حائر و حایر، اصطلاحا به مقبره امام حسین علیه‌السلام و منطقه پیرامون آن می‌گویند.

حرم امام حسین (ع)
پرونده:تصویر بیرونی از حرم امام حسین(ع).jpg
اطلاعات
مکان

کربلا نمایش مبدأ برای الگو:پرچم ← الگو:پرچم شما اجازهٔ ویرایش این صفحه را به این دلیل ندارید:

عملی که درخواست کرده‌اید منحصر به کاربران این گروه است: کاربران.

می‌توانید متن مبدأ این صفحه را مشاهده کنید یا از آن نسخه بردارید:


الگو:Country data عراق

الگوهای به‌کاررفته در این صفحه:

الگو:Country data (نمایش مبدأ) الگو:Country flag2 (نمایش مبدأ) الگو:توضیحات (نمایش مبدأ) الگو:داده‌های کشورها (نمایش مبدأ)

الگو:پرچم کشور2 (نمایش مبدأ)
پایه‌گذاری در قرن 1 (قمری)
گرداننده آستان قدس حسینی
معماری
سبک معماری معماری ایران
گنبد(ها) 1
بلندی گنبد (از درون) 37 متر
مناره(ها) 2
بلندی مناره 25 متر
نوسازی‌شده در ستاد بازسازی عتبات عالیات
وب‌گاه العتبة الحسینة المقدسة
گاهشمار مرقد امام حسین(ع)[۱]
61ق. (12 محرم) نخستین کسانی که آرامگاه حضرت را ساختند، بنی اسد بودند.
65ق. مختار گنبدی از آجر و گچ ساخت و دو در برای آن قرار داد.
132ق. ابوالعباس سفاح، در کنار مرقد، بنای سرپوشیده ای دیگر ساخت.
146ق. ابوجعفر منصور، این بنای سرپوشیده را ویران کرد.
158ق. مهدی عباسی، آن را از نو بنا کرد.
171ق. هارون، بنا را ویران کرد و درخت سدری هم که در کنار آن بود، برید.
193ق. امین، بنای حرم را از نو برپاکرد.
236ق. متوکل عباسی، بنا را ویران کرد و زمین آن را شخم زد.
247ق. منتصر عباسی، بنای حرم را بازسازی کرد، علویان و پیشاپیش همه، سید ابراهیم مجاب به تدریج به زیارت امام و سکونت گزیدن در جوار مرقد امام روی آوردند.
273ق. تجدید بنا به دست محمد بن محمد بن زید، رهبر قیام طبرستان.
280ق. داعی علوی گنبدی بر فراز قبر ساخت.
367ق. عضد الدوله دیلمی، گنبدی با چهار رواق و ضریحی از عاج ساخت و برای شهر، برج و بارو بناکرد.
397ق. عمران بن شاهین، مسجدی به نام خود متصل به رواق، بنا کرد.
407ق. بر اثر سقوط دو شمع، حرم در آتش سوخت. حسن بن سهل وزیر، آن را بازسازی کرد.
479ق. ملکشاه سلجوقی، دیوار پیرامون حرم را نوسازی کرد.
620ق. الناصر لدین الله عباسی، ضریحی برای مرقد امام ساخت.
767ق. سلطان اویس جدایری، گنبد داخلی را ساخت و صحنی بر گرد مضجع امام بناکرد.
786ق. سلطان احمد اویس، دو گلدسته طلا بنا کرد و صحن را توسعه داد.
914ق. شاه اسماعیل صفوی، حاشیه‌های حرم را تذهیب کرد و 12 چراغدان طلا، به حرم هدیه کرد.
920ق. شاه اسماعیل صفوی، صندوقی از چوب ساج برای ضریح ساخت.
932ق. شاه اسماعیل صفوی دوم، ضریح مشبک و زیبایی از نقره، به مرقد امام هدیه کرد.
983ق. علی پاشا، ملقب به وندزاده، گنبد را نوسازی کرد.
1032ق. شاه عباس صفوی، ضریحی مسی ساخت و گنبد را کاشی کاری کرد.
1048ق. سلطان مراد چهارم (عثمانی)، دستور داد گنبد را از بیرون با گچ سفید کنند.
1135ق. همسر نادرشاه، اموال فراوانی را برای نوسازی گسترده در حرم امام، در اختیار گذاشت.
1155ق. نادرشاه افشار، بناهای موجود را تزیین کرد و هدیه های گرانبهایی به گنجینه هدیه داد.
1211ق. آقا محمدخان قاجار، دستور داد گنبد را طلا کنند.
1216ق. یورش وهابیها به کربلا و ویران کردن ضریح و رواق و ربودن اموال حرم.
1227ق. فتحعلیشاه قاجار، دستور داد بنا را نوسازی و ورق‌های طلای روی گنبد را تعویض کنند.
1232ق. فتحعلیشاه قاجار، ضریح نقره ای ساخت و ایوان را طلاکاری کرد.
1250ق. فتحعلیشاه قاجار، گنبد و بارگاه را نوسازی کرد و گنبد حرم ابوالفضل(ع) را نیز برپا کرد.
1273ق. ناصر الدین شاه، گنبد و بخشی از طلاکاری آن را نوسازی کرد.
1418ق. با شروع انتفاضه، صدام گنبد را به توپ بست و قسمتی از طلاکاری آن از بین رفت.
1428ق. مسقف شدن صحن با سبک جدید.
1431ق. طلاکاری گلدسته‌های حرم ابوالفضل(ع).

حائر/ حایر به معناى سرگردان و متحیر است. به مکان گودى که وسط آن صاف و اطرافش بلند باشد و آبِ جمع شده در آن راه خروج نداشته باشد نیز حایر می‌گویند. حایر از نامهاى سرزمین کربلا نیز هست [۲]. اشخاص منسوب به این مکان، حائرى/ حایرى خوانده می‌شوند [۳].نخستین بار واژه حائر در احادیثى از امام صادق علیه‌السلام [۴] درباره آداب و فضیلت زیارت امام حسین علیه‌السلام [۵]، بر محوطه محصور پیرامون بناى مرقد آن حضرت، اطلاق شد [۶]. به‌تدریج کاربرد این واژه در میان شیعیان رواج یافت و مرقد مذکور و محدوده پیرامون آن به حائرحسین و حائرحسینى معروف شد [۷].درباره سبب حائر نامیده شدن حرم حسینى و رواج این واژه، چند قول مطرح شده است، از همه مشهورتر آن است که پس از فرمان متوکل عباسى [۸] مبنى بر ویران کردن بناى روى قبر و آب بستن به قبر، آب نزدیک قبر ایستاد و آن را فرا نگرفت [۹] و ازاین‌رو، این مکان به حائر شهرت یافت [۱۰]، ولى برخى این وجه را نپذیرفته‌اند، زیرا به استناد احادیث امام صادق علیه‌السلام، پیش از زمان متوکل به این مکان حائر گفته می‌شده است [۱۱]. دوم آنکه در اوایل قرن دوم، پیرامون محوطه مرقد مطهر دیوارى بنا شد و به نظر می‌رسد ایجاد این حصار، احتمالاً در دوره امویان، براى آن بود که بازرسى زائران حرم سهل‌تر باشد. وجه سوم شهرت واژه حائر را آن دانسته‌اند که کاربرد این کلمه رمزگونه، از حساسیت بنی‌امیه درباره زائران حرم حسینى می‌کاست [۱۲] و با معناى لغوى واژه هم مطابقت داشت. امروزه مدفن آن حضرت به حرم حسینى و روضه حسینى معروف است [۱۳].حرم حسینى نزد شیعیان، حرمت بسیارى دارد. امامان شیعه علیهم‌السلام، به رغم تنگناها و سخت‌گیریهاى حاکمان وقت، همواره با ذکر فضیلت کربلا و منزلت رفیع حائر حسینى، شیعیان را به زیارت و بزرگداشت آن ترغیب می‌کردند. در احادیث متعدد، افزون بر ذکر پاداش اخروى و آثار زیارت حرم امام حسین، آداب حضور در حرم و کیفیت زیارت مزار آن حضرت به‌تفصیل بیان شده است [۱۴].در احادیث منقول از امام صادق علیه‌السلام محدوده حرم/ حائر حسینى به گونه‌هاى مختلف مشخص شده است، از جمله با معیارهایى چون فرسخ و ذراع [۱۵]. در جمع میان این احادیثِ به‌ظاهر متعارض، گفته‌اند که همه نواحى مشخص شده در این احادیث، حرم و شایسته احترام‌اند، اما در درجه فضیلت متفاوت‌اند؛ هر ناحیه‌اى که به مدفن امام نزدیک‌تر باشد، شرافت و حرمت بیشترى دارد [۱۶]. کمترین فواصل ذکر شده در احادیث براى محدوده حرم، 20 و 25 ذراع از مدفن امام است. بر این اساس، قطر تقریبى حائر را 22 متر شمرده‌اند که از یک سو بناى حرم و محوطه محصور پیرامون آن را در زمان امام صادق علیه‌السلام نشان می‌دهد و از سوى دیگر، با دیدگاه کسانى که حائر را فقط شهادتگاه [۱۷] و مسجد دانسته‌اند، انطباق دارد [۱۸].اهمیت تعیین دقیق محدوده حائر حسینى، به‌سبب حکم فقهى خاص آن در مبحث «نماز مسافر» است. این حکم ــکه از احکام اختصاصى حرم مکى، حرم نبوى و مسجد کوفه هم هست ــ جواز و حتى استحباب خواندن نماز کامل براى مسافرى است که کمتر از ده روز در این مکانها اقامت می‌کند. این، فتواى مشهور فقهاى امامى است، هرچند خواندن نماز شکسته [۱۹] نیز براى چنین فردى جایز است [۲۰].در احادیثى که مستند این حکم فقهى است، از ناحیه‌اى که زائر امام حسین علیه‌السلام می‌تواند نماز را کامل بخواند، با عناوینى چون حرم، حائر و کنار مدفن [۲۱] یاد شده است [۲۲]. برخى فقها [۲۳]، با استناد به فواصل چند فرسخى که در برخى احادیث براى شعاع حائر ذکر شده است، حکم اختصاصى مزبور را در همه‌جاى شهر کربلا جارى می‌دانند؛ اما بیشتر فقها این حکم را تنها در محدوده حائر حسینى به مفهوم خاص آن، که مهم‌ترین نقطه حرم است، پذیرفته‌اند [۲۴]، البته آنان درباره محدوده دقیق حائر آراى گوناگونى دارند، از جمله: 1) محدوده مقبره آن حضرت و دیگر شهیدان کربلا، جز حضرت عباس علیه‌السلام، که امروزه به آن حرم گفته می‌شود [۲۵]. 2) حرم همراه با مجموعه صحن پیش از توسعه آن در دوره صفویان [۲۶]. 3) فقط روضه مقدّس آن حضرت، که برخى فقها از باب احتیاط بدان قائل شده و حتى رواق و مسجد را جزو حائر ندانسته‌اند. این حکم فقهىِ خاص، شامل روزه نمی‌شود [۲۷]. 4) اطراف ضریح [۲۸]. این حکمِ فقهىِ خاص، پیشینه احداث بنا بر مزارِ شریف امام حسین علیه‌السلام به نخستین سالهاى پس از شهادت ایشان بازمی‌گردد و از نصب صندوق و ایجاد سقف و بنایى کوچک بر روى مدفن تا سال 65، گزارشهایى وجود دارد؛ اما ظاهرآ نخستین بقعه حائر حسینى را مختاربن ابوعبیده ثقفى [۲۹]، پس از پیروزى در قیام خود براى خون‌خواهى امام حسین علیه‌السلام، در سال 66 ساخت. این بناى آجرى دو در ورودى و یک گنبد داشت [۳۰]. مقبره دیگر شهداى کربلا در بیرون از آن بنا بود [۳۱]. برخى احادیث منقول از امام صادق علیه‌السلام، درباره آداب و کیفیت زیارت مزار امام حسین علیه‌السلام [۳۲]، نشان‌دهنده برپا ماندن این بنا تا زمان ایشان است [۳۳].در ادوار بعد، اشخاص یا حکومتها اقدامات عمرانى متعددى در حرم و حائر حسینى انجام دادند، از جمله ساخت صحنها و رواقهاى جدید یا توسعه آنها، احداث مسجد، ساخت صندوق و ضریح براى مدفن شریف، بازسازى حصار اطراف حرم، تعویض سنگ‌فرشها، مرمت و زراندود کردن گنبد، تزیین مناره‌ها و دیوارها و رواقها با طلا یا کاشى یا آیینه، اهداى فرش و وسایل روشنایى، و ساختن مخزن آب [۳۴].رویکرد حکومتها در مورد عمران حائر حسینى یا تخریب آن، یکسان نبوده است. مثلا در عصر امویان، به‌رغم سخت‌گیریهاى آنان بر زائران مرقد [۳۵]، حائر تخریب نشد [۳۶]، اما برخى خلفاى عباسى، از جمله هارون‌الرشید و متوکل، بارها بناى حائر را ویران نمودند. متوکل براى محو اثر قبر و بازداشتن مردم از زیارت، دستور داد زمین حائر را شخم بزنند و بر مقبره آب ببندند [۳۷]. در برابر، در زمان حکومتهاى آل‌بویه، جلایریان، صفویه و قاجاریه، براى توسعه و بازسازى و تزیین حرم حسینى، اقدامات اساسى و گسترده‌اى صورت گرفت [۳۸].مهم‌ترین تخریب بناى حرم در دوره‌هاى اخیر، در 1216 و در جریان حمله نخست وهابیان به کربلا روى داد. در این حمله، علاوه بر کشتار بسیارى از مردم، حرم حسینى به‌شدت تخریب شد و اموال آن به غارت رفت [۳۹]. محمد سماوى [۴۰] در مجالى اللُطف بأرض الطَّف، آبادانیها و ویرانیهاى رخ داده در حائر حسینى را به نظم درآورده است [۴۱].تأکید امامان شیعه علیهم‌السلام بر اهمیت بزرگداشت حائر از یک سو و آزادىِ نسبى در مورد زیارت مرقد امام حسین علیه‌السلام در زمان منتصر عباسى [۴۲] از سوى دیگر، موجب شد گروهى از علویان در مجاورت حرم حسینى اقامت گزینند که نخستین آنها ابراهیم مُجاب، فرزند محمد عابد و نوه امام کاظم علیه‌السلام، بود. مزار ابراهیم در رواق غربى حرم است [۴۳]. پسر او، محمد حائرى، سرسلسله سادات آل‌فائز در کربلاست که برخى از آنان تولیت حرم حسینى را برعهده داشته‌اند [۴۴].


منابع

پی نوشت

پیوند به بیرون

دانشنامه جهان اسلام

  1. راهنمای مصور سفر زیارتی عراق، صص244-246.
  2. ابن‌منظور؛ طریحى؛ زبیدى، ذیل «حیر».
  3. عبدالجواد کلیدار، 1376ش، ص 26.
  4. شهادت در 148.
  5. رجوع کنید به ابن‌قولویه، ص 254ـ255، 358ـ362.
  6. عبدالجواد کلیدار، 1376ش، ص 68ـ69؛ کرباسى، ج 1، ص 259.
  7. عبدالجواد کلیدار، 1376ش، ص 71ـ72.
  8. حک : 232ـ247.
  9. حارَالماء.
  10. شهید اول، ج 4، ص 291.
  11. رجوع کنید به طهرانى، ص 294؛ عبدالجواد کلیدار، 1376ش، ص 51ـ52.
  12. عبدالجواد کلیدار، 1376ش، ص70ـ71؛ مدرس بستان‌آبادى، ص 174ـ175.
  13. عبدالجواد کلیدار، 1376ش، ص 73.
  14. رجوع کنید به ابن‌قولویه، ص 236ـ355، 358ـ426، 444ـ455؛ مفید، کتاب‌المزار، ص 44ـ62، 64ـ82، 123ـ125؛ نیز رجوع کنید به تربت*.
  15. ابن‌قولویه، ص 456ـ458؛ مفید، کتاب‌المزار، ص 123ـ125.
  16. طوسى، 1376ش، ج 6، ص 81ـ82؛ مجلسى، ج 98، ص110ـ112.
  17. مشهد.
  18. عبدالجواد کلیدار، 1376ش، ص 51ـ52، 58ـ60؛ کرباسى، ج 1، ص260ـ261؛ نیز رجوع کنید به ادامه مقاله.
  19. قَصر.
  20. رجوع کنید به شهیدثانى، ج 1، ص 787ـ788؛ نراقى، ج 8، ص 304؛ طباطبائی‌یزدى، ج 2، ص 164؛ نجفى، ج 14، ص 329ـ340؛ نیز رجوع کنید به حرم*.
  21. عِندالقَبر.
  22. رجوع کنید به حرّعاملى، ج 8، ص 524، 527ـ528، 530ـ532؛ نیز رجوع کنید به بروجردى، ج 8، ص 418ـ419.
  23. رجوع کنید به ابن‌سعید، ص 93؛ نراقى، ج 8، ص 313، 317.
  24. رجوع کنید به مقدّس اردبیلى، ج 3، ص 426؛ بحرانى، ج 11، ص 462؛ نراقى، ج 8، ص 313ـ314.
  25. رجوع کنید به مفید، الارشاد، ج 2، ص 126؛ ابن‌ادریس حلّى، ج 1، ص 342؛ بروجردى، ج 8، ص 419ـ420، 423ـ424.
  26. رجوع کنید به مجلسى، ج 86، ص 89ـ90؛ بحرانى، ج 11، ص 464ـ465؛ عبدالجواد کلیدار، 1376ش، ص 53ـ54.
  27. رجوع کنید به مجلسى، ج 86، ص 89؛ امام خمینى، ج 1، ص 233؛ گلپایگانى، ج 1، ص240.
  28. رجوع کنید به طباطبائى یزدى، ج 2، ص 164ـ165؛ خوانسارى، ج 1، ص 589؛ براى اقوال دیگر رجوع کنید به مجلسى، ج 86، ص 89ـ90، ج 98، ص 117؛ نراقى، ج 8، ص 317ـ318؛ عبدالجواد کلیدار، 1376ش، ص 53؛ بروجردى، ج 8، ص 419ـ420، 425ـ 426.
  29. مقتول در 67.
  30. رجوع کنید به کرباسى، ج 1، ص 245ـ250؛ طعمه، ص70ـ73.
  31. رجوع کنید به ابن‌قولویه، ص420؛ مجلسى، ج 98، ص 187ـ188.
  32. رجوع کنید به مجلسى، ج 98، ص 177ـ178، 198ـ199، 259ـ260.
  33. کرباسى، ج 1، ص 255ـ259.
  34. براى تفصیل رجوع کنید به عبدالحسین کلیدار، ملحق 1، ص 165ـ173؛ طعمه، ص 87ـ 93؛ نیز رجوع کنید به کربلا*.
  35. رجوع کنید به ابن‌قولویه، ص 203ـ206، 242ـ245.
  36. طعمه، ص 73؛ کرباسى، ج 1، ص 262.
  37. ابوالفرج اصفهانى، ص 395ـ396؛ ابن‌اثیر، ج 7، ص 55؛ نیز رجوع کنید به طوسى، 1414، ص 325ـ329.
  38. رجوع کنید به عبدالحسین کلیدار، ص 68ـ79؛ عبدالجواد کلیدار، 1376ش، ص 171ـ173، 179ـ190، 252ـ265.
  39. امین، ج 1، ص 629؛ لانگریگ، ص 217.
  40. متوفى 1371.
  41. آقابزرگ طهرانى، ج 19، ص 373.
  42. حک : 247ـ248.
  43. ابن‌اثیر، ج 7، ص 116؛ طعمه، ص 147ـ148؛ نیز رجوع کنید به ابن‌طباطبا علوى اصفهانى، ص 202ـ203.
  44. رجوع کنید به ابن‌عنبه، ص 263ـ266؛ عبدالجواد کلیدار، 1380ش، ص 157ـ167.