سفره: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حسین
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱: خط ۱:
'''سفره'''، اطعام و احسانى که در خانه‌ها و تکیه‌ها، به یاد شهداى [[کربلا]] یا خانوادۀ [[حسین بن على (ع)|امام حسین(ع)]] به افراد مى‌دهند و اغلب در پى نذر و نیاز، سفره مى‌گسترند.
'''سفره'''، اطعام و احسانى که در خانه‌ها و تکیه‌ها، به یاد شهداى [[کربلا]] یا خانوادۀ [[حسین بن على (ع)|امام حسین(ع)]] به افراد مى‌دهند و اغلب در پى نذر و نیاز، سفره مى‌گسترند.


== مفهوم ==
==مفهوم==
به تناسب کسى که به نام او سفره پهن مى‌کنند،نام خاصّى به آن مى‌دهند،مثل سفرۀ [[عباس ابن علی(ع)|اباالفضل]]، سفرۀ [[زین العابدین «ع»|امام زین العابدین]]، سفرۀ [[رقیّه]] و امثال آن و آداب و رسوم خاصى دارد. آنچه که به یاد امام حسین(ع)ضیافت داده مى‌شود،چه در ایام [[محرم|محرّم]] و چه اوقات دیگر، مورد تقدیس افراد است و بعنوان تبرّک، بر سر آن سفره مى‌نشینند یا از غذاى آن اطعام ،به خانه‌ها مى‌برند و متواضعانه هر چند وضع مالى‌شان خوب باشد،از برکت معنوى آن استفاده مى‌کنند و آن را «غذاى امام حسین» مى‌دانند. به چنان سفره‌اى«سفرۀ ماتم»هم مى‌گفته‌اند.
به تناسب کسى که به نام او سفره پهن مى‌کنند،نام خاصى به آن مى‌دهند،مثل سفرۀ [[عباس ابن علی(ع)|اباالفضل]]، سفرۀ [[زین العابدین «ع»|امام زین العابدین]]، سفرۀ [[رقیّه|رقیه]] و امثال آن و آداب و رسوم خاصى دارد. آنچه که به یاد امام حسین(ع)ضیافت داده مى‌شود،چه در ایام [[محرم|محرم]] و چه اوقات دیگر، مورد تقدیس افراد است و بعنوان تبرک، بر سر آن سفره مى‌نشینند یا از غذاى آن اطعام ،به خانه‌ها مى‌برند و متواضعانه هر چند وضع مالى‌شان خوب باشد،از برکت معنوى آن استفاده مى‌کنند و آن را «غذاى امام حسین» مى‌دانند. به چنان سفره‌اى«سفرۀ ماتم»هم مى‌گفته‌اند.


== تاریخچه ==
==تاریخچه==
این از دیرباز رواج داشته است.خلفاى فاطمى در مجلس سوگوارى بر زمین مى‌نشستند و پیروانشان در نهایت اندوه،گرد آنان حلقه مى‌زدند.به جاى فرش در تالارها و سرسراها شن مى‌ریختند و خوراک بسیار مختصرى تنها مرکّب از عدس سیاه،پیازهاى شور و خیار و نان جوین که از دستى رنگ آن را تغییر مى‌دادند،بر سر خوان مى‌نهادند و آن را«سفرۀ ماتم» مى‌خواندند...». <ref>تاریخ آموزش در اسلام،احمد شلبى،ترجمه محمد حسین ساکت،ص ۳۲۴.</ref>
این از دیرباز رواج داشته است.خلفاى فاطمى در مجلس سوگوارى بر زمین مى‌نشستند و پیروانشان در نهایت اندوه،گرد آنان حلقه مى‌زدند.به جاى فرش در تالارها و سرسراها شن مى‌ریختند و خوراک بسیار مختصرى تنها مرکب از عدس سیاه،پیازهاى شور و خیار و نان جوین که از دستى رنگ آن را تغییر مى‌دادند،بر سر خوان مى‌نهادند و آن را«سفرۀ ماتم» مى‌خواندند...». <ref>تاریخ آموزش در اسلام،احمد شلبى،ترجمه محمد حسین ساکت،ص ۳۲۴.</ref>


== منبع ==
==منبع==


* [http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=654837&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، قم، معارف، ج۱، ص ۲۲۵-۲۲۶.]
*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=654837&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، قم، معارف، ج۱، ص ۲۲۵-۲۲۶.]


== پی‌نوشت ==
==پی‌نوشت==
<references />
<references />
[[رده:مفاهیم]]
[[رده:آیین‌ها]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۴ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۱۷

سفره، اطعام و احسانى که در خانه‌ها و تکیه‌ها، به یاد شهداى کربلا یا خانوادۀ امام حسین(ع) به افراد مى‌دهند و اغلب در پى نذر و نیاز، سفره مى‌گسترند.

مفهوم[ویرایش | ویرایش مبدأ]

به تناسب کسى که به نام او سفره پهن مى‌کنند،نام خاصى به آن مى‌دهند،مثل سفرۀ اباالفضل، سفرۀ امام زین العابدین، سفرۀ رقیه و امثال آن و آداب و رسوم خاصى دارد. آنچه که به یاد امام حسین(ع)ضیافت داده مى‌شود،چه در ایام محرم و چه اوقات دیگر، مورد تقدیس افراد است و بعنوان تبرک، بر سر آن سفره مى‌نشینند یا از غذاى آن اطعام ،به خانه‌ها مى‌برند و متواضعانه هر چند وضع مالى‌شان خوب باشد،از برکت معنوى آن استفاده مى‌کنند و آن را «غذاى امام حسین» مى‌دانند. به چنان سفره‌اى«سفرۀ ماتم»هم مى‌گفته‌اند.

تاریخچه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

این از دیرباز رواج داشته است.خلفاى فاطمى در مجلس سوگوارى بر زمین مى‌نشستند و پیروانشان در نهایت اندوه،گرد آنان حلقه مى‌زدند.به جاى فرش در تالارها و سرسراها شن مى‌ریختند و خوراک بسیار مختصرى تنها مرکب از عدس سیاه،پیازهاى شور و خیار و نان جوین که از دستى رنگ آن را تغییر مى‌دادند،بر سر خوان مى‌نهادند و آن را«سفرۀ ماتم» مى‌خواندند...». [۱]

منبع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

پی‌نوشت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. تاریخ آموزش در اسلام،احمد شلبى،ترجمه محمد حسین ساکت،ص ۳۲۴.