اصغر عرب: تفاوت میان نسخهها
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
T.ramezani (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
T.ramezani (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
حاج اصغر عرب | '''اصغر عرب''' | ||
حاج اصغر عرب از شاعران معاصر ایرانی است | |||
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده | |||
| نام = اصغر عرب | |||
| تصویر = | |||
| توضیح تصویر = | |||
| نام اصلی = | |||
| زمینه فعالیت = | |||
| ملیت = | |||
| تاریخ تولد =1300 ه.ش | |||
| محل تولد = | |||
| والدین = | |||
| تاریخ مرگ = | |||
| محل مرگ = | |||
| علت مرگ = | |||
| محل زندگی =شیراز | |||
| مختصات محل زندگی = | |||
| مدفن = | |||
|مذهب = | |||
|در زمان حکومت = | |||
|اتفاقات مهم = | |||
| نام دیگر = | |||
|لقب = | |||
|بنیانگذار = | |||
| پیشه =شاعر | |||
| سالهای نویسندگی = | |||
|سبک نوشتاری = | |||
|کتابها = «زلزله»، «گلزار عشق»، مجموعهی «پیوندهای زرین»،ترجمهی منظوم فارسی دعاهای «کمیل»، «زیارت عاشورا»، «ندبه»، «وارث» و «جامعه کبیره»، | |||
|مقالهها = | |||
|نمایشنامهها = | |||
|فیلمنامهها = | |||
|دیوان اشعار = | |||
|تخلص =خرد | |||
|فیلم ساخته بر اساس اثر = | |||
| همسر = | |||
| شریک زندگی = | |||
| فرزندان = | |||
|تحصیلات = | |||
|دانشگاه = | |||
|حوزه = | |||
|شاگرد = | |||
|استاد = | |||
|علت شهرت = | |||
| تأثیرگذاشته بر = | |||
| تأثیرپذیرفته از = | |||
| وبگاه = | |||
| imdb_id = | |||
| soure_id = | |||
| جوایز اسکار = | |||
| جوایز آفی = | |||
| جایزه اریل = | |||
| جوایز بافتا = | |||
| جوایز سزار = | |||
| جوایز امی = | |||
| filmfareawards = | |||
| جوایز جمینای = | |||
| جوایز گوی طلایی = | |||
| جوایز تمشک طلایی = | |||
| جوایز گویا = | |||
| جوایز گرمی = | |||
| جوایز ایفتا = | |||
| جوایز لورنس الیور = | |||
| naacpimageawards = | |||
| جوایز فیلم ملی = | |||
| جوایز ساگه = | |||
| جوایز تونی = | |||
| جوایز سیمرغ بلورین = | |||
| جوایز جشن سینمای ایران = | |||
| جوایز حافظ = | |||
| جوایز = | |||
|گفتاورد = | |||
|امضا = | |||
}} | |||
==زندگینامه== | |||
حاج اصغر عرب درسال 1300 ه.ش در شیراز چشم به جهان گشود. او عضو فعّال حزب برادران بود و با روزنامههای ارگان آن حزب به نامهای «شفق» و «آئین برادری» و «همه» همکاری داشت و خود روزنامهای به نام «مرد بازار» منتشر میکرد. | |||
وی شعر میگوید و بیشتر اشعارش مضامین [[مذهبی]] دارد و تاکنون چندین دفتر از اشعار خود را به نامهای «زلزله»، «گلزار عشق»، ترجمهی منظوم فارسی دعاهای «کمیل»، «زیارت عاشورا»، «ندبه»، «وارث» و «جامعه کبیره»، انتشار داده و مجموعهی «پیوندهای زرین» او شامل تضمینهای غزلیات سعدی و حافظ است.<ref>سیمای شاعران فارس در هزار سال؛ ج 2، ص 918.</ref> | |||
==اشعار== | |||
'''نور خدا:''' | '''نور خدا:''' |
نسخهٔ ۱۰ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۰:۴۲
اصغر عرب حاج اصغر عرب از شاعران معاصر ایرانی است
اصغر عرب | |
---|---|
زادروز | 1300 ه.ش |
محل زندگی | شیراز |
پیشه | شاعر |
کتابها | «زلزله»، «گلزار عشق»، مجموعهی «پیوندهای زرین»،ترجمهی منظوم فارسی دعاهای «کمیل»، «زیارت عاشورا»، «ندبه»، «وارث» و «جامعه کبیره»، |
تخلص | خرد |
زندگینامه
حاج اصغر عرب درسال 1300 ه.ش در شیراز چشم به جهان گشود. او عضو فعّال حزب برادران بود و با روزنامههای ارگان آن حزب به نامهای «شفق» و «آئین برادری» و «همه» همکاری داشت و خود روزنامهای به نام «مرد بازار» منتشر میکرد. وی شعر میگوید و بیشتر اشعارش مضامین مذهبی دارد و تاکنون چندین دفتر از اشعار خود را به نامهای «زلزله»، «گلزار عشق»، ترجمهی منظوم فارسی دعاهای «کمیل»، «زیارت عاشورا»، «ندبه»، «وارث» و «جامعه کبیره»، انتشار داده و مجموعهی «پیوندهای زرین» او شامل تضمینهای غزلیات سعدی و حافظ است.[۱]
اشعار
نور خدا:
لالهگون دشت غم از خون خدا میبینم | این عجب بین که چه نوری ز کجا میبینم | |
عجبی نیست که شد کربُ بلا کعبهی عشق | در خرابات مغان نور خدا میبینم | |
ملک الحاج تو در خانه و من کربُ بلا | خانه میبینی و من خانه خدا میبینم | |
کوی جانبازی و عشق است که خاک در آن | قبلهی حاجب و محراب دعا میبینم | |
ای حسین آنچه ز کار تو شده عالم گیر | با که گویم که در این پرده چهها میبینم | |
اثرات جهش و جنبش تو در دنیا | فکر دور است همانا که خطا میبینم | |
دین و آزادی و مردی اگر امروز بجاست | این همه از نظر لطف شما میبینم | |
بوی مشک است ز خون دادن مردان خدا | آنچه من هر سحر از باد صبا میبینم | |
منتظر باش رسد منتقم دادستان | که من این مسأله بیچون و چرا میبینم | |
ای «خرد» ذکر مصیبت ز دل حافظ گوی | که من او را ز محبان خدا میبینم |
ماه بنی هاشم:
تو ای ماه بنی هاشم به هرجا جلوه بنمایی | دری باشد که از رحمت به روی خلق بگشایی | |
سروش رحمتی انور هدایی، فضل رحمانی | تو از هر در که باز آیی بدین خوبی و زیبایی | |
به صحرای شهادت دریم خون، روز جان بازی | تو زیبا رو چنان خوبی که زیبایی بیارایی | |
علی با چهرهی ایزد نمایی میشود پیدا | در آن معرض که چون یوسف جمال از پرده بنمایی | |
به مردیّ و دلیریّ و جوانمردیّ و جان بازی | مرا در رویت از حیرت فروبستهست گویایی | |
تو خورشید شهیدانی و شمع بزم آزادی | که همچون آفتاب از جام و حور از حلّه پیدایی | |
از این در، رانیم یا خوانیم هرگز نخواهم شد | که گر تلخ است، شیرین است از آن لب هرچه فرمایی | |
به طوفان الم غرقم، بیا مشکل گشایی کن | چو پایابم برفت از دست دانستم که دریایی | |
«خرد» در وصف بو فاضل ز «سعدی» شکر آورد | مسلّم نیست طوطی را در ایّامت شکر خایی [۲] |
منابع
دانشنامهی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج 2، ص: 1209.