شعارهاى عاشورا: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حسین
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «برخى از کلمات سید الشهدا«ع»چه در فاصلۀ مدینه تا کربلا و چه در روز عاشورا، دار...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
برخى از کلمات سید الشهدا«ع»چه در فاصلۀ مدینه تا کربلا و چه در روز عاشورا، داراى پیامهاى مؤثر و دیدگاههاى الهام‌بخش براى جهاد و کرامت است.این سخنان یا در ضمن خطبه‌ها آمده است،یا رجزها و اشعار آن حضرت،و حالت شعارى به خود گرفته است.مى‌توان هدف حسینى و اندیشه‌ها و روحیه‌هاى عاشورایى را از آنها دریافت و آن فرازهاى فروزان را شعارهاى نهضت عاشورا دانست.برخى از این شعارها چنین است:
برخى از کلمات [[حسین بن على (ع)|سیدالشهدا(ع)]] چه در فاصلۀ مدینه تا [[کربلا]] و چه در روز [[عاشورا]]، داراى پیامهاى مؤثر و دیدگاههاى الهام ‌بخش براى جهاد و کرامت است.این سخنان یا در ضمن خطبه‌ها آمده است، یا رجزها و اشعار آن حضرت و حالت شعارى به خود گرفته است. مى‌توان هدف حسینى و اندیشه‌ها و روحیه‌هاى عاشورایى را از آنها دریافت و آن فرازهاى فروزان را شعارهاى نهضت عاشورا دانست. برخى از این شعارها چنین است:


1-«على الاسلام السلام،اذ بلیت الأمّة براع مثل یزید» <ref>موسوعة کلمات الامام الحسین،ص 284.</ref> (این را در پاسخ مروان در مدینه فرمود،که از آن حضرت مى‌خواست تا با یزید بیعت کند).
* «على الاسلام السلام،اذ بلیت الأمّة براع مثل یزید» <ref>موسوعة کلمات الامام الحسین،ص ۲۸۴.</ref> (این را در پاسخ مروان در مدینه فرمود،که از آن حضرت مى‌خواست تا با [[یزید]] بیعت کند).
* «و اللّه لو لم یکن ملجأ و لا مأوى لما بایعت یزید بن معاویة» <ref>بحار الأنوار،ج ۴۴،ص ۳۲۹،اعیان الشیعة،ج ۱،ص ۵۸۸.</ref> (در پاسخ برادرش [[محمد حنفیه|محمّد حنفیّه]] فرمود).
* «انّى لا ارى الموت الاّ سعادة و الحیاة مع الظالمین الاّ برما» <ref>بحار الأنوار،ج ۴۴،ص ۳۸۱</ref> (خطاب به یارانش در [[کربلا]]).
* «الناس عبید الدنیا و الدّین لعق على ألسنتهم یحوطونه ما درّت معایشهم فاذا محّصوا بالبلاء قلّ الدّیّانون» <ref>تحف العقول(چاپ جامعۀ مدرسین)،ص ۲۴۵،بحار الأنوار،ج ۷۵،ص ۱۱۷.</ref> (در مسیر رفتن به کربلا در منزلگاه ذى حسم).
* «الا ترون انّ الحقّ لا یعمل به و انّ الباطل لا یتناهى عنه؟فلیرغب المؤمن فى لقاء ربّه محقّا...» <ref>مناقب،ابن شهر آشوب،ج ۴،ص ۶۸.</ref> (در کربلا خطاب به اصحاب خویش فرمود).
* «خطّ الموت على ولد آدم مخطّ القلادة على جید الفتاة» <ref>لهوف،ص ۵۳،بحار الأنوار،ج ۴۴،ص ۳۶۶.</ref> (از سخنرانى امام حسین(ع)در مکّه پیش از خروج به سوى کوفه،در میان جمعى از خانواده،یاران و شیعیان خویش).
* «من رأى سلطانا جائرا مستحلاّ لحرام اللّه،ناکثا عهده مخالفا لسنّة رسول اللّه یعمل فى عباد اللّه بالإثم و العدوان فلم یغیّر علیه بفعل و لا قول کان حقّا على اللّه ان یدخله مدخله» <ref>وقعة الطف،ص ۱۷۲،موسوعة کلمات الامام الحسین،ص ۳۶۱.</ref> (در منزلگاه [[منزلگاه بیضه|بیضه]]،در مسیر کوفه،خطاب به سپاه [[حرّ بن یزید ریاحى|حرّ]]).
* «ما الإمام،الاّ العامل بالکتاب و الآخذ بالقسط و الدّائن بالحقّ و الحابس نفسه على ذات اللّه» <ref>بحار الأنوار،ج ۴۴،ص ۳۳۴.</ref> (امام این صفات امام راستین را در پاسخ به دعوتنامه‌هاى کوفیان نوشت و توسّط [[مسلم بن عقیل]] به کوفه فرستاد).
* «سأمضى و ما بالموت عار على الفتى اذا ما نوى حقّا و جاهد مسلما» <ref>همان،ص ۳۷۸.</ref> (شعر از دیگرى است،امّا امام حسین(ع)آن را در پاسخ به تهدیدهاى حرّ،در مسیر کوفه خواند).
* «رضى اللّه رضانا اهل البیت،نصبر على بلائه و یوفّینا اجر الصّابرین» <ref>همان،ص ۳۶۶،اعیان الشیعة،ج ۱،ص ۵۳۹.</ref> (در خطبه‌اى که هنگام خروج از مکّه ایراد نمود،خطاب به اصحاب و یاران فرمود).
* «من کان باذلا فینا مهجته و موطّنا على لقاء اللّه نفسه فلیرحل معنا» <ref>همان.</ref> (در آستانۀ خروج از مکه به سوى کوفه فرمود و راه خونین و آمیخته به [[شهادت]] را ترسیم فرمود).
* «انّما خرجت لطلب الإصلاح فى امّة جدّى» <ref>مناقب،ابن شهر آشوب،ج ۴،ص ۸۹.</ref> (در وصیّت نامۀ سید الشهدا(ع)به برادرش محمّد حنفیّه آمده است که قبل از خروج به سوى مدینه نوشت).
* «لا اعطیکم بیدى اعطاء الذّلیل و لا أقرّ اقرار العبید[لا أفرّ فرار العبید]» <ref>مقتل الحسین،مقرّم،ص ۲۸۰.</ref> (در سخنرانى صبح عاشورا،خطاب به نیروهاى دشمن فرمود،که خواستار تسلیم شدن آن حضرت بودند).
* «هیهات منّا الذّلّة،یأبى اللّه ذلک لنا و رسوله و المؤمنون...» <ref>نفس المهموم،ص ۱۳۱،مقتل خوارزمى،ج ۲،ص ۷.</ref> (در خطاب به سپاه دشمن فرمود،پس از آنکه خود را سر دوراهى ذلّت و شهادت محیّر دید.)
* «فهل هو الاّ الموت؟فمرحبا به» <ref>موسوعة کلمات الامام الحسین،ص ۳۸۲.</ref> (در پاسخ [[عمر سعد]]،که نامه‌اى به آن حضرت فرستاد و خواستار تسلیم شدن بود).
* «صبرا بنى الکرام،فما الموت الاّ قنطرة تعبر بکم عن البؤس و الضّرّاء الى الجنان الواسعة و النعیم الدّائمة» <ref>نفس المهموم،ص ۱۳۵،معانى الأخبار،ص ۲۸۸.</ref> (خطاب به یاران فداکار خویش در صبح عاشورا،پس از آنکه تعدادى از اصحابش شهید شدند).
* «الموت خیر من رکوب العار و العار اولى من دخول النّار» <ref>مناقب،ابن شهر آشوب،ج ۱،ص ۶۸.</ref> (که روز عاشورا هنگام پیکار با سپاه دشمن به عنوان رجز حماسى مى‌خواند و شهادت را بر ننگ تسلیم، ترجیح مى‌داد).
* «موت فى عزّ خیر من حیاة فى ذلّ» <ref>بحار الأنوار،ج ۴۴،ص ۱۹۲.</ref> (که مرگ سرخ،به از زندگى ننگین است).
* «ان لم یکن لکم دین و کنتم لا تخافون المعاد فکونوا احرارا فى دنیاکم» <ref>همان،ج ۴۵،ص ۵۱.</ref> (در آخرین لحظات پیش از شهادت،وقتى شنید سپاه کوفه به طرف خیمه‌هاى حرم او حمله کرده‌اند،خطاب به پیروان ابوسفیان چنان فرمود).
* «هل من ناصر ینصر ذرّیته الأطهار؟» <ref>ذریعة النجاة،ص ۱۲۹.</ref> «هل من ذابّ یذبّ عن حرم رسول اللّه؟» <ref>بحار الأنوار،ج ۴۵،ص ۴۶.</ref> (وقتى سید الشهدا(ع)این نصرت خواهى و استغاثه را بر زبان آورد که همۀ یاران و بستگانش شهید شده بودند).


2-«و اللّه لو لم یکن ملجأ و لا مأوى لما بایعت یزید بن معاویة» <ref>بحار الأنوار،ج 44،ص 329،اعیان الشیعة،ج 1،ص 588.</ref> (در پاسخ برادرش محمّد حنفیّه فرمود).
از مجموعۀ این جملات نورانى و حماسى که شعارهاى حسین(ع)در نهضتش به شمار مى‌آید،تأکید آن امام،بر مفاهیم و ارزشهاى زیر به دست مى‌آید:نابودى اسلام در شرایط سلطۀ یزیدى،حرمت بیعت با کسى چون یزید،شرافت مرگ سرخ بر زندگى ذلّت بار،اندک بودن انسانهاى راستین در صحنۀ امتحان،لزوم شهادت طلبى در عصر حاکمیّت باطل،زینت بودن شهادت براى انسان،تکلیف مبارزه با سلطۀ جور و طغیان، اوصاف پیشواى حق،تسلیم و رضا در برابر خواستۀ خداوند،همراهى شهادت طلبان در مبارزات حقجویانه،حرمت ذلّت‌پذیرى براى آزادگان و فرزانگان مؤمن،پل بودن مرگ براى عبور به بهشت برین،آزادگى و جوانمردى،یارى خواهى از همه و همیشه در راه احقاق حق و...
 
3-«انّى لا ارى الموت الاّ سعادة و الحیاة مع الظالمین الاّ برما» <ref>بحار الأنوار،ج 44،ص 381.</ref> (خطاب به یارانش در کربلا).
 
4-«الناس عبید الدنیا و الدّین لعق على ألسنتهم یحوطونه ما درّت معایشهم فاذا محّصوا بالبلاء قلّ الدّیّانون» <ref>تحف العقول(چاپ جامعۀ مدرسین)،ص 245،بحار الأنوار،ج 75،ص 117.</ref> (در مسیر رفتن به کربلا در منزلگاه ذى حسم).
 
5-«الا ترون انّ الحقّ لا یعمل به و انّ الباطل لا یتناهى عنه؟فلیرغب المؤمن فى لقاء ربّه محقّا...» <ref>مناقب،ابن شهر آشوب،ج 4،ص 68.</ref> (در کربلا خطاب به اصحاب خویش فرمود).
 
6-«خطّ الموت على ولد آدم مخطّ القلادة على جید الفتاة» <ref>لهوف،ص 53،بحار الأنوار،ج 44،ص 366.</ref> (از سخنرانى امام حسین«ع»در مکّه پیش از خروج به سوى کوفه،در میان جمعى از خانواده،یاران و شیعیان خویش).
 
7-«من رأى سلطانا جائرا مستحلاّ لحرام اللّه،ناکثا عهده مخالفا لسنّة رسول اللّه یعمل فى عباد اللّه بالإثم و العدوان فلم یغیّر علیه بفعل و لا قول کان حقّا على اللّه ان یدخله مدخله» <ref>وقعة الطف،ص 172،موسوعة کلمات الامام الحسین،ص 361.</ref> (در منزلگاه بیضه،در مسیر کوفه،خطاب به سپاه حرّ).
 
8-«ما الإمام،الاّ العامل بالکتاب و الآخذ بالقسط و الدّائن بالحقّ و الحابس نفسه على ذات اللّه» <ref>بحار الأنوار،ج 44،ص 334.</ref> (امام این صفات امام راستین را در پاسخ به دعوتنامه‌هاى کوفیان نوشت و توسّط مسلم بن عقیل به کوفه فرستاد).
 
9-«سأمضى و ما بالموت عار على الفتى اذا ما نوى حقّا و جاهد مسلما» <ref>همان،ص 378.</ref> (شعر از دیگرى است،امّا امام حسین«ع»آن را در پاسخ به تهدیدهاى حرّ،در مسیر کوفه خواند).
 
10-«رضى اللّه رضانا اهل البیت،نصبر على بلائه و یوفّینا اجر الصّابرین» <ref>همان،ص 366،اعیان الشیعة،ج 1،ص 539.</ref> (در خطبه‌اى که هنگام خروج از مکّه ایراد نمود،خطاب به اصحاب و یاران فرمود).
 
11-«من کان باذلا فینا مهجته و موطّنا على لقاء اللّه نفسه فلیرحل معنا» <ref>همان.</ref> (در آستانۀ خروج از مکه به سوى کوفه فرمود و راه خونین و آمیخته به شهادت را ترسیم فرمود).
 
12-«انّما خرجت لطلب الإصلاح فى امّة جدّى» <ref>مناقب،ابن شهر آشوب،ج 4،ص 89.</ref> (در وصیّت نامۀ سید الشهدا«ع»به برادرش محمّد حنفیّه آمده است که قبل از خروج به سوى مدینه نوشت).
 
13-«لا اعطیکم بیدى اعطاء الذّلیل و لا أقرّ اقرار العبید[لا أفرّ فرار العبید]» <ref>مقتل الحسین،مقرّم،ص 280.</ref> (در سخنرانى صبح عاشورا،خطاب به نیروهاى دشمن فرمود،که خواستار تسلیم شدن آن حضرت بودند).
 
14-«هیهات منّا الذّلّة،یأبى اللّه ذلک لنا و رسوله و المؤمنون...» <ref>نفس المهموم،ص 131،مقتل خوارزمى،ج 2،ص 7.</ref> (در خطاب به سپاه دشمن فرمود،پس از آنکه خود را سر دوراهى ذلّت و شهادت محیّر دید.)
 
15-«فهل هو الاّ الموت؟فمرحبا به» <ref>موسوعة کلمات الامام الحسین،ص 382.</ref> (در پاسخ عمر سعد،که نامه‌اى به آن حضرت فرستاد و خواستار تسلیم شدن بود).
 
16-«صبرا بنى الکرام،فما الموت الاّ قنطرة تعبر بکم عن البؤس و الضّرّاء الى الجنان الواسعة و النعیم الدّائمة» <ref>نفس المهموم،ص 135،معانى الأخبار،ص 288.</ref> (خطاب به یاران فداکار خویش در صبح عاشورا،پس از آنکه تعدادى از اصحابش شهید شدند).
 
17-«الموت خیر من رکوب العار و العار اولى من دخول النّار» <ref>مناقب،ابن شهر آشوب،ج 1،ص 68.</ref> (که روز عاشورا هنگام پیکار با سپاه دشمن به عنوان رجز حماسى مى‌خواند و شهادت را بر ننگ تسلیم، ترجیح مى‌داد).
 
18-«موت فى عزّ خیر من حیاة فى ذلّ» <ref>بحار الأنوار،ج 44،ص 192.</ref> (که مرگ سرخ،به از زندگى ننگین است).
 
19-«ان لم یکن لکم دین و کنتم لا تخافون المعاد فکونوا احرارا فى دنیاکم» <ref>همان،ج 45،ص 51.</ref> (در آخرین لحظات پیش از شهادت،وقتى شنید سپاه کوفه به طرف خیمه‌هاى حرم او حمله کرده‌اند،خطاب به پیروان ابو سفیان چنان فرمود).
 
20-«هل من ناصر ینصر ذرّیته الأطهار؟» <ref>ذریعة النجاة،ص 129.</ref> «هل من ذابّ یذبّ عن حرم رسول اللّه؟» <ref>بحار الأنوار،ج 45،ص 46.</ref> (وقتى سید الشهدا«ع»این نصرت خواهى و استغاثه را بر زبان آورد که همۀ یاران و بستگانش شهید شده بودند).
 
از مجموعۀ این جملات نورانى و حماسى که شعارهاى حسین«ع»در نهضتش به شمار مى‌آید،تأکید آن امام،بر مفاهیم و ارزشهاى زیر به دست مى‌آید:نابودى اسلام در شرایط سلطۀ یزیدى،حرمت بیعت با کسى چون یزید،شرافت مرگ سرخ بر زندگى ذلّت بار،اندک بودن انسانهاى راستین در صحنۀ امتحان،لزوم شهادت طلبى در عصر حاکمیّت باطل،زینت بودن شهادت براى انسان،تکلیف مبارزه با سلطۀ جور و طغیان، اوصاف پیشواى حق،تسلیم و رضا در برابر خواستۀ خداوند،همراهى شهادت طلبان در مبارزات حقجویانه،حرمت ذلّت‌پذیرى براى آزادگان و فرزانگان مؤمن،پل بودن مرگ براى عبور به بهشت برین،آزادگى و جوانمردى،یارى خواهى از همه و همیشه در راه احقاق حق و...


بقا و جاودانگى عاشورا،در سایۀ همین تعلیمات و آرمانهاست که در کلام آن حضرت جلوه‌گر است و نهضتهاى ضدّ ستم و ضد استبداد،همواره از این پیامها و درونمایه‌ها الهام گرفته‌اند.
بقا و جاودانگى عاشورا،در سایۀ همین تعلیمات و آرمانهاست که در کلام آن حضرت جلوه‌گر است و نهضتهاى ضدّ ستم و ضد استبداد،همواره از این پیامها و درونمایه‌ها الهام گرفته‌اند.


{| درس آزادى به دنیا داد رفتار حسین | بذر همّت در جهان افشاند،افکار حسین }}
<br />
 
{|
{{ب| «گر ندارى دین به عالم،لا اقل آزاده باش» | این کلام نغز مى‌باشد ز گفتار حسین }}
|درس آزادى به دنیا داد رفتار حسین  
 
|
{{ب| «مرگ با عزّت ز عیش در مذلّت بهتر است» | نغمه‌اى مى‌باشد از لعل دربار حسین <ref>حسین پیشواى انسانها،ص 70(شعر از فضل اللّه صلواتى).</ref> }}
|بذر همّت در جهان افشاند،افکار حسین  
 
|-
 
|«گر ندارى دین به عالم،لا اقل آزاده باش»  
 
|
 
|این کلام نغز مى‌باشد ز گفتار حسین  
 
|-
 
|«مرگ با عزّت ز عیش در مذلّت بهتر است»  
|
|نغمه‌اى مى‌باشد از لعل دربار حسین <ref>حسین پیشواى انسانها،ص ۷۰(شعر از فضل اللّه صلواتى).</ref>
|}


== منبع ==


* [http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=559291&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، قم، معارف، ج۱، ص ۲۴۷-۲۵۰.]


جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، قم، معارف، ج1، ص 247-250.
== پی‌نوشت ==
<references />

نسخهٔ ‏۱۳ سپتامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۴۴

برخى از کلمات سیدالشهدا(ع) چه در فاصلۀ مدینه تا کربلا و چه در روز عاشورا، داراى پیامهاى مؤثر و دیدگاههاى الهام ‌بخش براى جهاد و کرامت است.این سخنان یا در ضمن خطبه‌ها آمده است، یا رجزها و اشعار آن حضرت و حالت شعارى به خود گرفته است. مى‌توان هدف حسینى و اندیشه‌ها و روحیه‌هاى عاشورایى را از آنها دریافت و آن فرازهاى فروزان را شعارهاى نهضت عاشورا دانست. برخى از این شعارها چنین است:

  • «على الاسلام السلام،اذ بلیت الأمّة براع مثل یزید» [۱] (این را در پاسخ مروان در مدینه فرمود،که از آن حضرت مى‌خواست تا با یزید بیعت کند).
  • «و اللّه لو لم یکن ملجأ و لا مأوى لما بایعت یزید بن معاویة» [۲] (در پاسخ برادرش محمّد حنفیّه فرمود).
  • «انّى لا ارى الموت الاّ سعادة و الحیاة مع الظالمین الاّ برما» [۳] (خطاب به یارانش در کربلا).
  • «الناس عبید الدنیا و الدّین لعق على ألسنتهم یحوطونه ما درّت معایشهم فاذا محّصوا بالبلاء قلّ الدّیّانون» [۴] (در مسیر رفتن به کربلا در منزلگاه ذى حسم).
  • «الا ترون انّ الحقّ لا یعمل به و انّ الباطل لا یتناهى عنه؟فلیرغب المؤمن فى لقاء ربّه محقّا...» [۵] (در کربلا خطاب به اصحاب خویش فرمود).
  • «خطّ الموت على ولد آدم مخطّ القلادة على جید الفتاة» [۶] (از سخنرانى امام حسین(ع)در مکّه پیش از خروج به سوى کوفه،در میان جمعى از خانواده،یاران و شیعیان خویش).
  • «من رأى سلطانا جائرا مستحلاّ لحرام اللّه،ناکثا عهده مخالفا لسنّة رسول اللّه یعمل فى عباد اللّه بالإثم و العدوان فلم یغیّر علیه بفعل و لا قول کان حقّا على اللّه ان یدخله مدخله» [۷] (در منزلگاه بیضه،در مسیر کوفه،خطاب به سپاه حرّ).
  • «ما الإمام،الاّ العامل بالکتاب و الآخذ بالقسط و الدّائن بالحقّ و الحابس نفسه على ذات اللّه» [۸] (امام این صفات امام راستین را در پاسخ به دعوتنامه‌هاى کوفیان نوشت و توسّط مسلم بن عقیل به کوفه فرستاد).
  • «سأمضى و ما بالموت عار على الفتى اذا ما نوى حقّا و جاهد مسلما» [۹] (شعر از دیگرى است،امّا امام حسین(ع)آن را در پاسخ به تهدیدهاى حرّ،در مسیر کوفه خواند).
  • «رضى اللّه رضانا اهل البیت،نصبر على بلائه و یوفّینا اجر الصّابرین» [۱۰] (در خطبه‌اى که هنگام خروج از مکّه ایراد نمود،خطاب به اصحاب و یاران فرمود).
  • «من کان باذلا فینا مهجته و موطّنا على لقاء اللّه نفسه فلیرحل معنا» [۱۱] (در آستانۀ خروج از مکه به سوى کوفه فرمود و راه خونین و آمیخته به شهادت را ترسیم فرمود).
  • «انّما خرجت لطلب الإصلاح فى امّة جدّى» [۱۲] (در وصیّت نامۀ سید الشهدا(ع)به برادرش محمّد حنفیّه آمده است که قبل از خروج به سوى مدینه نوشت).
  • «لا اعطیکم بیدى اعطاء الذّلیل و لا أقرّ اقرار العبید[لا أفرّ فرار العبید]» [۱۳] (در سخنرانى صبح عاشورا،خطاب به نیروهاى دشمن فرمود،که خواستار تسلیم شدن آن حضرت بودند).
  • «هیهات منّا الذّلّة،یأبى اللّه ذلک لنا و رسوله و المؤمنون...» [۱۴] (در خطاب به سپاه دشمن فرمود،پس از آنکه خود را سر دوراهى ذلّت و شهادت محیّر دید.)
  • «فهل هو الاّ الموت؟فمرحبا به» [۱۵] (در پاسخ عمر سعد،که نامه‌اى به آن حضرت فرستاد و خواستار تسلیم شدن بود).
  • «صبرا بنى الکرام،فما الموت الاّ قنطرة تعبر بکم عن البؤس و الضّرّاء الى الجنان الواسعة و النعیم الدّائمة» [۱۶] (خطاب به یاران فداکار خویش در صبح عاشورا،پس از آنکه تعدادى از اصحابش شهید شدند).
  • «الموت خیر من رکوب العار و العار اولى من دخول النّار» [۱۷] (که روز عاشورا هنگام پیکار با سپاه دشمن به عنوان رجز حماسى مى‌خواند و شهادت را بر ننگ تسلیم، ترجیح مى‌داد).
  • «موت فى عزّ خیر من حیاة فى ذلّ» [۱۸] (که مرگ سرخ،به از زندگى ننگین است).
  • «ان لم یکن لکم دین و کنتم لا تخافون المعاد فکونوا احرارا فى دنیاکم» [۱۹] (در آخرین لحظات پیش از شهادت،وقتى شنید سپاه کوفه به طرف خیمه‌هاى حرم او حمله کرده‌اند،خطاب به پیروان ابوسفیان چنان فرمود).
  • «هل من ناصر ینصر ذرّیته الأطهار؟» [۲۰] «هل من ذابّ یذبّ عن حرم رسول اللّه؟» [۲۱] (وقتى سید الشهدا(ع)این نصرت خواهى و استغاثه را بر زبان آورد که همۀ یاران و بستگانش شهید شده بودند).

از مجموعۀ این جملات نورانى و حماسى که شعارهاى حسین(ع)در نهضتش به شمار مى‌آید،تأکید آن امام،بر مفاهیم و ارزشهاى زیر به دست مى‌آید:نابودى اسلام در شرایط سلطۀ یزیدى،حرمت بیعت با کسى چون یزید،شرافت مرگ سرخ بر زندگى ذلّت بار،اندک بودن انسانهاى راستین در صحنۀ امتحان،لزوم شهادت طلبى در عصر حاکمیّت باطل،زینت بودن شهادت براى انسان،تکلیف مبارزه با سلطۀ جور و طغیان، اوصاف پیشواى حق،تسلیم و رضا در برابر خواستۀ خداوند،همراهى شهادت طلبان در مبارزات حقجویانه،حرمت ذلّت‌پذیرى براى آزادگان و فرزانگان مؤمن،پل بودن مرگ براى عبور به بهشت برین،آزادگى و جوانمردى،یارى خواهى از همه و همیشه در راه احقاق حق و...

بقا و جاودانگى عاشورا،در سایۀ همین تعلیمات و آرمانهاست که در کلام آن حضرت جلوه‌گر است و نهضتهاى ضدّ ستم و ضد استبداد،همواره از این پیامها و درونمایه‌ها الهام گرفته‌اند.


درس آزادى به دنیا داد رفتار حسین بذر همّت در جهان افشاند،افکار حسین
«گر ندارى دین به عالم،لا اقل آزاده باش» این کلام نغز مى‌باشد ز گفتار حسین
«مرگ با عزّت ز عیش در مذلّت بهتر است» نغمه‌اى مى‌باشد از لعل دربار حسین [۲۲]

منبع

پی‌نوشت

  1. موسوعة کلمات الامام الحسین،ص ۲۸۴.
  2. بحار الأنوار،ج ۴۴،ص ۳۲۹،اعیان الشیعة،ج ۱،ص ۵۸۸.
  3. بحار الأنوار،ج ۴۴،ص ۳۸۱
  4. تحف العقول(چاپ جامعۀ مدرسین)،ص ۲۴۵،بحار الأنوار،ج ۷۵،ص ۱۱۷.
  5. مناقب،ابن شهر آشوب،ج ۴،ص ۶۸.
  6. لهوف،ص ۵۳،بحار الأنوار،ج ۴۴،ص ۳۶۶.
  7. وقعة الطف،ص ۱۷۲،موسوعة کلمات الامام الحسین،ص ۳۶۱.
  8. بحار الأنوار،ج ۴۴،ص ۳۳۴.
  9. همان،ص ۳۷۸.
  10. همان،ص ۳۶۶،اعیان الشیعة،ج ۱،ص ۵۳۹.
  11. همان.
  12. مناقب،ابن شهر آشوب،ج ۴،ص ۸۹.
  13. مقتل الحسین،مقرّم،ص ۲۸۰.
  14. نفس المهموم،ص ۱۳۱،مقتل خوارزمى،ج ۲،ص ۷.
  15. موسوعة کلمات الامام الحسین،ص ۳۸۲.
  16. نفس المهموم،ص ۱۳۵،معانى الأخبار،ص ۲۸۸.
  17. مناقب،ابن شهر آشوب،ج ۱،ص ۶۸.
  18. بحار الأنوار،ج ۴۴،ص ۱۹۲.
  19. همان،ج ۴۵،ص ۵۱.
  20. ذریعة النجاة،ص ۱۲۹.
  21. بحار الأنوار،ج ۴۵،ص ۴۶.
  22. حسین پیشواى انسانها،ص ۷۰(شعر از فضل اللّه صلواتى).