جواد محدثی: تفاوت میان نسخهها
T.ramezani (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
T.ramezani (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
حجة الاسلام جواد محدثی به سال 1332 ه. ش در سراب آذربایجان و در خانوادهای مذهبی چشم به جهان گشود. | حجة الاسلام جواد محدثی به سال 1332 ه. ش در سراب آذربایجان و در خانوادهای مذهبی چشم به جهان گشود. | ||
از آنجایی که پدر و نیای او هر دو روحانی بودند در شهرستان قم به موازات تحصیل در دورهی کلاسیک به فرا گرفتن علوم اسلامی در حوزهی علمیه پرداخت و تا خارج فقه در این زمینه نیز پیش رفت. وی در سال 1354 شمسی به واسطهی ارتباط با آیة اللّه غفاری دستگیر و زندانی شد هم چنین در سال 1356 پس از واقعهی 19 دی قم به دنبال سخنرانی که داشت دستگیر شد و با قیام مردم مسلمان ایران او و دیگر مبارزین آزاد گردیدند. | از آنجایی که پدر و نیای او هر دو روحانی بودند در شهرستان قم به موازات تحصیل در دورهی کلاسیک به فرا گرفتن علوم اسلامی در حوزهی علمیه پرداخت و تا خارج فقه در این زمینه نیز پیش رفت. وی در سال 1354 شمسی به واسطهی ارتباط با آیة اللّه غفاری دستگیر و زندانی شد هم چنین در سال 1356 پس از واقعهی 19 دی قم به دنبال سخنرانی که داشت دستگیر شد و با قیام مردم مسلمان ایران او و دیگر مبارزین آزاد گردیدند. | ||
جواد محدثی بیشتر در مایهی شعر نو کار میکند و تاکنون چند مجموعهی شعر تحت عناوین: «اسیر آزادی بخش»، «قبله این قبیله»، «میثاق»، منتشر شده و کتابهایی هم در زمینههای دیگر نظیر: «آشنایی با اسوهها»، «آشنایی با سورهها»، «آشنایی با علوم قرآن»، «فرهنگ عاشورا» و ... از آثار اوست. | جواد محدثی بیشتر در مایهی شعر نو کار میکند و تاکنون چند مجموعهی شعر تحت عناوین: «اسیر آزادی بخش»، «قبله این قبیله»، «میثاق»، منتشر شده و کتابهایی هم در زمینههای دیگر نظیر: «آشنایی با اسوهها»، «آشنایی با سورهها»، «آشنایی با علوم قرآن»، «فرهنگ عاشورا» و ... از آثار اوست. | ||
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در زمینه نویسندگی با مطبوعات، جراید، صدا و سیما همکاری داشته است. | پس از پیروزی انقلاب اسلامی در زمینه نویسندگی با مطبوعات، جراید، صدا و سیما همکاری داشته است. | ||
هم اکنون در شهر مقدس قم در کنار حوزهی علمیه در سپاه پاسداران است. وی به زبان عربی نیز شعر میسراید. <ref>تذکره شعرای معاصر: ص 240 و 241.</ref> | هم اکنون در شهر مقدس قم در کنار حوزهی علمیه در سپاه پاسداران است. وی به زبان عربی نیز شعر میسراید. <ref>تذکره شعرای معاصر: ص 240 و 241.</ref> | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
ای که آمیخته مهرت با | {{ب| ای که آمیخته مهرت با دل|کرده عشق تو مرا دریا دل }} | ||
بذر عشقی که به دل | |||
از می عشق تو عاقل، | {{ب| بذر عشقی که به دل کاشتهام|جز هوای تو ندارد حاصل }} | ||
کربلا سر زد و پیدا شد | |||
گر شود کار جهان زیر و | {{ب| از می عشق تو عاقل، مجنون|وز خُم مِهر تو مجنون، عاقل }} | ||
دارم امید که گردد | |||
{{ب| کربلا سر زد و پیدا شد حق|جلوهای کردی و گم شد باطل }} | |||
{{ب| گر شود کار جهان زیر و زبر|نشود عشق تو از دل زایل }} | |||
{{ب| دارم امید که گردد روزی|قابل لطف تو این ناقابل <ref> فرهنگ عاشورا؛ ص 315.</ref> }} | |||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
خط ۲۰: | خط ۲۹: | ||
الگوی شجاعت و ادب، | {{ب| الگوی شجاعت و ادب، اکبر|دردانهی فاطمی نسب، اکبر }} | ||
فرزند یقین ز نسل ایمان | |||
آن یوسف حسن، ماه | {{ب| فرزند یقین ز نسل ایمان بود|پروردهی دامن کریمان بود }} | ||
آن شاهد بزم، سرو قامت | |||
آن دم که لباس رزم، | {{ب| آن یوسف حسن، ماه کنعانی|در خلق و خصال، احمد ثانی }} | ||
از فرط عطش، فتاده بود از | |||
در راه خدا، ذبیح دین | {{ب| آن شاهد بزم، سرو قامت بود|دریا دل و کوه استقامت بود }} | ||
داغش کمر حسین را، | |||
دیباچهی داستان حق، | {{ب| آن دم که لباس رزم، میپوشید|از کوثر عشق، جرعه مینوشید }} | ||
{{ب| از فرط عطش، فتاده بود از تاب|گردید، ز دست جدّ خود سیراب }} | |||
{{ب| در راه خدا، ذبیح دین گردید|بر حلقهی عاشقان، نگین گردید }} | |||
{{ب| داغش کمر حسین را، بشکست|با خون سرش، حنای خونین بست }} | |||
{{ب| دیباچهی داستان حق، اکبر|قربانی آستان حق، اکبر <ref>همان؛ ص 324.</ref> }} | |||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
کدام عاشق در این ره در بلا | {{ب| کدام عاشق در این ره در بلا نیست|کدامین دل شما را مبتلا نیست؟ }} | ||
اگر در سوگتان شد دیده | |||
گواه عشق ما این دیده و | {{ب| اگر در سوگتان شد دیده نمناک|اگر از عشقتان دل گشت غمناک }} | ||
کنون ماییم و درد | |||
هنوز اشک عزا پیوسته جاری | {{ب| گواه عشق ما این دیده و دل|رساند اشک و غم ما را به منزل }} | ||
غدیر ما محرّم دارد | |||
{{ب| کنون ماییم و درد داغداری|کنون ماییم و اشک و سوگواری }} | |||
{{ب| هنوز اشک عزا پیوسته جاری است|رواق چشممان آیینهکاری است }} | |||
{{ب| غدیر ما محرّم دارد امروز|محرّم، بذر غم میکارد امروز <ref>همان؛ ص 384.</ref> }} | |||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
خط ۴۹: | خط ۷۱: | ||
بسوز ای دل که امروز اربعین | {{ب| بسوز ای دل که امروز اربعین است|عزای پور ختم المرسلین است }} | ||
مرام شیعه در خون ریشه | |||
{{ب| مرام شیعه در خون ریشه دارد|نگهبانی ز خط خون چنین است }} | |||
{{ب| بیاد کربلا دلها غمین است|دلا خون گریه کن چون اربعین است }} | |||
بیاد کربلا دلها غمین | |||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
{{شعر}} | |||
{{ب| حسین بن علی سالار دین است|امام و رهبر اهل یقین است }} | |||
{{ب| قیام کربلایش تا قیامت|سراسر درس، بهر مسلمین است }} | |||
{{ب| بیاد کربلا دلها غمین است|دلا خون گریه کن چون اربعین است }} | |||
{{پایان شعر}} | |||
{{شعر}} | |||
{{ب| حسین است آنکه با حق همنشین است|خدا را حجت و دین را امین است }} | |||
{{ب| حسین است آنکه در خط شهادت|امام اولین و آخرین است }} | |||
{{ب| بیاد کربلا دلها غمین است|دلا خون گریه کن چون اربعین است }} | |||
{{پایان شعر}} | |||
{{شعر}} | |||
{{ب| حسین است آنکه حق را جاودان کرد|حسین است آنکه باطل را عیان کرد }} | |||
{{ب| حسین است آن که حکم دین بیان کرد|حسین است آنکه با قرآن قرین است }} | |||
{{ب| بیاد کربلا دلها غمین است|دلا خون گریه کن چون اربعین است }} | |||
{{پایان شعر}} | |||
{{شعر}} | |||
{{ب| دلا، کوی حسین، عرش زمین است|مطاف و کعبه دلها همین است }} | |||
{{ب| اگر خیل شهیدان حلقه باشند|حسین بن علی، آن را نگین است }} | |||
{{ب| بیاد کربلا دلها غمین است|دلا خون گریه کن چون اربعین است }} | |||
{{پایان شعر}} | |||
{{شعر}} | |||
{{ب| افق، از خون پاکان، لالهگون است|نهال دین حق، محتاج خون است }} | |||
{{ب| برای یاری حق، بهترین کار|شهادت در ره قرآن و دین است }} | |||
{{ب| بیاد کربلا دلها غمین است|دلا خون گریه کن چون اربعین است }} | |||
{{پایان شعر}} | |||
{{شعر}} | |||
{{ب| شهادت، زندگی در لامکانی است|شهادت، لطف حق، لطفی نهانی است }} | |||
{{ب| شهادت، چون حیات جاودانی است|میان مرگها، زیباترین است }} | |||
{{ب| بیاد کربلا دلها غمین است|دلا خون گریه کن چون اربعین است }} | |||
{{پایان شعر}} | |||
{{شعر}} | |||
{{ب| دل ما در پی آن کاروان است|که از کرب و بلا، با غم روان است }} | |||
{{ب| چه زنجیری به دست و بازوان است|که گریان دیدهی روح الامین است }} | |||
{{ب| بیاد کربلا دلها غمین است|دلا خون گریه کن چون اربعین است }} | |||
{{پایان شعر}} | |||
{{شعر}} | |||
{{ب| پیام خون، خطاب آتشین است|بقاء دین، رهین اربعین است }} | |||
{{ب| که تاریخ پر از خون و شهادت|سراسر اربعین در اربعین است }} | |||
{{ب| بیاد کربلا دلها غمین است|دلا خون گریه کن چون اربعین است }} | |||
{{پایان شعر}} | |||
{{شعر}} | |||
{{ب| به دوران سیاه سلطه شب|که میدوزند از افشاگران، لب }} | |||
{{ب| جهاد حضرت سجاد و زینب|بیان خطبههای آتشین است }} | |||
{{ب| بیاد کربلا دلها غمین است|دلا خون گریه کن چون اربعین است }} | |||
{{پایان شعر}} | |||
{{شعر}} | |||
{{ب| اسیران را چو بر محمل نشاندند|تو گوئی تیر غم بر دل نشاندند }} | |||
{{ب| گلی را چیده و در گل نشاندند|رقیه آن گل شاداب دین است }} | |||
{{ب| بیاد کربلا دلها غمین است|دلا خون گریه کن چون اربعین است }} | |||
{{پایان شعر}} | |||
{{شعر}} | |||
{{ب| دیار شام، با غمها قرین است|قلوب شیعیان زان غم، حزین است }} | |||
{{ب| مزار زینب و قبر رقیه|تجلیگاه عشق عارفین است }} | |||
{{ب| بیاد کربلا دلها غمین است|دلا خون گریه کن چون اربعین است <ref> میراث عشق، ص 413- 416.</ref> }} | |||
{{پایان شعر}} | |||
نسخهٔ ۲۱ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۳:۴۶
حجة الاسلام جواد محدثی به سال 1332 ه. ش در سراب آذربایجان و در خانوادهای مذهبی چشم به جهان گشود.
از آنجایی که پدر و نیای او هر دو روحانی بودند در شهرستان قم به موازات تحصیل در دورهی کلاسیک به فرا گرفتن علوم اسلامی در حوزهی علمیه پرداخت و تا خارج فقه در این زمینه نیز پیش رفت. وی در سال 1354 شمسی به واسطهی ارتباط با آیة اللّه غفاری دستگیر و زندانی شد هم چنین در سال 1356 پس از واقعهی 19 دی قم به دنبال سخنرانی که داشت دستگیر شد و با قیام مردم مسلمان ایران او و دیگر مبارزین آزاد گردیدند.
جواد محدثی بیشتر در مایهی شعر نو کار میکند و تاکنون چند مجموعهی شعر تحت عناوین: «اسیر آزادی بخش»، «قبله این قبیله»، «میثاق»، منتشر شده و کتابهایی هم در زمینههای دیگر نظیر: «آشنایی با اسوهها»، «آشنایی با سورهها»، «آشنایی با علوم قرآن»، «فرهنگ عاشورا» و ... از آثار اوست.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در زمینه نویسندگی با مطبوعات، جراید، صدا و سیما همکاری داشته است.
هم اکنون در شهر مقدس قم در کنار حوزهی علمیه در سپاه پاسداران است. وی به زبان عربی نیز شعر میسراید. [۱]
ای که آمیخته مهرت با دل | کرده عشق تو مرا دریا دل | |
بذر عشقی که به دل کاشتهام | جز هوای تو ندارد حاصل | |
از می عشق تو عاقل، مجنون | وز خُم مِهر تو مجنون، عاقل | |
کربلا سر زد و پیدا شد حق | جلوهای کردی و گم شد باطل | |
گر شود کار جهان زیر و زبر | نشود عشق تو از دل زایل | |
دارم امید که گردد روزی | قابل لطف تو این ناقابل [۲] |
فرزند یقین:
الگوی شجاعت و ادب، اکبر | دردانهی فاطمی نسب، اکبر | |
فرزند یقین ز نسل ایمان بود | پروردهی دامن کریمان بود | |
آن یوسف حسن، ماه کنعانی | در خلق و خصال، احمد ثانی | |
آن شاهد بزم، سرو قامت بود | دریا دل و کوه استقامت بود | |
آن دم که لباس رزم، میپوشید | از کوثر عشق، جرعه مینوشید | |
از فرط عطش، فتاده بود از تاب | گردید، ز دست جدّ خود سیراب | |
در راه خدا، ذبیح دین گردید | بر حلقهی عاشقان، نگین گردید | |
داغش کمر حسین را، بشکست | با خون سرش، حنای خونین بست | |
دیباچهی داستان حق، اکبر | قربانی آستان حق، اکبر [۳] |
کدام عاشق در این ره در بلا نیست | کدامین دل شما را مبتلا نیست؟ | |
اگر در سوگتان شد دیده نمناک | اگر از عشقتان دل گشت غمناک | |
گواه عشق ما این دیده و دل | رساند اشک و غم ما را به منزل | |
کنون ماییم و درد داغداری | کنون ماییم و اشک و سوگواری | |
هنوز اشک عزا پیوسته جاری است | رواق چشممان آیینهکاری است | |
غدیر ما محرّم دارد امروز | محرّم، بذر غم میکارد امروز [۴] |
از عاشورای آن سال به خون آغشته تاکنونهماره؛ هم چنان فریاد «هَلْ مِنْ ناصِر» ش در سینهی تاریخ پابرجاست از آن فریاد دعوتگر که در «متن زمان» جاری است و پیغامش، شعار شور و بیداری است میان حقّ و باطل، «داد» یا «بیداد» نبردی جاودان برپاست در این میدان و این پیکار ندای دعوتش چشم انتظار پاسخی از «ما» ست که حق تنهاست و ... هرجا کربلا، هر روز عاشورا است.» [۵]
«بیاد کربلا دلها غمین است»:
بسوز ای دل که امروز اربعین است | عزای پور ختم المرسلین است | |
مرام شیعه در خون ریشه دارد | نگهبانی ز خط خون چنین است | |
بیاد کربلا دلها غمین است | دلا خون گریه کن چون اربعین است |
حسین بن علی سالار دین است | امام و رهبر اهل یقین است | |
قیام کربلایش تا قیامت | سراسر درس، بهر مسلمین است | |
بیاد کربلا دلها غمین است | دلا خون گریه کن چون اربعین است |
حسین است آنکه با حق همنشین است | خدا را حجت و دین را امین است | |
حسین است آنکه در خط شهادت | امام اولین و آخرین است | |
بیاد کربلا دلها غمین است | دلا خون گریه کن چون اربعین است |
حسین است آنکه حق را جاودان کرد | حسین است آنکه باطل را عیان کرد | |
حسین است آن که حکم دین بیان کرد | حسین است آنکه با قرآن قرین است | |
بیاد کربلا دلها غمین است | دلا خون گریه کن چون اربعین است |
دلا، کوی حسین، عرش زمین است | مطاف و کعبه دلها همین است | |
اگر خیل شهیدان حلقه باشند | حسین بن علی، آن را نگین است | |
بیاد کربلا دلها غمین است | دلا خون گریه کن چون اربعین است |
افق، از خون پاکان، لالهگون است | نهال دین حق، محتاج خون است | |
برای یاری حق، بهترین کار | شهادت در ره قرآن و دین است | |
بیاد کربلا دلها غمین است | دلا خون گریه کن چون اربعین است |
شهادت، زندگی در لامکانی است | شهادت، لطف حق، لطفی نهانی است | |
شهادت، چون حیات جاودانی است | میان مرگها، زیباترین است | |
بیاد کربلا دلها غمین است | دلا خون گریه کن چون اربعین است |
دل ما در پی آن کاروان است | که از کرب و بلا، با غم روان است | |
چه زنجیری به دست و بازوان است | که گریان دیدهی روح الامین است | |
بیاد کربلا دلها غمین است | دلا خون گریه کن چون اربعین است |
پیام خون، خطاب آتشین است | بقاء دین، رهین اربعین است | |
که تاریخ پر از خون و شهادت | سراسر اربعین در اربعین است | |
بیاد کربلا دلها غمین است | دلا خون گریه کن چون اربعین است |
به دوران سیاه سلطه شب | که میدوزند از افشاگران، لب | |
جهاد حضرت سجاد و زینب | بیان خطبههای آتشین است | |
بیاد کربلا دلها غمین است | دلا خون گریه کن چون اربعین است |
اسیران را چو بر محمل نشاندند | تو گوئی تیر غم بر دل نشاندند | |
گلی را چیده و در گل نشاندند | رقیه آن گل شاداب دین است | |
بیاد کربلا دلها غمین است | دلا خون گریه کن چون اربعین است |
دیار شام، با غمها قرین است | قلوب شیعیان زان غم، حزین است | |
مزار زینب و قبر رقیه | تجلیگاه عشق عارفین است | |
بیاد کربلا دلها غمین است | دلا خون گریه کن چون اربعین است [۶] |
منابع
دانشنامهی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج 2، ص: 1485-1488.