یدالله گودرزی‌

یدالله گودرزی (١٣٤٩ ه. ش) شاعر، پژوهشگر، مترجم و ترانه نویس ایرانی است.

ید اللّه گودرزی
یدالله گودرزی.jpg
زادروز ١٣٤٩ه.ش
بروجرد
کتاب‌ها «ناگهان بهار»؛ «بگذار عاشقانه بگویم»، «آخرین قبیله شرقی»، «سیمای بروجرد»،«گزیده ادبیات معاصر، شماره ۱۳۹».

زندگینامه

یدالله گودرزی معروف به «شهاب بروجردی»[۱] در سال ١٣٥٠ در بروجرد متولد شد. وی در دوره دبیرستان با انجمن های ادبی آشنا شد و در جلسات ادبی این شهر و قم وتهران حضور یافت. وی تحصیلات خود را در رشته های زبان و ادبیات فارسی و ادبیات عرب تا مرحله دکترا ادامه داد و از محضر استادانی چون شفیعی کدکنی ، قیصر امین پور، دکتر اصغر دادبه ، دکتر محمود شایگانفر و دکتر پروین گنابادی بهره برد. او همچنین به فراگیری خوشنویسی تا مرحله ممتاز پرداخت.

وی به غیر از سرودن شعر به نوشتن مقالات متعدد در موضوع نقد شعر پرداخته و هنر خوشنویسی را تا حد ممتاز گذرانده است.

یدالله گودرزی کار سرودن را از سال ١٣٦٩ ه. ش به صورت جدی آغاز کرد و در سال ١٣٧٢ ه. ش در حوزه های پژوهش ادبی و فرهنگی نیز فعالیت کرد.

گودرزی در حوزه ترانه نویسی هم فعال بوده و تاکنون بیش از یکصد ترانه از وی توسط خوانندگان اجرا شده است.او در دهه هفتاد وارد کار مطبوعاتی شد و مسئولیت ادبی برخی از مجلات را به عهده گرفت. وی مسئول صفحات شعر برخی روزنامه ها و مجله"سروش" بوده و سردبیری مجله «صدای ماندگار» را به مدت سه سال عهده داشته است.وی برای نامگذاری شعر کوتاه ، مقاله "آنک"[۲] را پیشنهاد داد که در مجله «شعر» منتشر شده و اشعار و مطالب متعددی از نزار قبانی و غاده السمان و... ترجمه کرده است. پایان نامه کارشناسی ارشد وی درباره شبهاهتها و تفاوتهای نادر نادرپور با نزار قبانی ِ شاعر مشهور عرب است.

گودرزی برنامه های متعدد ادبی و فرهنگی در رادیو و تلویزیون در دهه هفتاد و هشتاد ساخته است از جمله گفتگوی فرهنگی با اجرای سهیل محمودی تا مهر حج سرخ در رسانه تلویزیون و برنامه های هزار پنجره ادبستان کافه رادیو اردیبهشت در رادیو. وی با هنرمندان زیادی همکاری کرده و مهران دوستی بیش از پانزده سال روزانه با وی همکاری داشته است.

داوری در جشنواره های متعدد ادبی و هنری مانند جشنواره بین المللی رادیو، جشنواره تسنیم، جشنواره جوانه و جشنواره ایران من ، جشنواره شعر مقاومت و جشنواره کتابخانه های خانگی نیز از سوابق گودرزی است.

آثار

گودرزی نخستین کتاب خود را با نام «بگذار عاشقانه بگویم» در سال ١٣٧٢ ه. ش منتشر کرد. کتاب «سیمای بروجرد زادگاه فرزانگان»، «فرهنگ در ادبیات» و «تحلیل آثار نزار قبانی» و مقالات و یادداشتهای متعدد ادبی از جمله تلاشهای اوست. عنوان «زادگاه فرزانگان» مقبول شهردار وقت بروجرد مهندس «دوایی فر» افتاد و وی دستور داد که بر تابلوهای شهری این عنوان نقش ببندد و شهر بروجرد با این لقب شناخته می شود.

آثار یدالله گودرزی به شرح زیر است.

  • زنی در من قدم می زند. ترجمه اشعار نزارقبانی. انتشارات گویا 1400
  • فاتحه عاشقی، مجموعه شعر ، سوره مهر ۹۸
  • بگذار عاشقانه بگویم،مجموعه شعر(نشر آفرینه/۱۳۷۴)
  • آخرین قبیله شرقی،مجموعه شعر(نشر سوره۱۳۷۷)
  • گزیده ادبیات معاصر/۱۳۹،مجموعه شعر ۱۳۸۰ (نشر نیستان)
  • عاشقانه های شوکا،مجموعه شعر۱۳۸۷ (نشر نزدیک)
  • سیمای بروجرد(نشر همسایه)پژوهش
  • دوبیتی ها و رباعی ها.نشر تجلی مهر۱۳۹۰
  • فرصتی برای پرنده شدن، مجموعه نثر ادبی،نشر تکا
  • شب نمی گذارد که بخوابم(مجموعه آنک،شعرهای کوتاه) (سال ۹۵ و ۹۶)
  • رادیو رسانه ی رویاپرداز، انتشارات سروش
  • فرهنگ در آیینه ی ادبیات فارسی ، مرکزپژوهشهای اسلامی
  • حماسه ی شط، مجموعه شعر، ویژه خرمشهر
  • منظومه ی نماز ،ویژه کنگره آواها و سرودهای قرآنی رادیو قرآن
  • تحقیق و تدوین کتاب پیرغلامان حسینی
  • انتشار آلبوم موسیقی « شوکا» با آهنگسازی داریوش تقی پور و بابک بیات و خوانندگی مهرداد شهسوار
  • سرودن بیش از یک صد ترانه و اجرای آن توسط خوانندگانی چون حجت اشرف زاده، میثم ابراهیمی، آوان بند، مازیار عصری، علی خدایی، محسن ابراهیم، مهرداد شهسوار، ابوالقاسم صادقیان ، رشیدی ، مجتبی مصری، شهاب اکبری و....

افتخارات

یدالله گودرزی در جشنواره های مختلفی نیز برگزیده شده و از وی تقدیر به عمل آمده است از جمله مقام اول شعر دانشجویان کشور(۱۳۷۳) برگزیده شعر حج (۱۳۸۳) کسب رتبه بهترین نویسنده رادیو (۱۳۸۲) تقدیر در سی و سومین جشنواره بین المللی موسیقی فجر (۱۳۹۶) تقدیر فرهنگستان زبان و ادب فارسی به خاطر تلاش برای نگهبانی از زبان فارسی (۱۳۹۷)

مسئولیتها و عنوانها

  • مدیر گروه فرهنگ و اندیشه رادیوایران ازسال ۹۳ تاکنون
  • دبیر شورای نویسندگان رادیو
  • نماینده معاونت صدا در شورای زبان فارسی
  • مدیرگروه جوان وفرهنگ رادیوجوان ۸۶ تا۹۳
  • مدیر باشگاه رادیویی جوان ۱۳۸۵
  • مسئول تحریریه پخش رادیو
  • سردبیر نشریه صدای ماندگار، سه سال
  • مسئول صفحه ادبی مجله سروش
  • مسئول روابط عمومی جشنواره بین المللی رادیو، دوره دهم
  • مسئولیت در جشنواره های تسنیم،جوانه، طنز هجده کلمه ای و...
  • عضو شورای موسیقی شبکه سلامت ۱۳۸۹
  • عضو شورای شعر و موسیقی اداره کل نغمات آیینی ۱۳۹۱


اشعار

در مصاف گلوی تو

خورشید سر برهنه برون آمد چون گوی آتشین و سراسر سوخت‌ آیینه‌های عرش ترک برداشت، قلب هزار پاره‌ی حیدر سوخت
از فتنه‌های فرقه‌ی نوبنیاد آتش به هرچه بود و نبود افتاد تنها نه روح پاک شقایق مرد، تنها نه بال‌های کبوتر سوخت
حالت چگونه بود؟ نمی‌دانم. وقتی میان معرکه می‌دیدی‌ بر ساحل شریعه‌ی خون‌آلود آن سرو سربلند تناور سوخت
جنگاوری ز اهل حرم کم شد، از این فراق قامت تو خم شد آری! میان آتش نامردان، فرزند نازنین برادر سوخت
هنگام ظهر کودک عطشان را بردی به دست خویش به قربانگاه‌ جبرئیل پاره کرد گریبان را وقتی که حلق نازک اصغر سوخت
در آن کویر تفته‌ی آتشناک آن قدر داغ و غرق عطش بودی‌ تا آن که در مصاف گلوی تو، حتّی گلوی تشنه‌ی خنجر سوخت
چشمان سرخ و ملتهبی آن روز چشم انتظار آمدنت بودند امّا نیامدی و از این اندوه، آن چشم‌های منتظر آخر سوخت
می‌خواستم برای تو ای مولا، شعری به رنگ مرثیه بنویسم‌ امّا قلم در اول ره خشکید، اوراق ناگشوده‌ی دفتر سوخت

الگو:من یک غریب بی پناه و دوره گردم الگو:آن چشمها، عطّار نیشابوری ام کرد الگو:قطعی ترین بُرهانِ ایمانم تویی، تو! الگو:آخر به قلبِ سُرخِ خنجر می زنم من!

منابع

پی‌نوشت