نظیری نیشابوری: تفاوت میان نسخهها
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده | |||
| نام = نظیری نیشابوری | | نام = نظیری نیشابوری | ||
| تصویر = | | تصویر = | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
|امضا = | |امضا = | ||
}} | }} | ||
'''نظیری نیشابوری''' شاعر مشهور ایران در آغاز قرن یازدهم هجری است که با سلاطین صفوی هم عصر بودهاست. | |||
==زندگینامه== | ==زندگینامه== | ||
محمّد حسین نیشابوری معروف به نظیری نیشابوری در جوانی از ایران به هند، به دربار «عبدالرحمن خان خاقان» رفت و سپس به دربار «اکبر شاه» راه یافت و به مدح آن دو پادشاه و نیز «جهانگیر پسر اکبر شاه» پرداخت. وی بیشتر عمر خود را در احمدآباد گجرات گذرانید و مخصوصا چند سال آخر زندگی را در انزوا و گوشهنشینی سرگرم تفکرات عارفانه بود و همانجا به سال 1021 ه. ق درگذشت. او عالمی نکتهدان و شاعری سخنسنج و عارفی روشندل بود که به سبک هندی غزلسرایی میکرد. | محمّد حسین نیشابوری معروف به نظیری نیشابوری در جوانی از ایران به هند، به دربار «عبدالرحمن خان خاقان» رفت و سپس به دربار «اکبر شاه» راه یافت و به مدح آن دو پادشاه و نیز «جهانگیر پسر اکبر شاه» پرداخت. وی بیشتر عمر خود را در احمدآباد گجرات گذرانید و مخصوصا چند سال آخر زندگی را در انزوا و گوشهنشینی سرگرم تفکرات عارفانه بود و همانجا به سال 1021 ه. ق درگذشت. او عالمی نکتهدان و شاعری سخنسنج و عارفی روشندل بود که به سبک هندی غزلسرایی میکرد. | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
==اشعار== | ==اشعار== | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب| زان پس حسین حجّت حق در میان نهاد|منکر ز جهل، تیر حسد در کمان نهاد }} | {{ب| زان پس [[حسین]] حجّت حق در میان نهاد|منکر ز جهل، تیر حسد در کمان نهاد }} | ||
{{ب| حق ز اولیا مقام «ذبیح اللهیش» داد|در قبضهی مشیّت خویشش عنان نهاد }} | {{ب| حق ز اولیا مقام «ذبیح اللهیش» داد|در قبضهی مشیّت خویشش عنان نهاد }} | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
{{ب| «ذبح عظیم» <ref> اشاره به آیهی ۱۰۷ سوره صافات؛ «وَ فَدَیْناهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ» و بر او ذبح بزرگی فدا ساختیم.</ref> اشاره به قتل حسین بود|منّت که بر خلیل، خدای جهان نهاد }} | {{ب| «ذبح عظیم» <ref> اشاره به آیهی ۱۰۷ سوره صافات؛ «وَ فَدَیْناهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ» و بر او ذبح بزرگی فدا ساختیم.</ref> اشاره به قتل حسین بود|منّت که بر خلیل، خدای جهان نهاد }} | ||
{{ب| تعبیر کرد از آن به بلای مبین خلیل|کاندوه | {{ب| تعبیر کرد از آن به بلای مبین خلیل|کاندوه [[کربلا]]ی حسینش به جان نهاد }} | ||
{{ب| گرچه به صدق وعده براهیم را ستود|لیک از | {{ب| گرچه به صدق وعده براهیم را ستود|لیک از [[حسین]]، شرط وفا در میان نهاد }} | ||
{{ب| دادش مقام صبر و رضا تا شهید شد|با «نفس مطمئنّه» <ref>اشاره به آیهی ۲۷ سورهی فجر؛ «یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ» ای نفس قدسی مطمئن و دل آرام.</ref> قدم در جنان نهاد }} | {{ب| دادش مقام صبر و رضا تا شهید شد|با «نفس مطمئنّه» <ref>اشاره به آیهی ۲۷ سورهی فجر؛ «یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ» ای نفس قدسی مطمئن و دل آرام.</ref> قدم در جنان نهاد }} |
نسخهٔ ۲۴ مهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۵۱
نظیری نیشابوری | |
---|---|
نام اصلی | محمدحسین نیشابوری |
مرگ | ۱۰۲۱ ه. ق احمد آباد گجرات |
کتابها | دیوان |
نظیری نیشابوری شاعر مشهور ایران در آغاز قرن یازدهم هجری است که با سلاطین صفوی هم عصر بودهاست.
زندگینامه
محمّد حسین نیشابوری معروف به نظیری نیشابوری در جوانی از ایران به هند، به دربار «عبدالرحمن خان خاقان» رفت و سپس به دربار «اکبر شاه» راه یافت و به مدح آن دو پادشاه و نیز «جهانگیر پسر اکبر شاه» پرداخت. وی بیشتر عمر خود را در احمدآباد گجرات گذرانید و مخصوصا چند سال آخر زندگی را در انزوا و گوشهنشینی سرگرم تفکرات عارفانه بود و همانجا به سال 1021 ه. ق درگذشت. او عالمی نکتهدان و شاعری سخنسنج و عارفی روشندل بود که به سبک هندی غزلسرایی میکرد.
آثار
دیوان نظیری نیشابوری که شامل قصاید، ترکیبات، مقطعات و رباعیات است در حدود ۱۰ هزار بیت دارد و در ایران و هندوستان به چاپ رسیدهاست. وی در ایجاد ترکیبات و تعبیرات جدید و به کار انداختن خیال باریک مهارت دارد.[۱]
اشعار
زان پس حسین حجّت حق در میان نهاد | منکر ز جهل، تیر حسد در کمان نهاد | |
حق ز اولیا مقام «ذبیح اللهیش» داد | در قبضهی مشیّت خویشش عنان نهاد | |
حلقی که بوسهگاه نبی بود، ظلم عهد | شمشیر زهر دادهی امّت بر آن نهاد | |
«ذبح عظیم» [۲] اشاره به قتل حسین بود | منّت که بر خلیل، خدای جهان نهاد | |
تعبیر کرد از آن به بلای مبین خلیل | کاندوه کربلای حسینش به جان نهاد | |
گرچه به صدق وعده براهیم را ستود | لیک از حسین، شرط وفا در میان نهاد | |
دادش مقام صبر و رضا تا شهید شد | با «نفس مطمئنّه» [۳] قدم در جنان نهاد | |
میراند در بلا و محن، نفس جاهدش | تا روح، پای بر زیر آسمان نهاد | |
شد حاصلش عذوبت [۴] روح از عذاب تن | جانش عزیز گشت چو تن در هوان نهاد | |
حق، مشهد حسین، محلّ شهود ساخت | فردوس در مکاره و رنج جهان نهاد | |
شطّ فرات راند ز طوفان کربلا | وانگه سر حسین به خون روان نهاد |