غلامحسین (وجدی) جواهری: تفاوت میان نسخهها
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
(←منابع) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
*«على در شعر و ستایش» | *«على در شعر و ستایش» | ||
=== ویرایشها === | ===ویرایشها=== | ||
*«تصحیح دیوان سلطان قاجار» | *«تصحیح دیوان سلطان قاجار» | ||
خط ۱۰۶: | خط ۱۰۶: | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
*[[کاروان شعر عاشورا|محمد علی مجاهدی، ''کاروان شعر عاشورا''، زمزم هدایت، ج1، ص 563-564.]] | *[[کاروان شعر عاشورا|محمد علی مجاهدی، ''کاروان شعر عاشورا''، زمزم هدایت، ج1، ص 563-564.]] |
نسخهٔ ۱۴ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۲۵
غلامحسین (وجدى) جواهرى | |
---|---|
زمینهٔ کاری | شعر |
زادروز | 1303 قم |
ملیت | ایرانی |
سبک نوشتاری | غزل |
دیوان سرودهها | «گلهاى جاویدان»، «در آسمان سخن»، «تصحیح کلیات شیخ بهایى»، «تصحیح دیوان عرفى شیرازى»، «تصحیح دیوان نظیرى نیشابورى»، «نمونههاى طنز فارسى»، «نگارش پارسى»، «على در شعر و ستایش»، «تصحیح دیوان سلطان قاجار» و «تصحیح دیوان قصّاب کاشانى» و مجموعه شعر «دیدار». |
تخلص | وجدى |
مدرک تحصیلی | متوسطه |
غلامحسین (وجدى) جواهرى (زاده 1303 در قم) شاعر ایرانی است.
زندگینامه
وجدی تحصیلات ابتدایى و متوسطه را در تهران به پایان برد اما به خاطر درگذشت پدرش، از ادامۀ تحصیل بازماند و به امر تجارت و کشاورزى روى آورد، ولى طبع حساس او نتوانست این شرایط را تحمل کند و به استخدام فرهنگ درآمد و به امر تدریس پرداخت. او از غزلسرایان مطرح و نامآشناى روزگار ماست و اخوانیات و مطایبات منظوم او نیز در شمار بهترینهاى اینگونه آثار قرار دارد. وى با نام مستعار «خروس بىمحل» با روزنامۀ فکاهى «توفیق» همکارى مىکرد.
آثار
مقالهها
- «گلهاى جاویدان»
- «در آسمان سخن»
- «نمونههاى طنز فارسى»
- «نگارش پارسى»
- «على در شعر و ستایش»
ویرایشها
- «تصحیح دیوان سلطان قاجار»
- «تصحیح دیوان قصّاب کاشانى»
- «تصحیح کلیات شیخ بهایى»
- «تصحیح دیوان عرفى شیرازى»
- «تصحیح دیوان نظیرى نیشابورى»
اشعار
- مجموعه شعر «دیدار» (1369)
- ترکیب دوازدهبندى در اقتفاى مرثیۀ دوازدهبند محتشم کاشانى، که به نقل دوبند آن بسنده مىکنیم: [۱]
بند ششم
تنها نه بر تو مردم دنیا گریستند | کرّوبیان عالم بالا گریستند | |
بر تشنهکامى تو در آن آفتاب گرم | مرغ هوا و ماهى دریا گریستند | |
پروانهوار گِرد خیام تو کودکان | چون شمع سوختند و سراپا گریستند | |
شد عرش و فرش لجّۀ خون از هجوم اشک | در ماتم تو خیل ملک تا گریستند | |
تنها نشد به سوگ تو اسلام داغدار | بر ماتم تو راهب و ترسا گریستند | |
آن کس که در عزاى تو گریان نشد، که بود؟ | چشمش چو چشم من گهر افشان نشد،که بود؟ [۲] |
بند هشتم
من کیستم؟ فروغ سپهر امامتم | نور خدا و معنى سرّ ولایتم | |
هر جا که عشق جلوه کند، حسن یوسفم | هر جا عفاف پرده کشد، راز خلوتم | |
در بارگاه قدس نبردهست هیچکس | حتّى فرشته ره به حریم جلالتم | |
از جلوۀ عفاف به گردون ندیده است | حتى ستاره پرتوى از رنگ عفّتم | |
خوارم مبین یزید به بزمت از آنکه هست | ذرات کاینات گواه اصالتم | |
من زینبم، سلالۀ زهراى اطهرم | دخت امام و، زادۀ پاک پیمبرم [۳] |