شنید، دست از محاربه بکشید»[۱۷].
آمار و ارقام کتاب مبالغهآمیز است. نویسنده روایت میکند که مسلم بن عقیل 1500 نفر را کشت.[۱۸] در جایی میگوید که امام حسین به روایتی پانصد نفر و به روایتی 780 نفر و به روایتی 1950 نفر را کشت.[۱۹] در جایی دیگر میافزاید که آن حضرت بیست هزار نفر و به روایتی 24000 نفر را کشت.[۲۰] در یک جا به نقل از ابن عصفور میگوید که امام 33000 نفر را کشت[۲۱]، در جای دیگر به نقل از همو مینویسد که 460000 نفر به جنگ آن حضرت رفته بودند و از آنها جز هشتاد هزار نفر برنگشتند،[۲۲] که جمع کشتگان 380000 نفر میشود. عجیبتر اینکه نویسنده میگوید در حدیثی معروف آمده است که امام حسین به لشکر مقابل فرمود: «موتوا، پس همه بمردند».[۲۳] نویسنده دربارهٔ زخمهای بدن امام در جایی میگوید که به آن حضرت هشتاد جراحت رسیده بود،[۲۴] و در جای دیگر مینویسد که چهار هزار زخم تیر و 180 زخم نیزه و شمشیر به بدن امام وارد شده بود[۲۵].از دیگر مطالب ضعیف کتاب اینکه نویسنده میگوید از انگشت ابهام امام حسین (ع) در کربلا آب جاری شد و یکایک اصحاب از آن نوشیدند[۲۶]. همچنین آن حضرت در عاشورا پس از شهادت، در هنگام مغرب، برخاست و یکایک شهدا را به اسم صدا زد و آنان برخاستند. آنگاه مائده و شراب بهشتی حاضر شد و ایشان بخوردند و سپس به حال نخست خود بازگشتند و اهل کوفه این رویداد را بالعیان دیدند[۲۷]. نویسنده در جایی میگوید که در عاشورا، به تقاضای ابلیس، حرارت آفتاب «هفتاد برابر شده بود»[۲۸]. نویسنده ضمن نقل تعارف امام با اسبش در نوشیدن آب[۲۹]، میگوید که آن اسب «به لگد و دندان چهل نفر را بکشت»[۳۰]. سرانجام ذوالجناح شهربانویه را سوار کرد و به سرزمین ری رسانید و چون لشکر عمر بن سعد خواستند که مانعش شوند، امام حسین رفع مزاحمت کرد[۳۱]. نویسنده در پایان میگوید که آن اسب هنوز زنده است و حضرت ولیعصر (عج) بر آن سوار خواهد شد و از ظالمان انتقام خواهد گرفت[۳۲].در جایی ضمن نقل قصهٔ شیر و فضّه و اینکه میخواستند بر بدن امام حسین (ع) اسب بتازند که شیری مانع شد[۳۳]، میگوید که آن شیر، امیرالمؤمنین (ع) بود که به صورت شیر ظاهر شد تا بدن فرزندش را حراست کند[۳۴]. نویسنده ضمن نقل حضور جنیان به خدمت امام حسین و تقاضای زعفر جنی (پادشاه جن)، برای کمک به امام و رخصت ندادن آن حضرت[۳۵]، میگوید که سرانجام قومی از جن، شهیدان کربلا را دفن کردند[۳۶]. اما چند سطر بعد میافزاید که طایفهٔ بنیاسد عهدهدار دفن ایشان شدند[۳۷]. در چند صفحهٔ بعد میگوید که شبههای نیست که امام سجاد عهدهدار دفن امام حسین شد[۳۸].
چکیده کتاب
شریف کاشانی در پیشگفتار تذکره الشهداء، از چگونگی مرتب نمودن متن کتاب سخن میگوید. این کتاب از دوازده مجلس (فصل) به شرح ذیل تشکیل میشود:
- مجلس اول: در کیفیت قبول شهادت در عالم ذر
- مجلس دوم: در برخی خصایص و فضایل حضرت ابی عبدالله الحسین (ع)
- مجلس سوم: در ذکر برخی از مجالس عزایش و ترغیب بر گریستن بر او.
- مجلس چهارم: در خروج آن حضرت از مدینه طیبه به مکه معظمه.
- مجلس پنجم: در خروجش از مکه به سوی کوفه.
- مجلس ششم: در ورودش به زمین کربلا
- مجلس هفتم: در شهادت جمعی از یارانش
- مجلس هشتم: در شهادت اولاد عقیل و اولاد جعفر
- مجلس نهم: در شهادت اولاد امام حسن (ع) (در چهار فصل)
- مجلس دهم: در شهادت فرزندان امام حسین (ع) (در دو فصل)
- مجلس یازدهم: در شهادت فرزندان علی بن ابی طالب (ع) و در آن سه فصل است:
- مجلس دوازدهم: در برخی از وقایع متاخره از شهادت (در پنج فصل)
- خاتمه[۳۹]
فصل یازدهم خود شامل سه فصل به شرح زیر است:
- فصل اول: در شهادت جمعی از برادران امام حسین (ع)
- فصل دوم: در شهادت عباس (ع)
- فصل سوم: در شهادت حضرت ابی عبدالله (ع)
از مجموع عناوین مذکور، عناوین اول تا دهم به اضافه فصل اول و دوم عنوان یازدهم محتوای جلد اول، فصل سوم از عنوان یازدهم و عنوان دوازدهم به اضافه دو متن مستقل با نامهای: «منازل» در شرح موقعیت جغرافیایی مکانهای مطرح شده در متن و اشعاری در وصف وقایع عاشورا و کربلا که از تالیفات خود مولف است با عنوان: «گزیده گلزار اسرار» محتوای کتاب جلد دوم کتاب تذکره الشهداء را تشکیل میدهد.
در پایان هر جلد از کتاب، فهرست اعلام و فهرست تفصیلی موضوعات مطرح شده در متن آن جلد، قرار دارد. به اضافه در پایان جلد دوم، فهرست منابع استفاده شده برای تالیف کتاب نیز ارائه شده است.
محتوای سه عنوان (مجلس) نخست کتاب، در تجلیل و تکریم و بیان شخصیت امام حسین (ع) و ذکر مجالسی است که در آنها ذکر مصیبت امام حسین (ع) شده و در ترغیب گریستن بر آن مظلوم است.
نویسنده برای بیان این تجلیل و تکریم عناوینی همچون: «حضرت آدم (ع) و واقعه کربلا، حضرت عیسی (ع) و حواریون در سرزمین کربلا، تقدیم تربت کربلا به رسول خدا (ع) از طرف جبرئیل، آمدن ملائک جهت یاری امام حسین (ع) هنگام خروج از مدینه، نوحة جنیان در مصیبت امام، عزاداری وحوش صحرای کربلا» ارائه میکند.[۴۰] مجالس چهارم تا ششم، روایاتی تاریخی از خروج امام حسین (ع) از مکه به سوی مدینه و از آنجا به سوی کوفه تا شب عاشورا است.
در فرازی از مجلس (فصل) ششم، شریف کاشانی در رابطه با تعداد لشکر دشمن به نقل از ابن جوزی و تعداد اصحاب امام حسین (ع)، می نویسد: «عجب است از ابن جوزی که عدد لشکر را چهار هزار نوشته است و نوشته است که به همراه امام حسین (ع) چون وارد کربلا شد، چهل و پنج سوار و صد پیاده بیش نبود ولکن در روایتی است که هزار نفر همراه حضرت بود. مولف گوید که مجموع لشکر آن حضرت در ان حال که از مکه بیرون آمد، هفتاد و هفت نفر بوده و در اثنایی که طی منازل می نمودند نیز جمعی به او ملحق شدند ولکن جمعی در منزل زباله از او جدا شدند و جمعی در شب عاشورا از نزدش رفتند و نود نفر از بنی اسد به ارشاد حبیب بن مظاهر در شب هفتم محرم به جهت یاریش بیرون آمدند [که] لشکر عمر سر راه بر آنها گرفتند، پس برگشتند.»[۴۱]
از مجلس (فصل) هفتم به بعد، وقایع روز عاشورا با دقت در تذکره الشهداء نقل می شود. وقایع مذکور، در واقع در ذیل عنان شهدای روز عاشورا بوده و بدین ترتیب، عنوان کتاب نیز در اینجا، معنا می یابد. و در مورد هریک از شهدا نیز، روایت های مختلفی در مورد نحوه شهادتشان ارائه می شود.
هر یک از مجالس هفتم به بعد، به بیان نحوه شهادت گروهی از شهدای کروز عاشورا اختصاص یافته است. این مجالس از بیان «شهادت جمعی از یاران آن مظلوم (ع)» (مجلس هفتم) آغاز شده تا بیان «شهادت زبده ناس، حضرت اباالفضل العباس (ع)» در فصل دوم مجلس یازدهم ادامه یافته و در نهایت در فصل سوم مجلس یازدهم که جلد دوم کتاب تذکره الشهداء با آن آغاز می شود، به بیان «کیفیت شهادت خامس آل عبا حضرت سیدالشهداء (ع)» خاتمه می یابد.
برشی از کتاب
شریف کاشانی در هنگام بیان لحظه به لحظه نبرد و شهادت امام حسین (ع) در روز عاشورا، به ناگاه به بلاد هندوستان نیز سری زده و این عبارات را در تذکره الشهدا مینویسد: «و در جمله [ای] از کتب است که در بلاد هندوستان، سلطانی بود نامش قیس و از محبان امام حسین (ع) بود. در روز عاشورا به عزم صید آهئ به صحرا رفت. آهویی به نظرش آمد. از همراهش بتاخت و از لشکر دور افتاد تا ره دره ای رسید. آهو از نظرش غایب گردید. ناگاه شیر عظیمی حاضر شد و بغرید. راه بسته، مرکب خسته، قیس تشنه، شیر گرسنه، سپاه دور، بلا نزدیک. حیران بماند و چون خبر نداشت که امام حسین (ع) در کربلاست، روی به مدینه کرد و عرض کرد: یا اباعبدالله! مرا دریاب. پس آن حضرت در همان حال که مشغول حرب بود، به چشم بر هم زدنی خود را در هندوستان به سلطان قیس رسانید و آن شیر را دفع نمود. قیس نظر کرد. بزرگواری را دید که چهره اش مانند خورشید می درخشید، ولکن بدنش از بسیاری جراحت، جای درستی ندارد. عرض کرد که جانم به فدای تو باد! تو کیستی که مرا نجات دادی؟ فرمود: منم حسین بن علی بن ابی طالب که به او استغاثه نمودی. عرض کرد که این زخم ها چیست بر بدنت؟ حضرت مجملی از تفصیل کربلا را برایش حکایت نمود. عرض کرد: مرا چندین هزار لشکر است، مرخص فرما تا به یاری تو آییم. فرمود: به وعدة شهادت من بیش از ساعتی نمانده. پس از نظر سلطان قیس ناپدید گردید.»[۴۲]
در نهایت جلد دوم تذکره الشهداء نیز با نقل شعری «در شهادت آن مظلوم» که توسط مولف سروده شده است، به پایان می رسد. شعری که با این ابیات آغاز می شود:
چو آن صدر جهان از صدر زین شد | برای سجده حق، بر زمین شد |
سه ساعت بی خود از خود بود حالش | چو او می دید انوار جمالش |
ز تابش های خورشید لقایش | چو موسی گشت مدهوش و فنایش |
محقق و مصصح کتاب
در طول سالیان تصحیح، ترجمه و گزیدههایی از کتاب تذکره الشهدا چاپ و منتشر شده است، که میتوان از اندیشه های حسینی[۴۳] و نیز ترجمه عربی آن توسط سیدعلی جمال اشرف به زبان عربی[۴۴]نام برد.
در رابطه با نسخه کتاب مورد بررسی در این نوشتار که مروری است بر نسخه دو جلدی،که توسط موسسه فرهنگی شمس الضحی با همکاری عباس محمد قلیان تهیه شده،[۴۵] منتشر شده است. یکی از مهمترین عوامل در انتخاب این کتاب تاثیرگذاری بسیار مهم محقق کتاب، (حسین درگاهی) بر متن کتاب است.
تحقیق و تصحیح این کتاب توسط حسین درگاهی انجام گردیده ولی به دلیل نامعلومی نامی از وی در شناسنامه کتاب نمی باشد. از حسین درگاهی کتابهای دیگری، از جمله در کوچه باغ های بهشت[۴۶] و اصول کافی[۴۷] منتشر شده است.
او در مقدمهاش بر کتاب، پس از بیان شرح مختصر از زندگینامه شریف کاشانی (به قلم خودش)[۴۸] و ارائه فهرستی از آثار و تالیفات مولف،[۴۹] به مواردی اشاره میکند که به تحقیق و گویاسازی هر چه مناسبتر تذکره الشهدا کمک میکند. از جمله موارد، تخریج کلیه مطالب متن از کلیه مصادر معتبر و معتنابه، تهیه فهرست تفصیلی، ترجمه فرازها و عبارات عربی متن، گزینش و الحاق اشعار مربوط به مصائب کربلا از دیوان مولف است.[۵۰]
روش تصحیح کتاب
درگاهی در رابطه با نحوه تصحیح کتاب این چنین مینویسد:
- به استدراک آنچه در متن نیامده ولی در مصادر معتبر و معتنابه در ضمن نقل وقایع کربلا، آورده شده.
- تحقیق و تصحیح متن بر اساس مصادر و منابع
- تهذیب متن با حذف مطالب سخیفِ منقول از مقتلِ مجهولِ منسوب به اسفراینی و نیز جواب های مولف به آن»[۵۱]
به ادعای محقق: «به این ترتیب با توجه به استخراج جامع مصادر و استدراک کلیه مطالب، حاصل متن و حاشیه، مقتلی است جامع با نشانه های کلیه وقایع در کلیه مصادر قابل اعتنا و لذا اثری در خور تحقیق و مطالعه تفصیلی دربارة کربلا.»[۵۲]
در نتیجه اساسا نسخه مورد بررسی از کتاب تذکره الشهداء که به ترتیب مذکور توسط محقق کتاب (حسین درگاهی)، مدون شده است، کتاب اصلی تذکره الشهداء نبوده و با آن در بسیاری از موارد تفاوت دارد. بدیهی است چنین اعمال نظراتی در یک متن، نتیجه کار (در این نسخه مورد بررسی) را مورد تردید قرار داده و آن را از اعتبار و اصالت دور می نماید.
ارزش و اهمیت کتاب
احاطه مولف بر علوم مختلف دینی و مذهبی از یک سو و تواناییاش در نوشتن و قلمفرسایی، بستر مهمی برای به وجود آمدن کتاب مهم و دو جلدی تذکرهالشهدا شد. تذکرهالشهدا شاخصی از برای نگرش احساسی و عاطفی به مقوله عاشورا، وقایع کربلا و قیام امام حسین (ع) است.
کتاب برای فهم عوام به زیبان فارسی است و شاید به همین دلیل است که محتوای آن به طور کلی، یک محتوای احساسی بوده و به همین دلیل، پس از تالیف کتاب، مورد استقبال زیاد مداحان، مصیبتخوانان و ذاکرین در مراسمهای عاشورایی قرار گرفت.
منابع
- کتابشناسی تاریخی امام حسین علیهالسلام، محمد اسفندیاری، ص 97-99.
- استادی، رضا، حضرت آیت الله آخوند ملا حبیب الله کاشانی، مجله نور علم، ش 54، اسفند 1373
- شریف کاشانی، حبیب الله بن علی مدد، تذکره الشهداء، تحقیق، تعلیق و تذهیب موسسه فرهنگی شمس الضحی با همکاری عباس محمد قلیان، ویرایش جدید. تهران: شمس الضحی، چاپ دوم، بهار 1390
- مدنی، امیرحسین، پژوهشی در دیدگاه های عرفانی- حکمی ملا حبیب الله شریف کاشانی با تاکید بر مشابهت اندیشه های وی با مولانا، پژوهش نامه کاشان، ش 11، پائیز و زمستان 1392
- موحدی، عبدالله، فقیه فرزانه(ملا حبیب الله شریف کاشانی). قم: انتشارات دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم، 1376
پی نوشت
- ↑ مدنی، ص 140
- ↑ موحدی، صص 21- 22
- ↑ استادی، ص 31
- ↑ مدنی، ص 144
- ↑ فهرست دقیقی از آن آثار را می توان در این منبع یافت: استادی، صص 37-47
- ↑ مدنی، ص 142
- ↑ استادی، صص 37- 47
- ↑ مدنی، ص 142
- ↑ چاپ اوّل: قم ، دفتر تبلیغات اسلامی، 1376
- ↑ استادی، ص 42
- ↑ استادی، ص 61
- ↑ استادی، ص 37
- ↑ استادی، ص 38
- ↑ شریف کاشانی، ج 1، ص 4
- ↑ تذکره الشهدا، ج 1، ص 29.
- ↑ تذکره الشهدا، ج 1، ص 39.
- ↑ تذکره الشهدا، ج 2، ص 114.
- ↑ ج 1، ص 208
- ↑ ج 2، ص 95
- ↑ ج 2، ص 111
- ↑ تذکره الشهدا، ج 1، ص 57.
- ↑ ج 1، ص 253
- ↑ ج 1، ص 58
- ↑ ج 2، ص 111
- ↑ همان، ج 2، ص 186.
- ↑ همان، ج 1، ص 59.
- ↑ همان، ج 1، ص 59.
- ↑ همان، ج 2، ص 143
- ↑ همان، ج 2، ص 99.
- ↑ همان، ج 2، ص 167.
- ↑ همان، ج 2، ص 179 - 180.
- ↑ همان، ج 2، ص 180.
- ↑ همان، ج 2، ص 239.
- ↑ همان، ج 2، ص 242.
- ↑ همان، ج 2، ص 55.
- ↑ همان، ج 2، ص 254.
- ↑ همان، ج 2، ص 254.
- ↑ همان، ج 2، ص 263.
- ↑ شریف کاشانی، ج 1، صص 4- 5
- ↑ شریف کاشانی، ج 1، صص 77- 138
- ↑ شریف کاشانی، ج 1، صص 261- 262
- ↑ شریف کاشانی، جلد 2، ص 118
- ↑ احسان زاهری، اندیشه های حسینی و شصت مجلس مصیبت از تذکره الشهدا شریف کاشانی. قم: الطیار، چاپ چهارم، 1384
- ↑ اسفندیاری، ص 99
- ↑ چاپ چهارم این کتاب در سال 1399 منتشر گردید.
- ↑ حسین درگاهی، در کوچه باغ های بهشت، تلخیص کتاب بهشت سعادت در راچه دل. تهران: شمس الضحی، 1397
- ↑ حسین درگاهی، اصول کافی، متن، ترجمه و شرح حسین درگاهی، ترجمه علیرضا منفرد کیا. تهران: شمس الضحی، 1399
- ↑ شریف کاشانی، صص
- ↑ شریف کاشانی، صص ج- ز
- ↑ شریف کاشانی، صص ز- ژ
- ↑ شریف کاشانی، صص ز- ژ
- ↑ شریف کاشانی، ص ز