رقیه دختر امام علی(ع)
ام کلثوم دختر امیرالمؤمنین (ع) است و در واقعه عاشورا حضور داشته است.
ام کلثوم بنت علی بن ابیطالب زینب صغری | |
---|---|
زادروز |
سال 6ق |
آرامگاه | سوریه، قبرستان باب الصغیر |
محل زندگی | مدینه |
لقب | ام کلثوم |
وى در سالهاى آخر عمر پیامبر خدا(ص) به دنیا آمد. زنى با فضیلت، فصیح، سخنور و دانا بود. نامش را زینب صغرى هم گفتهاند. وى در طول زندگى، شاهد شهادت مظلومانۀ عترت پیامبر بود. در سال 61 هجرى نیز در رکاب سید الشهدا (ع) به کربلا آمد و پس از عاشورا، در مدّت اسارت نیز با سخنانش عترت رسول خدا را معرفى و ستمهاى حکّام را افشا مىکرد. از جمله وقتى کاروان اسیران را به کوفه وارد کردند، در جمع انبوه حاضران، امّ کلثوم به مردم دستور سکوت داد. چون نفسها آرام گرفت و همه ساکت شدند به سخن پرداخت و کوفیان را به خاطر سستى در یارى امام حسین (ع) و آلودن دست به خون سید الشهدا (ع) ملامت کرد.
آغاز خطبهاش چنین است:
«یا اهل الکوفة! سوأة لکم، ما لکم خذلتم حسینا و قتلتموه و انتهبتم امواله و ورثتموه و سبیتم نسأه و نکبتموه، فتبّا لکم و سحقا! ویلکم أ تدرون اىّ دواه دهتکم...»[۱]
و صداى گریۀ همه برخاست و زنان صورت خراشیدند و موى کندند و مویه کردند. هنگام ورود به شام نیز شمر را طلبید و از او خواست که آنان را از دروازهاى وارد کنند که اجتماع کمترى باشد و سرهاى شهدا را دورتر نگهدارند تا مردم به تماشاى آنها پرداخته، کمتر به چهرۀ اهل بیت پیامبر نگاه کنند. شمر دقیقا بر خلاف خواستۀ او عمل کرد و اسیران را از دروازۀ ساعات وارد دمشق کردند.[۲] در ایام حضور در دمشق نیز هرگز از بیان حقایق و افشاى جنایات امویان کوتاهى نکرد. پس از بازگشت اهل بیت به مدینه نیز، ام کلثوم از کسانى بود که گزارش این سفر خونین را به مردم مىداد. شعر معروف «مدینة جدّنا لا تقبلینا، فبالحسرات و الاحزان جئنا» که هنگام ورود به مدینه خوانده شده از ام کلثوم است. [۳] البته بعضى معتقدند امّ کلثوم که دختر حضرت فاطمه (ع) بوده، در زمان امام مجتبى (ع) از دنیا رفت.
منابع
- جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، قم، معارف، ج1، ص 59-60.