علی اصغر (ع): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
| کشور تولد = | | کشور تولد = | ||
| محل زندگی = | | محل زندگی = | ||
| تاریخ وفات/شهادت = | | تاریخ وفات/شهادت =۱۰ محرم سال ۶۱ قمری | ||
| شهر وفات/شهادت = | | شهر وفات/شهادت = | ||
| نحوه وفات/شهادت = | | نحوه وفات/شهادت = |
نسخهٔ ۲۸ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۲۹
عبدالله (علی اصغر)، فرزند خردسال امام حسین (ع) بود که در واقعه کربلا به شهادت رسید، مادرش رباب دختر إمرؤالقیس بن عُدی اوس بن جابر بن کعب بن علیم بن جناب بن کلب و مادر رباب، هند الهنود دختر ربیع بن مسعود بن مُصاد بن حصن بن کعب است. تاریخ تولد وی مشخص نیست ولی بیشتر منابع او را به هنگام شهادت صغیر و شیرخوار دانستهاند.[۱] در منابع متقدم شیعه و سنی نام او عبدالله یاد شده[۲] ولی درمنابع متأخر شیعی به علیاصغر شهرت یافته است.[۳]
زندگینامه
درباره سن او بسیاری از منابع تاریخی سخنی به میان نیاورده و به عناوینی همچون صبی، صغیر، طفل رضیع (شیرخوار) اکتفا شده است.[۴] بعضی از مورخان و مقتلنویسان چون فضیل بن زبیر و یعقوبی بر این باورند که این طفل در روز عاشورا به دنیا آمده است.[۵] بنا به نقل ابن سعد پسری سه ساله از حسین (ع) با تیر عقبة بن بِشر اسدی به شهادت رسید.[۶] بلعمی از مورخان قرن چهارم هجری او را یک ساله دانسته است.[۷] اما در برابر گزارش منابع کهن درباره سن طفل شیرخوار، دیدگاهی است که سن این طفل را شش ماهه دانسته و چنان روی این دیدگاه در یکی دو قرن اخیر تبلیغ شده است که امروزه در منابر و محافل روضهخوانی، شهرت خاصی دارد و حتی در سالهای اخیر برای او جشن تولد گرفته و تولد وی را با محاسبه برگشت به شش ماه پیش از عاشورای سال ۶۱ هجری در ده رجب سال ۶۰ میدانند. درحالی که این گفته هیچ مدرک معتبری ندارد و تنها مأخذ آن گزارشی است که در کتاب منسوب به ابومخنف آمده و به تدریج به مآخذ معاصران راه یافته است.[۸]
شهادت
امام حسین (ع) در آخرین لحظات، پیش از آنکه به میدان جنگ برود، علی اصغر را در آغوش گرفت. فردی از قبیله بنی اسد به علی اصغر تیر زد و او را به شهادت رساند.[۹] نام پرتاب کننده تیر حرملة بن کاهل اسدی ذکر شده است.[۱۰] درباره چگونگی شهادت طفل شیرخوار، منابع کهن نوعاً شهادت او را در آغوش یا در دامان امام حسین (ع) در کنار خیمهها نوشتهاند:[۱۱] آنگاه از خواهرش زینب خواست تا طفل خردسالش را به دست او بدهد. امام حسین (ع) در حالی که میکوشید کودک شیرخوار تشنهاش را که گریه میکرد، آرام کند و او را به بازوهایش فشار میداد تا آرام گیرد و از او خداحافظی کند، در این هنگام حرملة بن کاهل اسدی تیری به سوی او پرتاب کرد. تیر به گلوی کودک نشست. خون از گلویش جوشید. امام حسین (ع) دستهایش را با کودک مقتولش رو به آسمان بلند کرد و به درگاه خدا برای عدالت و پاداش رنجهایش دعا کرد. دستهای امام حسین (ع) پر از خون شد. خون را به آسمان پاشید و گفت: خداوندا! اگر پیروزی را از ما منع کردهای، آن را برای امری قرار ده که نیکوتر است و از این مردم ستمگر انتقام گیر[۱۲] و گفت: ”هَوَّنَ عَلَیَّ ما نَزَلَ بِهِ اِنَّهُ بِعَینِ اللهِ“ سهل است بر من هر مصیبتی که نازل شود، زیرا خداوند بر من مینگرد.[۱۳] آن حضرت جنازه فرزند خود را به همسرش سپرد و فرمود: بگیر فرزند خود را که از حوض کوثر سیراب گردید.[۱۴] سپس با شمشیر گوشهای از زمین را حفر کرد و علی را در آن دفن نمود.[۱۵] امام محمد باقر (ع) میفرماید: ”فَلَمْ یسْقُطْ مِنْ ذالِکَ قَطْرَةٌ اِلَیاْلاَرْضِ“ از آن خونهایی که امام حسین (ع) به آسمان پاشید، قطرهای به زمین بازنگشت.[۱۶] در زیارت رجبیه از او نام برده شده و در زیارت ناحیه مقدسه به وی چنین سلام داده شده است: ”السَّلامُ عَلَی عَبدِاللهِ بنِ الحُسَینِ الطِّفلِ الرَّضِیعِ المَرمِی الصَّرِعِ المُتَشَحِّطِ دماً المُصَعَّدِ دَمُهُ فِی السَّماءِ المَذبوحِ بالسَّهمِ فِی حِجرِ اَبیهِ لَعَنَ اللهُ رامِیهُ حَرمَلَةَ بنَ کاهِلٍ الاَسَدِی وَ ذَوِیهِ“ سلام بر عبدالله بن حسین، کودک شیر خوارهای که تیر خورد و به شهادت رسید. خون را از خودش دور کرد و خونش به آسمان بالا رفت. کودکی که با تیر در آغوش پدر ذبح شد. خدا قاتل او حرملة بن کاهل و همدستانش را لعنت کند.
منبع
پی نوشت
- ↑ - کتاب نسب قریش، مصعب بن عبدالله زبیری، چاپ لوی پروونسال، قاهره: ۱۹۵۳ م.، ص۵۹؛ انساب الاشراف، بلاذری، احمد بن یحیی، احمد بن محمد، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ م.، ج۲، ص۴۹۸ ؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمد بن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ ﻫ ق / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ م.، ج۵، ص۴۴۶، ۴۴۸؛ سر سلسلة العلویه، بخاری، ابونصر سهل بن عبدالله، تحقیق سید محمد صادق بحرالعلوم، قم: منشورات الشریف الرضی، ۱۳۷۱ ه ق.ص۳۰.
- ↑ - المحبّر، ابن حبیب، محمد، به کوشش ایلزه لیشتن اشتتر، حیدرآباد دکن: ۱۳۶۱ ﻫ ق / ۱۹۴۲ م. ، ص۴۹۱؛ انساب الاشراف، بلاذری، احمد بن یحیی، احمد بن محمد، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ م.، ج۲، ص۴۹۸؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمد بن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ ﻫ ق / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ م.، ج۵، ص۴۴۶، ۴۴۸.
- ↑ - ر.ک. : مقتل الحسین خوارزمی، خوارزمی، حسین، به کوشش الشیخ محمد السماوی، نجف: مطبعه الزهراء، ۱۳۶۷ ﻫ ق. ، ج ۲، ص۳۷؛ مناقب آل ابی طالب، ابن شهرآشوب مازندرانی، ابوجعفر رشیدالدین محمدبن علی، قم: انتشارات علامه. ، ج۴، ص۱۰۹؛ بحار الانوار الجامعه لدرر الائمه الاطهار (ع)، مجلسی، ملا محمد باقر، تهران: مکتبه الاسلامیه، ۱۳۶۲ ش.، ج۴۵، ص۹۸؛ تاریخ موالید الائمه و وفیاتهم، ابن خشاب بغدادی، در مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه، ص۲۱؛ دلائل الإمه، منسوب به محمد بن جریر طبری آملی، قم: مؤسسه البعثه، ۱۴۱۳ ﻫ ق.، ص۷۴.
- ↑ - کتاب نسب قریش، مصعب بن عبدالله زبیری، چاپ لوی پروونسال، قاهره: ۱۹۵۳ م.، ص۵۹؛ مقاتل الطالبیین، اصفهانی، ابوالفرج علی بن حسین، ترجمۀ هاشم رسولی محلاتی، تهران: کتابفروشی صدوق. ، اصفهانی، ص۹۴؛ مطالب السوؤل فی مناقب آل الرسول، ابن طلحه شافعی، چاپ ماجدین احمد عطیه. ، ج۲، ص۶۶.
- ↑ - تسمیه من قتل مع الحسین من اهل بیته و شیعته، اسدی کوفی، فضیل بن زبیر، به کوشش محمدرضا حسینی جلالی، مجله تراثنا، سال اول شمارة ۲، ۲۴، 1405 ﻫ ق. (ع)، ص۱۵۰؛ تاریخ الیعقوبی، یعقوبی، احمد بن اسحاق ( ابن واضح)، بیروت: دار صادر، ۱۳۷۹ ﻫ ق / ۱۹۶۰ م.، ج۲، ص۱۵۸.
- ↑ -الطبقات الکبری، این سعد کاتب واقدی، محمد، چاپ احسان عباس، بیروت: دارصادر، ۱۴۰۵ ه ق.، ج۵، ص۱۰۱.
- ↑ - تاریخنامه طبری، بلعمی، ابوعلی محمد بن محمد، تصحیح محمد روشن، تهران: انتشارات سروش، ۱۳۷۷ ش.، ج۲، ص۷۱۰ و نیز نک : تاریخ روضه الصفا، میر خواند، میر محمد سید برهان الدین خداوند شاه، تهران: کتابفروشی مرکزی، ۱۳۳۹ ش.، ج۵، ص۲۵۶.
- ↑ - برای نمونه نک : ینابیع الموده لذوی القربی، قندوزی حنفی، سلیمان بن شیخ ابراهیم، بیروت: موسسۀ الاعلمی للمطبوعات. ج۳، ص۷۹؛ ناسخ التواریخ (دوره امام سجاد(ع))، سپهر، لسان الملک میرزامحمدتقی، تهران: کتابفروشی اسلامیه، ۱۳۹۸ ﻫ ق. ، ج۲، ص۳۶۳؛ منتخب التواریخ، خراسانی، محمدهاشم، تهران: انتشارات علمیه اسلامیه. ، ص۱۲۵.
- ↑ - تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمد بن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ ﻫ ق / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ م.، ج۵، ص۴۴۸؛ ارشاد القلوب، دیلمی، ابوم محمد حسن بن ابی الحسن، تهران: مرکز نشر کتاب، ۱۳۷۵ ﻫ ق.، ج۲، ص۱۰۸؛ مقتل الحسین خوارزمی، خوارزمی، حسین، به کوشش الشیخ محمد السماوی، نجف: مطبعه الزهراء، ۱۳۶۷ ﻫ ق. ، ج۲، ص۳۷.
- ↑ - انساب الاشراف، بلاذری، احمد بن یحیی، احمد بن محمد، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ م.، ارشاد القلوب، دیلمی، ابوم محمد حسن بن ابی الحسن، تهران: مرکز نشر کتاب، ۱۳۷۵ ﻫ ق.؛ مقتل الحسین خوارزمی، خوارزمی، حسین، به کوشش الشیخ محمد السماوی، نجف: مطبعه الزهراء، ۱۳۶۷ ﻫ ق.
- ↑ - الفتوح، ابن اعثم کوفی، احمد، حیدرآباد دکن: ۱۳۹۵ ه ق/ ۱۹۷۵ م. ، ج۵، ص۱۱۵؛ سر سلسلة العلویه، بخاری، ابونصر سهل بن عبدالله، تحقیق سید محمد صادق بحرالعلوم، قم: منشورات الشریف الرضی، ۱۳۷۱ ه ق.ص۳۰؛ لاخبار الطول، دینوری، ابو حنیفه احمد بن داود، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره : ۱۹۶۰ م.، ص۲۵۸؛ ارشاد القلوب، دیلمی، ابوم محمد حسن بن ابی الحسن، تهران: مرکز نشر کتاب، ۱۳۷۵ ﻫ ق.، ج۲، ص۲۴۰، ۲۵۳.
- ↑ -الطبقات الکبری، این سعد کاتب واقدی، محمد، چاپ احسان عباس، بیروت: دارصادر، ۱۴۰۵ ه ق.، ج۵، ص۱۰۱؛ ارشاد القلوب، دیلمی، ابوم محمد حسن بن ابی الحسن، تهران: مرکز نشر کتاب، ۱۳۷۵ ﻫ ق.، ج۲، ص۲۴۰، ۲۵۳.
- ↑ - وقعه الطف، ابومخنف لوط بن یحیی، چاپ محمدهادی یوسفی غروی. ، ص۲۴۵؛ ارشاد القلوب، دیلمی، ابوم محمد حسن بن ابی الحسن، تهران: مرکز نشر کتاب، ۱۳۷۵ ﻫ ق.، ج۲، ص۲۴۰، ۲۵۳؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمد بن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ ﻫ ق / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ م.، ج۵، ص۳۸۹، ۴۴۸.
- ↑ - اللهوف فی قتلی الطفوف (مقتل الحسین)، ابن طاووس، علی بن موسی بن محمد، نجف: مکتبه الحیدریه، ۱۳۸۵ ﻫ ق. ، ص۴۱؛ الفتوح، ابن اعثم کوفی، احمد، حیدرآباد دکن: ۱۳۹۵ ه ق/ ۱۹۷۵ م.، ج۵، ص۱۱۵.
- ↑ - الفتوح، ابن اعثم کوفی، احمد، حیدرآباد دکن: ۱۳۹۵ ه ق/ ۱۹۷۵ م.، ج۵، ص۱۱۵.
- ↑ - الفتوح، ابن اعثم کوفی، احمد، حیدرآباد دکن: ۱۳۹۵ ه ق/ ۱۹۷۵ م.، ج۵، ص۱۱۵؛ اللهوف فی قتلی الطفوف (مقتل الحسین)، ابن طاووس، علی بن موسی بن محمد، نجف: مکتبه الحیدریه، ۱۳۸۵ ﻫ ق. ، ص۴۱ و نیز نک. : تسمیه من قتل مع الحسین من اهل بیته و شیعته، اسدی کوفی، فضیل بن زبیر، به کوشش محمدرضا حسینی جلالی، مجله تراثنا، سال اول شمارة ۲،۲۴، ۱۴۰۵ﻫ ق. (ع)، ص۱۵۰؛ تاریخنامه طبری، بلعمی، ابوعلی محمد بن محمد، تصحیح محمد روشن، تهران: انتشارات سروش، ۱۳۷۷ ش.، ج۲، ص۷۱۰.