هرمز فرهادی: تفاوت میان نسخهها
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
T.ramezani (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «هرمز فرهادی بابادی فرزند عزیز اللّه به سال 1326 ه. ش در کوهرنگ پا به عرصه گیتی ن...» ایجاد کرد) |
T.ramezani (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''هرمز فرهادی بابادی''' از شاعران معاصر فارسی زبان است. | |||
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده | |||
| نام = هرمز فرهادی بابادی | |||
| تصویر = | |||
| توضیح تصویر = | |||
| نام اصلی = | |||
| زمینه فعالیت = | |||
| ملیت =ایرانی | |||
| تاریخ تولد =1326 ه. ش | |||
| محل تولد =کوهرنگ | |||
| والدین = | |||
| تاریخ مرگ = | |||
| محل مرگ = | |||
| علت مرگ = | |||
| محل زندگی =اهواز | |||
| مختصات محل زندگی = | |||
| مدفن = | |||
|مذهب =شیعه | |||
|در زمان حکومت = | |||
|اتفاقات مهم = | |||
| نام دیگر = | |||
|لقب = | |||
|بنیانگذار = | |||
| پیشه =شاعر | |||
| سالهای نویسندگی = | |||
|سبک نوشتاری =«غزل» و شعر سپید | |||
|کتابها =«درگاه عشق» و «پر سیمرغ سیاه» و «خانهام در افق فاصلههاست» | |||
|مقالهها = | |||
|نمایشنامهها = | |||
|فیلمنامهها = | |||
|دیوان اشعار = | |||
|تخلص = | |||
|فیلم ساخته بر اساس اثر= | |||
| همسر = | |||
| شریک زندگی = | |||
| فرزندان = | |||
|تحصیلات = | |||
|دانشگاه = | |||
|حوزه = | |||
|شاگرد = | |||
|استاد = | |||
|علت شهرت = | |||
| تأثیرگذاشته بر = | |||
| تأثیرپذیرفته از = | |||
| وبگاه = | |||
|گفتاورد = | |||
|امضا = | |||
}} | |||
==زندگی نامه== | |||
هرمز فرهادی بابادی فرزند عزیز اللّه به سال 1326 ه. ش در کوهرنگ پا به عرصه گیتی نهاد. | هرمز فرهادی بابادی فرزند عزیز اللّه به سال 1326 ه. ش در کوهرنگ پا به عرصه گیتی نهاد. | ||
خط ۱۱: | خط ۶۰: | ||
هرمز فرهادی ساکن اهواز و پیمانکار راه و ساختمان میباشد. | هرمز فرهادی ساکن اهواز و پیمانکار راه و ساختمان میباشد. | ||
==اشعار== | |||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب| ناگهان بر نای نی گل میکنیم|کربلایی را تغزل میکنیم }} | {{ب| ناگهان بر نای نی گل میکنیم|کربلایی را تغزل میکنیم }} | ||
خط ۲۸: | خط ۷۷: | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
===باغ گیلاس=== | |||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
خط ۴۹: | خط ۹۷: | ||
===دست کوتاه زمین=== | |||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
نسخهٔ ۱ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۵:۴۱
هرمز فرهادی بابادی از شاعران معاصر فارسی زبان است.
هرمز فرهادی بابادی | |
---|---|
زادروز | 1326 ه. ش کوهرنگ |
ملیت | ایرانی |
محل زندگی | اهواز |
پیشه | شاعر |
سبک نوشتاری | «غزل» و شعر سپید |
کتابها | «درگاه عشق» و «پر سیمرغ سیاه» و «خانهام در افق فاصلههاست» |
زندگی نامه
هرمز فرهادی بابادی فرزند عزیز اللّه به سال 1326 ه. ش در کوهرنگ پا به عرصه گیتی نهاد.
تحصیلات خود را تا سطح دیپلم در مسجد سلیمان گذراند و فوق دیپلم خود را در رشته نقشهبرداری راه و ساختمان از اصفهان اخذ نمود.
وی فعالیتهای شعری خود را در دوره دبیرستان و با مطبوعات آغاز نمود.
از فرهادی تاکنون کتابی به نام «درگاه عشق» که گزیده اشعارش میباشد به چاپ رسیده است دو مجموعه شعری نیز آماده چاپ دارد: مجموعه غزلیات وی به نام «پر سیمرغ سیاه» و مجموعه اشعار نو وی که در قالب سپید سروده است بنام «خانهام در افق فاصلههاست».
وی قالب شعری «غزل» و شعر سپید را دست مایه کار خود قرار داده است.
هرمز فرهادی ساکن اهواز و پیمانکار راه و ساختمان میباشد.
اشعار
ناگهان بر نای نی گل میکنیم | کربلایی را تغزل میکنیم | |
در حیای یک عطش عباس و آب | شطِ آتش را تناول میکنیم | |
دجله هم وقتی که مجنون میشود | دستهامان را به هم پل میکنیم | |
زخم هفتاد و دو مذهب خوردهایم | زخم را اما تحمل میکنیم | |
در نفسهای بنفش سیب سرخ | تا منِ آدم تنزل میکنیم | |
ظهر در گودال مثل آفتاب | ناگهان بر نای نی گل میکنیم | |
آینه در روبروی آینه | این چنین با من تقابل میکنیم |
باغ گیلاس
کسی باغ گیلاس را چیده است | و هفتاد و دو یاس را چیده است | |
نفسهای هر لاله آتش گرفت | ز داغی که انفاس را چیده است | |
دلم زخم دل شوره دارد هنوز | ز تیغی که احساس را چیده است | |
ببین کفر صحرا لب رودِ عشق | دو بازوی عباس را چیده است | |
نسیم سیاهی به پهنای آب | قدمهای الیاس را چیده است | |
شفق در تلاقی شب تاب و ماه | تجلّی الماس را چیده است | |
خبر از فراسوی صحرا گذشت | شکوه علف داس را چیده است |
دست کوتاه زمین
آب را میدید گفتم: یا حسین | و نمینوشید گفتم: یا حسین | |
یک عطش آیینه بود و همچنان | سنگ بارید گفتم: یا حسین | |
خیمه میگسترد بر ایوان ظهر | یک شب تردید گفتم: یا حسین | |
آتش صحرا که پایان میگرفت | شعلهور گردید گفتم: یا حسین | |
پیش رویم دست کوتاه زمین | آسمان را چید گفتم: یا حسین | |
ناگهان گل کرد بر اعجاز نی | کاکل خورشید، گفتم: یا حسین | |
صحبت از شام غریبان بود و باز | خنجر و تهدید گفتم: یا حسین | |
از خیال سایه هم خون میچکید | چشم من ترسید گفتم: یا حسین | |
نای من تقدیر شورِ آب را | از لبم پرسید گفتم: یا حسین | |
بر نگاهِ آبِ دور از دسترس | شرم میپیچید گفتم: یا حسین | |
داغ هفتاد و دو غربت را زمین | تازه میفهمید گفتم: یا حسین |
منابع
دانشنامهی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج 2، ص: 1433-1434.