قعقاع بن شور ذهلی: تفاوت میان نسخهها
T.ramezani (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «قَعقاعبن شور، از عمال و طرفداران عبیداللهبن زیاد بود. قَعقاعبن شور...» ایجاد کرد) |
T.ramezani (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''قَعقاع بن شور،''' از عمال و طرفداران عبیدالله بن زیاد بود. | |||
{{جعبه اطلاعات قاتل شهدای کربلا | |||
|اطلاعات قاتل = | |||
| تصویر = | |||
| توضیح تصویر = | |||
| نام کامل =قَعقاع بن شور بن عمرو بن شیبان بن ذهل بن ثعلبه | |||
| کنیه = | |||
| لقب = | |||
| زادروز/زادگاه = | |||
| محل زندگی = | |||
| نسب/قبیله = | |||
| خویشاوندان سرشناس = | |||
| تاریخ و مکان درگذشت= | |||
| نحوه درگذشت= | |||
| مدفن = | |||
| اقدامات = | |||
| انگیزه = | |||
| نقشهای برجسته = | |||
| دیگر فعالیتها = | |||
| منصب = | |||
}} | |||
==زندگینامه== | |||
قَعقاع بن شور بن عمرو بن شیبان بن ذهل بن ثعلبه، از قبیله بکر بن وائل است.<ref>- الکامل مبرد، ج1، ص120؛ الغارات، ج2، ص899.</ref> | |||
اولین بار که از قَعقاع بن شور سخن به میان میآید، در زمان امام علی (ع) است. بنا به روایتی از ابوذر غفاری از قول پیامبر (ص): هر کس مرا ترک کند، خداوند را ترک گفته و هر کس علی (ع) را ترک گوید، مرا ترک گفته است. مرحوم ثقفی در ادامه مینویسد: یکی از کسانی که امام علی (ع) را ترک گفت و به معاویه پیوست و همنشین او شد، قَعقاع بن شور بود.<ref>- الغارات، ج2، ص521.</ref> | |||
==در زمان امام علی (ع)== | |||
یاران امام علی (ع)، هنگام گرفتاری و یا تمایل به مال و منال دنیا با او مکر میکردند و مرتکب خیانت میشدند. یکی از آنان قَعقاع بن شور بود. امام علی (ع) در مورد او میفرماید: من قَعقاع بن شور را والی کسکر کردم. او در آنجا زنی اختیار کرد و صد هزار درهم مهریه به او داد. اگر آن زن کفو او بود که این مقدار مهریه برای او معین نمیکرد؛ او نیز فرار کرد و به معاویه پیوست.<ref>- همان، ص532.</ref> | |||
==در زمان زیاد بن ابیه== | |||
در زمان ولایت زیاد بن ابیه بر کوفه، در خدمت او بود. زمانی که زیاد بر ضد حُجر بن عَدی (مقتول 51) از سران قریش شهادت گرفت، قَعقاع بن شور نیز در زمره شهادتدهندگان بود.<ref>- انساب الاشراف، ج5، ص263؛ تاریخ طبری، ج5، ص269.</ref> | |||
==نقش در هنگام قیام مسلم بن عقیل== | |||
در هنگام قیام مسلم بن عقیل، او نقش تعیینکننده در پراکنده کردن مردم از اطراف مسلم داشت: | |||
هنگام قیام، مسلم بن عقیل، عبدالرحمن بن شریح شبامی را به مقابله با محمد بن اشعث فرستاد. ابن اشعث چون کثرت آن جماعت را که به سویش میآمدند، دید، از جنگ کناره گرفت و عقب نشست. قَعقاع بن شور کسی را نزد محمد بن اشعث فرستاد که من از جانب عرا بر ابن عقیل حمله بردهام، به من بپیوند، اما با حملهای او نیز عقب نشست و به دارالاماره پناه برد.<ref>- تاریخ طبری، ج5، ص370.</ref> | |||
مسلم بن عقیل دارالاماره را محاصره کرد. عبیدالله بن زیاد چون خود را گرفتار دید، از راه مکر و حیله وارد شد، او از بیست تن بزرگان کوفه که گرد او را گرفته بودند، تنی چند را میان مردم فرستاد تا به وسیله زر و زور و تزویر جمعیت را پراکنده سازند. آنان میدانستند مردم بیتدبیر و آشوبگر را چگونه میتوان از هیجان باز داشت. یکی از این افراد سرشناس قعقاع بن شور بود. او به میان مردم رفت و آنان را از حمله سپاهیان شام به کوفه ترساند.<ref>- ر.ک : الاخبار الطوال، ص238-239؛ تاریخ طبری، ج5، ص348-350؛ مروج الذهب، ج2، ص252.</ref> به این ترتیب در طی یک روز هجده هزار نفر مردمی که بر سر جان خود با مسلم پیمان بسته بودند، از گرد او پراکنده شدند.<ref>- ر.ک : انساب الاشراف، ج2، ص336-338؛ الاخبار الطوال، ص238-239؛ تاریخ طبری، ج5، ص348-350؛ الفتوح، ج5، ص49-50.</ref> | |||
پس از تلاش فراوان برای پیروزی عبیدالله بن زیاد در کوفه، دیگر نامی از او برده نمیشود. ذهبی در میزان الاعتدال او را فردی ضعیف در حدیث میداند.<ref>- الغارات(تعلیقات)، ج2، ص900.</ref> | |||
==منبع== | ==منبع== | ||
مرضیه محمدزاده، دوزخیان جاوید، نشر بصیرت، ص 211-213. | مرضیه محمدزاده، دوزخیان جاوید، نشر بصیرت، ص 211-213. | ||
==پی نوشت== | ==پی نوشت== | ||
[[رده: تاریخ]] | [[رده: تاریخ]] | ||
[[رده: | [[رده: افراد]] | ||
[[رده: | [[رده: سپاه عبیدالله بن زیاد]] |
نسخهٔ ۱۷ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۱۳:۱۵
قَعقاع بن شور، از عمال و طرفداران عبیدالله بن زیاد بود.
مشخصات فردی | |
---|---|
نام کامل | قَعقاع بن شور بن عمرو بن شیبان بن ذهل بن ثعلبه |
نقش در واقعه کربلا |
زندگینامه
قَعقاع بن شور بن عمرو بن شیبان بن ذهل بن ثعلبه، از قبیله بکر بن وائل است.[۱] اولین بار که از قَعقاع بن شور سخن به میان میآید، در زمان امام علی (ع) است. بنا به روایتی از ابوذر غفاری از قول پیامبر (ص): هر کس مرا ترک کند، خداوند را ترک گفته و هر کس علی (ع) را ترک گوید، مرا ترک گفته است. مرحوم ثقفی در ادامه مینویسد: یکی از کسانی که امام علی (ع) را ترک گفت و به معاویه پیوست و همنشین او شد، قَعقاع بن شور بود.[۲]
در زمان امام علی (ع)
یاران امام علی (ع)، هنگام گرفتاری و یا تمایل به مال و منال دنیا با او مکر میکردند و مرتکب خیانت میشدند. یکی از آنان قَعقاع بن شور بود. امام علی (ع) در مورد او میفرماید: من قَعقاع بن شور را والی کسکر کردم. او در آنجا زنی اختیار کرد و صد هزار درهم مهریه به او داد. اگر آن زن کفو او بود که این مقدار مهریه برای او معین نمیکرد؛ او نیز فرار کرد و به معاویه پیوست.[۳]
در زمان زیاد بن ابیه
در زمان ولایت زیاد بن ابیه بر کوفه، در خدمت او بود. زمانی که زیاد بر ضد حُجر بن عَدی (مقتول 51) از سران قریش شهادت گرفت، قَعقاع بن شور نیز در زمره شهادتدهندگان بود.[۴]
نقش در هنگام قیام مسلم بن عقیل
در هنگام قیام مسلم بن عقیل، او نقش تعیینکننده در پراکنده کردن مردم از اطراف مسلم داشت: هنگام قیام، مسلم بن عقیل، عبدالرحمن بن شریح شبامی را به مقابله با محمد بن اشعث فرستاد. ابن اشعث چون کثرت آن جماعت را که به سویش میآمدند، دید، از جنگ کناره گرفت و عقب نشست. قَعقاع بن شور کسی را نزد محمد بن اشعث فرستاد که من از جانب عرا بر ابن عقیل حمله بردهام، به من بپیوند، اما با حملهای او نیز عقب نشست و به دارالاماره پناه برد.[۵] مسلم بن عقیل دارالاماره را محاصره کرد. عبیدالله بن زیاد چون خود را گرفتار دید، از راه مکر و حیله وارد شد، او از بیست تن بزرگان کوفه که گرد او را گرفته بودند، تنی چند را میان مردم فرستاد تا به وسیله زر و زور و تزویر جمعیت را پراکنده سازند. آنان میدانستند مردم بیتدبیر و آشوبگر را چگونه میتوان از هیجان باز داشت. یکی از این افراد سرشناس قعقاع بن شور بود. او به میان مردم رفت و آنان را از حمله سپاهیان شام به کوفه ترساند.[۶] به این ترتیب در طی یک روز هجده هزار نفر مردمی که بر سر جان خود با مسلم پیمان بسته بودند، از گرد او پراکنده شدند.[۷] پس از تلاش فراوان برای پیروزی عبیدالله بن زیاد در کوفه، دیگر نامی از او برده نمیشود. ذهبی در میزان الاعتدال او را فردی ضعیف در حدیث میداند.[۸]
منبع
مرضیه محمدزاده، دوزخیان جاوید، نشر بصیرت، ص 211-213.
پی نوشت
- ↑ - الکامل مبرد، ج1، ص120؛ الغارات، ج2، ص899.
- ↑ - الغارات، ج2، ص521.
- ↑ - همان، ص532.
- ↑ - انساب الاشراف، ج5، ص263؛ تاریخ طبری، ج5، ص269.
- ↑ - تاریخ طبری، ج5، ص370.
- ↑ - ر.ک : الاخبار الطوال، ص238-239؛ تاریخ طبری، ج5، ص348-350؛ مروج الذهب، ج2، ص252.
- ↑ - ر.ک : انساب الاشراف، ج2، ص336-338؛ الاخبار الطوال، ص238-239؛ تاریخ طبری، ج5، ص348-350؛ الفتوح، ج5، ص49-50.
- ↑ - الغارات(تعلیقات)، ج2، ص900.