سید شباب اهل الجنه ابن بنت رسول الله صلى الله علیه و سلم الحسین بن على رضى الله عنهما
سید شباب اهل الجنه ابن بنت رسول الله صلى الله علیه و سلم الحسین بن على رضى الله عنهما کتابی است تحقیقی-توصیفی دربارهی زندگی و قیام امام حسین(ع) از دیدگاه اهل سنت که توسط حسین محمّد یوسف نوشته شده و مقدمهٔ آن را عبدالحلیم محمود انجام داده است.
سید شباب اهل الجنه ابن بنت رسول الله صلى الله علیه و سلم الحسین بن على رضى الله عنهما
| |
---|---|
| |
نویسنده | حسین محمّد یوسف |
ناشر | دارالشعب |
محل نشر | قاهره |
تاریخ نشر | 1408 |
تعداد صفحات | 479 |
قطع | رحلی |
دربارهی کتاب
تحقیقی است توصیفی-تحلیلی دربارهٔ زندگی و قیام امام حسین (ع) بر پایهٔ دیدگاه اهل سنت و با استناد به منابع ایشان. نویسنده ضمن توصیف رخدادها، به تحلیل نیز پرداخته و گاه عهدهدار نقد دیدگاه دیگران شده است. وی در سراسر کتاب نه تنها کوشیده است به نظریهٔ «عدالت صحابه» خدشه وارد نشود، بلکه عهدهدار تثبیت آن نظریه شده و به دفاع از صحابه، به ویژه معاویه، پرداخته و دیدگاه نوگرایان اهل سنت را دربارهٔ صحابه نپذیرفته است. چاپی دیگر از این اثر و از همین ناشر وجود دارد که در 607 صفحهٔ وزیری است و تاریخ نشر آن 1393. چاپی که ما مبنای معرفی قرار دادهایم، منقّحتر است.
محتوا
مطالب کتاب به 22 فصل، به شرح زیر، تقسیم شده است: «بیت مطهر»، «پسران زهرا»، «حسن رضی الله عنه»، «حسین رضی الله عنه»، «سر سرور جوانان بهشت و قبر او»، «زینب رضی الله عنها»، «خلافت تا ملوکیت»، «هجرت در راه خدا»، «از مکه تا کربلا»، «نبرد جاودانه»، «آموزشگاه ایمان»، «پژواک رخدادها»، «برافتادن ستمگران»، «شبههها... و باطلها»، «مثله کردن قاتل خلیفهٔ چهارم»، «دربارهٔ رها کردن حسن خلافت را»، «دربارهٔ پنهان کردن سم برای حسن رضی الله عنه»، در نقد این عقیده که میگوید «میراثی کردن ملوکیّت بدعتی است که کتاب و سنت آن رامباح نکرده است!»، «دربارهٔ مجبور ساختن صحابه بر بیعت بایزید»، «دربارهٔ مشورت با امّت در بیعت بایزید»، «قضیهٔ قضایا یا موضع حسین رضی الله عنه دربارهٔ بیعت و خلافت»، «احادیث و روایات ساختگی از سرور جوانان بهشت رضی الله عنه».
برخی مطالب کتاب خارج از موضوع است؛ از جمله مطالب دربارهٔ امام حسن (ع) که فصل سوم و شانزدهم و هفدهم کتاب را تشکیل میدهد. همچنین فصل چهاردهم، در دفاع از عدالت صحابه، و نیز فصل پانزدهم که در آن مثله شدن ابن ملجم مردود و گزارشهای تاریخی در این باره مجعول شمرده شده است.
از نکات قابل تأمل کتاب، دفاع نویسنده از عدالت صحابه و به ویژه معاویه است. وی ضمن پذیرفتن این موضوع که معاویه خلافت را به ملوکیّت تبدیل کرد و او نخستین پادشاه در اسلام بود، میگوید: اصولاً اسلام نظام معیّنی برای برگزیدن خلیفه ترسیم نکرد و این کار را به امّت سپرد. از این رو چهار خلیفهٔ نخست به گونههای مختلف برگزیده شدند. پس جای انکار معاویه نیست که در این باره به گونهٔ دیگر عمل کرد (ص 395-396). همچنین میگوید: تبدیل خلافت به ملوکیّت، به دست معاویه، امری ضروری بود (ص 163)، و این کار با روح و مقاصد اسلام منافات ندارد (ص 159).
نویسنده در فصل هجدهم (ص 393-398)، علیرغم عنوان غلط انداز آن، به انتقاد از کسانی پرداخته که از عمل معاویه در سپردن خلافت به یزید انتقاد کردهاند. وی میگوید این عمل، بدعت نیست و کتاب و سنت آن را تحریم نکرده است. آنگاه در فصل نوزدهم (ص 399-408)، عهدهدار اقامهٔ دلایلی شده است تا ثابت کند که کسی برای بیعت بایزید تهدید یا مجبور نشد. سپس در فصل بیستم (ص 409-413)، فراتر از این رفته و عهدهدار اثبات این موضوع شده است که معاویه برای بیعت مردم با یزید، به مشورت با امّت پرداخت.
واپسین فصل کتاب (ص 443-454)، به انتقاد از اخباری اختصاص یافته که به نظر نویسنده مجعول است. از جمله اخباری که دلالت دارد پس از شهادت امام حسین، کسوف رخ داد و شفق پدید آمد و از آسمان خون بارید. نویسنده میگوید اخبار دربارهٔ کسوف در روز عاشورا، در تعارض با این حدیث پیامبر (ص) است که در روز وفات فرزندش فرمود: ان الشمس و القمر لاینکسفان لموت احد و لا لحیاته و لکهما آیتان من آیات الله (ص 448-447).
جستارهای وابسته
منابع
- کتابشناسی تاریخی امام حسین علیهالسلام، محمد اسفندیاری، ص 155-156.