عبدالقادر رشیدالناصری: تفاوت میان نسخهها
T.ramezani (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «عبد القادر رشید الناصری به سال 1339 ه. ق. برابر با 1920 میلادی در ناصریّه به دنیا آ...» ایجاد کرد) |
T.ramezani (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
عبد القادر رشید الناصری به سال 1339 ه. ق. برابر با 1920 میلادی در ناصریّه به دنیا آمد و از دورهی متوسطه علاقه به سرودن شعر در او نمایان گردید. به بغداد رفت و با شاعران بزرگی همچون «محمد مهدی جواهری» و «محمد حسین الشبیبی» مرتبط گردید. به او لقب «صعلوک الشعراء» دادهاند. او در رادیو و مجلاتی از قبیل «النداء»، «الرائد» مشغول به کار گردید. | عبد القادر رشید الناصری به سال 1339 ه. ق. برابر با 1920 میلادی در ناصریّه به دنیا آمد و از دورهی متوسطه علاقه به سرودن شعر در او نمایان گردید. به بغداد رفت و با شاعران بزرگی همچون «محمد مهدی جواهری» و «محمد حسین الشبیبی» مرتبط گردید. به او لقب «صعلوک الشعراء» دادهاند. او در رادیو و مجلاتی از قبیل «النداء»، «الرائد» مشغول به کار گردید. | ||
«عبد القادر» در سال 1382 قمری برابر با 1962 میلادی وفات یافت. برخی آثار او چنین است: «ألحان الألم»، «الأسفار»، «خماسیات الناصری» و «صوت فلسطین». عبد القادر قصیدهای نیز به نام «اشراقة من نور الحسین (ع)» سروده است | «عبد القادر» در سال 1382 قمری برابر با 1962 میلادی وفات یافت. برخی آثار او چنین است: «ألحان الألم»، «الأسفار»، «خماسیات الناصری» و «صوت فلسطین». عبد القادر قصیدهای نیز به نام «اشراقة من نور الحسین (ع)» سروده است. <ref>ادب الطف؛ ج 10، ص 167 و 168.</ref> | ||
افدیک من بطل أبی الّا الرّدیاو یستقرّ العدل فی الإسلام | افدیک من بطل أبی الّا الرّدیاو یستقرّ العدل فی الإسلام <ref> أجراس کربلاء؛ ص 32.</ref> | ||
من به فدای تو شوم که برای بهپاداشتن عدالت، سازشناپذیری را بدانجا رساندی که جز به زیر بار مرگ نرفتی تا عدالت اسلامی را استقرار بخشی. | من به فدای تو شوم که برای بهپاداشتن عدالت، سازشناپذیری را بدانجا رساندی که جز به زیر بار مرگ نرفتی تا عدالت اسلامی را استقرار بخشی. | ||
و اری الدّماء الحمر خیر وسیلةلطهارة الدّنیا من الآثام | و اری الدّماء الحمر خیر وسیلةلطهارة الدّنیا من الآثام <ref> همانجا.</ref> | ||
و خون سرخ تو را میبینم که بهترین وسیله برای پاک کردن دنیا از گناهان است. | و خون سرخ تو را میبینم که بهترین وسیله برای پاک کردن دنیا از گناهان است. | ||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
4- إلّا شعوب الشّرق وهی عریقةتنقاد کالانعام للإعدام | 4- إلّا شعوب الشّرق وهی عریقةتنقاد کالانعام للإعدام | ||
5- لمّا تزل من وقع سوط عذوّهامرتاعة تبکی بکا الأیتام | 5- لمّا تزل من وقع سوط عذوّهامرتاعة تبکی بکا الأیتام <ref> همانجا.</ref> | ||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
2- این زمانه دوران نورانیت است که در همهی ملتها آزاد شدهاند و عصر تاریکی نیست. | 2- این زمانه دوران نورانیت است که در همهی ملتها آزاد شدهاند و عصر تاریکی نیست. | ||
3- و در زمانیکه دادگاههای تفتیش عقاید برچیده شده و زندانهای مخوف باستیل | 3- و در زمانیکه دادگاههای تفتیش عقاید برچیده شده و زندانهای مخوف باستیل <ref> باستیل زندان حکومتی است که در سال 1369 میلادی توسط «هپواوبریو» حاکم پاریس در عهد «شارل پنجم» احداث و سپس توسعه یافت. این زندان مورد نفرت زندانیان سیاسی است و رمزی برای استبداد مطلق محسوب میشود. در سال 1789 میلادی مردم به آنجا حمله کرده و آن را منهدم ساختند، این حادثه آغاز حقیقی انقلاب فرانسه محسوب میشود.</ref> از هم فروپاشیده است. | ||
4- هنوز هم مردم مشرق زمین مانند چهارپایان به کشتارگاه رهسپار شوند. | 4- هنوز هم مردم مشرق زمین مانند چهارپایان به کشتارگاه رهسپار شوند. | ||
5- و زیر تازیانهی دشمن همچون یتیمان بگریند؟! | 5- و زیر تازیانهی دشمن همچون یتیمان بگریند؟! | ||
انا ان بکیتک لست أبکی فأنیاتطوی مفاخره ید الایّام | |||
لی من مصابک و هو نبع خالدو حی یحیی مرقمی بسلام | |||
من اگر بر تو میگریم این اشک و آهم بر فناپذیری نسبت و بر چیزهایی گریه نمیکنم که مفاخر او در تندباد حوادث روزگار گم شده باشد بلکه چشمهی جاودان حیات است. | |||
خط ۴۱: | خط ۵۰: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
دانشنامهی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج1، ص: 577. | دانشنامهی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج1، ص: 576-577. | ||
==پی نوشت== | ==پی نوشت== |
نسخهٔ ۳ ژوئن ۲۰۱۷، ساعت ۱۵:۵۱
عبد القادر رشید الناصری به سال 1339 ه. ق. برابر با 1920 میلادی در ناصریّه به دنیا آمد و از دورهی متوسطه علاقه به سرودن شعر در او نمایان گردید. به بغداد رفت و با شاعران بزرگی همچون «محمد مهدی جواهری» و «محمد حسین الشبیبی» مرتبط گردید. به او لقب «صعلوک الشعراء» دادهاند. او در رادیو و مجلاتی از قبیل «النداء»، «الرائد» مشغول به کار گردید.
«عبد القادر» در سال 1382 قمری برابر با 1962 میلادی وفات یافت. برخی آثار او چنین است: «ألحان الألم»، «الأسفار»، «خماسیات الناصری» و «صوت فلسطین». عبد القادر قصیدهای نیز به نام «اشراقة من نور الحسین (ع)» سروده است. [۱]
افدیک من بطل أبی الّا الرّدیاو یستقرّ العدل فی الإسلام [۲]
من به فدای تو شوم که برای بهپاداشتن عدالت، سازشناپذیری را بدانجا رساندی که جز به زیر بار مرگ نرفتی تا عدالت اسلامی را استقرار بخشی.
و اری الدّماء الحمر خیر وسیلةلطهارة الدّنیا من الآثام [۳]
و خون سرخ تو را میبینم که بهترین وسیله برای پاک کردن دنیا از گناهان است.
1- أمن العدالة أن یذلّ لغاصبشعب عداد النّجم و الأجرام
2- و العصر عصر النّور فیه تحرّرتکلّ الشّعوب و لیس عصر ظلام
3- «فمحاکم التّفتیش» دال زمانهاو تقوّض «البستیل» بعد قیام
4- إلّا شعوب الشّرق وهی عریقةتنقاد کالانعام للإعدام
5- لمّا تزل من وقع سوط عذوّهامرتاعة تبکی بکا الأیتام [۴]
1- آیا این عدل و عدالت است؟ چرا باید ملتها در برابر غاصبان خشوع نمایند؟
2- این زمانه دوران نورانیت است که در همهی ملتها آزاد شدهاند و عصر تاریکی نیست.
3- و در زمانیکه دادگاههای تفتیش عقاید برچیده شده و زندانهای مخوف باستیل [۵] از هم فروپاشیده است.
4- هنوز هم مردم مشرق زمین مانند چهارپایان به کشتارگاه رهسپار شوند.
5- و زیر تازیانهی دشمن همچون یتیمان بگریند؟!
انا ان بکیتک لست أبکی فأنیاتطوی مفاخره ید الایّام
لی من مصابک و هو نبع خالدو حی یحیی مرقمی بسلام
من اگر بر تو میگریم این اشک و آهم بر فناپذیری نسبت و بر چیزهایی گریه نمیکنم که مفاخر او در تندباد حوادث روزگار گم شده باشد بلکه چشمهی جاودان حیات است.
منابع
دانشنامهی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج1، ص: 576-577.
پی نوشت
- ↑ ادب الطف؛ ج 10، ص 167 و 168.
- ↑ أجراس کربلاء؛ ص 32.
- ↑ همانجا.
- ↑ همانجا.
- ↑ باستیل زندان حکومتی است که در سال 1369 میلادی توسط «هپواوبریو» حاکم پاریس در عهد «شارل پنجم» احداث و سپس توسعه یافت. این زندان مورد نفرت زندانیان سیاسی است و رمزی برای استبداد مطلق محسوب میشود. در سال 1789 میلادی مردم به آنجا حمله کرده و آن را منهدم ساختند، این حادثه آغاز حقیقی انقلاب فرانسه محسوب میشود.