برداشتن بیعت: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
امام و پیشوای بیعت میتوان تعهد بیعت را از دوش بیعت کننده بردارد، که این امر را '''برداشتن بیعت''' می نامند. | امام و پیشوای [[بیعت]] میتوان تعهد بیعت را از دوش بیعت کننده بردارد، که این امر را '''برداشتن بیعت''' می نامند. | ||
== معنا و مفهوم == | ==معنا و مفهوم== | ||
بیعت، بر عهدۀ بیعتکننده، تکلیف حمایت و یارى مىآورد، مگر آنکه امام و پیشواى بیعت، این تعهّد را از دوش بیعتگران بردارد و آنان را در «حلّ» قرار دهد که اگر رفتند، پیمانشکنى محسوب نگردد. در اینکه آیا با | بیعت، بر عهدۀ بیعتکننده، تکلیف حمایت و یارى مىآورد، مگر آنکه امام و پیشواى بیعت، این تعهّد را از دوش بیعتگران بردارد و آنان را در «حلّ» قرار دهد که اگر رفتند، پیمانشکنى محسوب نگردد. در اینکه آیا با «حلّ بیعت»، مسئولیّت از دوش صاحبان بیعت برداشته مىشود، یا آنکه تکلیف حمایت و یارى حجّت خدا همچنان بر دوش آنان باقى است، بحث است. | ||
== برداشتن بیعت از کاروان کربلا == | ==برداشتن بیعت از کاروان کربلا== | ||
امام حسین (ع) یک بار در وسط راه، پس از شنیدن حوادث [[کوفه]] و آگاه شدن از دگرگونى اوضاع آن، بیعت را از همراهان برداشت، تا هر که مىخواهد برود. آن هنگام عدّهاى رفتند. یک بار هم [[شب عاشورا]] پس از خطبهاى که به ستایش از وفادارى اصحابش پرداخت، فرمود: «فانطلقوا جمیعا فى حلّ، لیس لى علیکم منّى ذمام، هذا لیل قد غشیکم فاتّخذوه جملا»<ref>وقعةالطفّ، ابى مخنف، ص ۱۹۷.</ref> | [[امام حسین (ع)]] یک بار در وسط راه، پس از شنیدن حوادث [[کوفه]] و آگاه شدن از دگرگونى اوضاع آن، بیعت را از همراهان برداشت، تا هر که مىخواهد برود. آن هنگام عدّهاى رفتند. یک بار هم [[شب عاشورا]] پس از خطبهاى که به ستایش از وفادارى اصحابش پرداخت، فرمود: «فانطلقوا جمیعا فى حلّ، لیس لى علیکم منّى ذمام، هذا لیل قد غشیکم فاتّخذوه جملا»<ref>وقعةالطفّ، ابى مخنف، ص ۱۹۷.</ref> | ||
اینها تنها مرا مىخواهند، شما را آزاد مىگذارم که هر کس مىخواهد برود. از تاریکى شب استفاده کنید و بروید. | اینها تنها مرا مىخواهند، شما را آزاد مىگذارم که هر کس مىخواهد برود. از تاریکى شب استفاده کنید و بروید. | ||
البته آن شب کسى نرفت. برادران، پسران و برادرزادگان [[عبد الله بن جعفر|عبداللهجعفر]] و [[زینب (ع)|حضرت زینب (س)]] و کسانى چون [[عباس ابن علی(ع)|حضرت عباس (ع)]]، [[زهیر بن قین بجلى|زهیر بن قین]] و دیگران برخاستند و اعلام حمایت و جانبازى تا مرز شهادت نمودند و زندگى بىامام و حیات پس از شهادت حسین(ع) را بىارزش دانستند.{{شعر}} | البته آن شب کسى نرفت. برادران، پسران و برادرزادگان [[عبد الله بن جعفر|عبداللهجعفر]] و [[زینب (ع)|حضرت زینب (س)]] و کسانى چون [[عباس ابن علی(ع)|حضرت عباس (ع)]]، [[زهیر بن قین بجلى|زهیر بن قین]] و دیگران برخاستند و اعلام حمایت و جانبازى تا مرز [[شهادت]] نمودند و زندگى بىامام و حیات پس از شهادت [[حسین|حسین(ع)]] را بىارزش دانستند.{{شعر}} | ||
{{ب| گفت اى گروه، هر که ندارد هواى ما | سر گیرد و برون رود از | {{ب| گفت اى گروه، هر که ندارد هواى ما | سر گیرد و برون رود از [[کربلا]]ى ما }} | ||
{{ب| برگردد آنکه با هوس کشور آمده | سر ناورد به افسر شاهى گداى ما }} | {{ب| برگردد آنکه با هوس کشور آمده | سر ناورد به افسر شاهى گداى ما }} |
نسخهٔ کنونی تا ۱۴ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۵۸
امام و پیشوای بیعت میتوان تعهد بیعت را از دوش بیعت کننده بردارد، که این امر را برداشتن بیعت می نامند.
معنا و مفهوم[ویرایش | ویرایش مبدأ]
بیعت، بر عهدۀ بیعتکننده، تکلیف حمایت و یارى مىآورد، مگر آنکه امام و پیشواى بیعت، این تعهّد را از دوش بیعتگران بردارد و آنان را در «حلّ» قرار دهد که اگر رفتند، پیمانشکنى محسوب نگردد. در اینکه آیا با «حلّ بیعت»، مسئولیّت از دوش صاحبان بیعت برداشته مىشود، یا آنکه تکلیف حمایت و یارى حجّت خدا همچنان بر دوش آنان باقى است، بحث است.
برداشتن بیعت از کاروان کربلا[ویرایش | ویرایش مبدأ]
امام حسین (ع) یک بار در وسط راه، پس از شنیدن حوادث کوفه و آگاه شدن از دگرگونى اوضاع آن، بیعت را از همراهان برداشت، تا هر که مىخواهد برود. آن هنگام عدّهاى رفتند. یک بار هم شب عاشورا پس از خطبهاى که به ستایش از وفادارى اصحابش پرداخت، فرمود: «فانطلقوا جمیعا فى حلّ، لیس لى علیکم منّى ذمام، هذا لیل قد غشیکم فاتّخذوه جملا»[۱]
اینها تنها مرا مىخواهند، شما را آزاد مىگذارم که هر کس مىخواهد برود. از تاریکى شب استفاده کنید و بروید.
البته آن شب کسى نرفت. برادران، پسران و برادرزادگان عبداللهجعفر و حضرت زینب (س) و کسانى چون حضرت عباس (ع)، زهیر بن قین و دیگران برخاستند و اعلام حمایت و جانبازى تا مرز شهادت نمودند و زندگى بىامام و حیات پس از شهادت حسین(ع) را بىارزش دانستند.
گفت اى گروه، هر که ندارد هواى ما | سر گیرد و برون رود از کربلاى ما | |
برگردد آنکه با هوس کشور آمده | سر ناورد به افسر شاهى گداى ما |
منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، قم، معارف، ج۱، ص ۶۸-۶۹.
پی نوشت[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- ↑ وقعةالطفّ، ابى مخنف، ص ۱۹۷.