ابن الوردی الشافعی: تفاوت میان نسخهها
T.ramezani (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «ابو حفص، زین الدّین عمر بن مظفّر بن عمر بکری حلّی معرّی شافعی، فقیه، شاعر، اد...» ایجاد کرد) |
T.ramezani (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه زندگینامه | |||
| اندازه جعبه = | |||
| عنوان = ابن الوردی | |||
| نام = عمر بن مُظفّر | |||
| زادروز = [[1290 (میلادی)|1290م]]/ [[689 (قمری)|689ق]] | |||
| زادگاه =[[معره نعمان|معرة النعمان]] | |||
| تاریخ مرگ = مارس [[1349 (میلادی)|1349م]]/ ذیالحجّة [[749 (قمری)|749ق]] | |||
| مکان مرگ = [[حلب]] | |||
| محل زندگی = [[شام]] | |||
| پیشه = [[ادیب]]، [[شاعر]]، نویسنده در رشتههای گوناگون | |||
| آثار = تتمة المختصر فی أخبار البشر. خریدة العجائب وفریدة الغرائب. | |||
}} | |||
ابو حفص، زین الدّین عمر بن مظفّر بن عمر بکری حلّی معرّی شافعی، فقیه، شاعر، ادیب و مورّخ صوفی که به سال 691 (ه. ق.) در معرّة النعمان به دنیا آمد و نسبش به ابو بکر خلیفهی اول میرسد. <ref>تاریخ ابن الوردی؛ ج 1، ص 391.</ref> | ابو حفص، زین الدّین عمر بن مظفّر بن عمر بکری حلّی معرّی شافعی، فقیه، شاعر، ادیب و مورّخ صوفی که به سال 691 (ه. ق.) در معرّة النعمان به دنیا آمد و نسبش به ابو بکر خلیفهی اول میرسد. <ref>تاریخ ابن الوردی؛ ج 1، ص 391.</ref> | ||
نسخهٔ ۱۴ مهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۰:۵۷
ابن الوردی عمر بن مُظفّر | |
---|---|
زادروز |
1290م/ 689ق معرة النعمان |
درگذشت |
مارس 1349م/ ذیالحجّة 749ق حلب |
محل زندگی | شام |
پیشه | ادیب، شاعر، نویسنده در رشتههای گوناگون |
آثار | تتمة المختصر فی أخبار البشر. خریدة العجائب وفریدة الغرائب. |
ابو حفص، زین الدّین عمر بن مظفّر بن عمر بکری حلّی معرّی شافعی، فقیه، شاعر، ادیب و مورّخ صوفی که به سال 691 (ه. ق.) در معرّة النعمان به دنیا آمد و نسبش به ابو بکر خلیفهی اول میرسد. [۱]
دوران جوانی را در تنگدستی و پریشانی گذراند. اما از تحصیل علم بازنماند. وی در سال 715 هجری در دمشق در حضور «ابن تیمیه» مباحثاتی در فقه و تفسیر و نحو داشته که موجب شگفتی شده است و ابن تیمیه تأثیر عمیق بر افکار وی باقی گذاشت. گرایشهای صوفیانهی برخی استادان او از جمله «شرف الدّین بارزی» و «عبس سر جاوی» یکی از زمینههای پیدا شدن اندیشه تصوّف در وی بوده است.
ابن وردی از آغاز جوانی نبوغ و استعداد خود را در مسایل فقهی و ادبی به ثبوت رسانید و به مقام قضاوت شام برگزیده شد و سپس در شهرهای حلب و دمشق به کار قضا پرداخت. مدتی نیز نیابت «ابن نقیب» قاضی حلب را برعهده داشت. [۲]
تألیفات گوناگون و مجالس درس و شهرت وی باعث شد تا به عنوان فقیهی بلندپایه معروف شود. در اشعار او تمایز دو گانهی دنیاگرایی و دنیاگریزی که بین دو مرحله از شعر او به چشم میخورد، نمودار است و دو مرحله از سیر تحوّل فکری او در دوران جوانی را نشان میدهد. شعر او مورد ستایش «سبکی»، «ابن شاکر»، «ابن فضل عمری» و «صفدی» قرار گرفته است. هر چند منتقدان معاصر، شعر ابن وردی را متوسط و مشحون از صنایع بدیعی و بهویژه ایهام و جناس و بر روی هم متکلّف و مصنوع میدانند. نثر وی نیز مسجّع و پر تکلّف است.
آثار ابن وردی: بیشتر شهرت وی مربوط به کتاب تاریخ او موسوم به «تتمة المختصر فی اخبار البشر» یا «تاریخ ابن الوردی» که خلاصه و ذیلی بر کتاب «المختصر فی اخبار البشر» ابو الفدا است. ابن وردی این کتاب را به یک سوم تقلیل داد و در مقابل نکاتی از نظم و نثر خود و نیز برخی اخبار و روایات تاریخی به آن افزود. در میان اضافات او، اخبار برخی زاهدان و متصوّفان و ذکر اقوال و کرامات ایشان درخور اعتناست. «الفیه فی تعبیر المقامات» یا «الالفیه الوردیة فی تعبیر الرؤیا»، «البهجة الوردیة» که کتابی است منظوم و دارای 5063 بیت میباشد. «التحفة الوردیة فی مشکلات الاعراب» ارجوزهای 153 بیتی در نحو.
«دیوان» که علاوه بر اشعار، رسایل، مقامات و خطبههای او را نیز دربر دارد. «شرح الفیه ابن مالک» و بسیاری آثار دیگر. [۳]
ابن وردی در معرة النعمان مدرسهای ساخت و ماههای پایانی عمر خود را در آن اقامت گزید و سرانجام گرفتار بیماری طاعون شد و در 27 ذیحجه سال 759 ه ق درگذشت و صفدی در قطعهای وی را رثا گفت. [۴]
ابن وردی باوجود گردن نهادن به مذهب شافعی، دوستی صحابه و ولایت را به هم آمیخته و در اشعارش بدان اشاره میکند.
فیا سائلی عن مذهبی إنّ مذهبیولاء به حبّ الصحابة یمزج
فمن رام تقویمی فإنی مقوّمو من رام تعویجی فإنی معوّج [۵]
ای کسیکه دربارهی مذهب من سئوال میکنی مذهب من دوستی صحابه و ولایت است. کسیکه این راه را درست میداند پس من بر همین راه درست هستم و کسیکه این راه را منحرف میداند، پس من بر همین راه باقی میمانم.
او در عزای حسین (ع) مرثیه میخواند و آن حضرت و خاندانش را ذخیرهی خویش میشمرد.
أرأس السبط ینقل و السبایایطاف بها و فوق الأرض رأس
و مالی غیر هذا السبی ذخرو مالی غیر هذا الرأس رأس [۶]
سر سبط پیامبر، امام حسین (ع) روی زمین بهگونهای بود که درندگان دور آن میچرخیدند و مرثیه بر عزای حسین (ع) و خاندانش ذخیرهای برای من هستند.
منابع
دانشنامهی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج1، ص:357-358.