دستان بریده
دستان بریده یا دستهاى قلم شده، منظور دو دست علمدار کربلا اباالفضل(ع) است.
سقای بی دست
روز عاشورا براى آوردن آب به خیمهها، حضرت عباس(ع) به سوى فرات رفت، در درگیرى با کمین نیروهاى دشمن، ابتدا دست راستش از کار افتاد و با رجز «و الله ان قطعتموا یمینى...» مىکوشید تا آب را به خیمهها برساند. دست چپش هم قطع شد. وى به رجز و مبارزه ادامه داد تا به شهادت رسید.در مرثیهها براى بىدستى علمدار رشید عاشورا، جایگاه خاصى است و از زبان حال مادرش «ام البنین» هم نوحهها خوانده مىشود.
کاش مىگشتم فداى دست تو | تا نمىدیدم عزاى دست تو | |
خیمههاى ظهر عاشورا هنوز | تکیه دارد بر عصاى دست تو | |
از درخت سبز باغ مصطفى | تا فتاده شاخههاى دست تو | |
اشک مىریزد ز چشم اهل دل | در عزاى غمفزاى دست تو | |
یک چمن گلهاى سرخ نینوا | سبز مىگردد به پاى دست تو | |
در شگفتم از تو اى دست خدا | چیست آیا خونبهاى دست تو؟ [۱] |
منبع
- جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، قم، معارف، ج۱، ص ۱۷۴.
پینوشت
- ↑ صادق رحمانى.