بابا فغانی شیرازی: تفاوت میان نسخهها
برچسبها: تغییرمسیر حذف شد واگردانی |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
| class="b" |<span class="beyt"> ای روشنا شجر وادی نجف</span> | | class="b" |<span class="beyt"> ای روشنا شجر وادی نجف</span> | ||
| style="width:2em;" | | | style="width:2em;" | | ||
| class="b" |هر ریگ کربلا شده طوری ز نور تو | | class="b" |هر ریگ [[کربلا]] شده طوری ز نور تو | ||
|- | |- | ||
|آن را که گِل به خمر سرشتند، کی رسید | |آن را که گِل به خمر سرشتند، کی رسید | ||
خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
|بربسته رخت، کعبه و مانده قدم به راه | |بربسته رخت، کعبه و مانده قدم به راه | ||
| | | | ||
|بهر زیارت حرم | |بهر [[زیارت]] حرم [[کربلا]]<nowiki/>ی تو<ref>سیری در مرثیه عاشورایی، ص ۱۹۴</ref> | ||
|} | |} | ||
نسخهٔ ۱۴ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۴۵
بابا فغانی شیرازی شاعر شیعی قرن دهم هجری است که در زمان سلطان یعقوب بود.
بابا فغانی شیرازی | |
---|---|
مرگ | سال ۹۲۵ ه.ق مشهد مقدس |
پیشه | شاعر |
سبک نوشتاری | سبک هندی |
زندگینامه
لطفعلی بیگ آذر آرد معروف به بابا فغانی شیرازی از شاعران غزل سرای شیعی ایران در شیراز متولد شد. وی شاعری متین، سخن پرداز و خوش ذوقی بود که در اوایل زندگی عیاش و اهل طرب بود. در شیراز به شغل چاقوسازی اشتغال داشت که در آن هنگام به «سکاکی» تخلص داشت ولی بعدها به فغانی تخلص یافت.
او حوالی سی سالگی از شیراز بیرون رفت. مدتی در هرات زندگی کرده و با شاعران آن دیار از جمله باجلی آشنا شد. چون آوازه شعر دوستی و شاعر پروری سلطان یعقوب از تبریز به او رسید، بدانجا رفت و سپس به واسطه مرگ آن پادشاه آن رشته ذوق و معرفت پاشیدهشد و به شیراز برگشت. او پس از چندی به خراسان رفت و توبه نمود که این حالات از آثار او هویداست. او در مدح امام علی بن موسی الرضا(ع) قصایدی سرود.فعانی بعدها در ابیورد سکونت کرد و در سال ۹۲۵ ه.ق درگذشت.[۱]
دیوان
فغانی قصاید زیادی در نعت حضرت رسول(ص) و امیرالمؤمنین(ع) دارد. یکی از بارزترین مختصات شعر بابا فغانی، سلاست و روانی و سادگی بیان اوست. به رغم سادگی اشعارش، کنایات، استعارات و تشبیهات وی صورت نو و تازه دارد و با مهارت وصف ناپذیری با اسامی چهارده معصوم، اشعاری زیبا سروده است. تمام منقبتهایی که بابافغانی برای ائمه اطهار(ع) سرودهاست، استوار و با صلابت است.
اشعار
شعر ۱
زور قیامت است صباح عشور تو | ای تا صباح روز قیامت ظهور تو | |
ای روشنا شجر وادی نجف | هر ریگ کربلا شده طوری ز نور تو | |
آن را که گِل به خمر سرشتند، کی رسید | فیض از زلال جرعه جام طهور تو |
شعر ۲
بیگانه از خدا و رسول است تا ابد | برگشته اختری که نشد آشنای تو | |
چندین هزار جامعه اطلس قبا شود | فردا که آورند به محشر عبای تو | |
بربسته رخت، کعبه و مانده قدم به راه | بهر زیارت حرم کربلای تو[۲] |