عباسعلى براتی پور: تفاوت میان نسخهها
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده | {{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده | ||
| نام =عباسعلى براتىپور | | نام =عباسعلى براتىپور | ||
| تصویر = | | تصویر =abasali baratipour.jpg | ||
| توضیح تصویر = | | توضیح تصویر = | ||
| نام اصلی = | | نام اصلی = | ||
| زمینه فعالیت = | | زمینه فعالیت = شعر | ||
| ملیت = | | ملیت =ایرانی | ||
| تاریخ تولد =1322 | | تاریخ تولد =1322 | ||
| محل تولد =تهران | | محل تولد =تهران | ||
| والد = | | والد = | ||
خط ۲۱: | خط ۲۰: | ||
|لقب = | |لقب = | ||
|بنیانگذار = | |بنیانگذار = | ||
| پیشه = | | پیشه = سرهنگ بازنشسته | ||
| سالهای نویسندگی = | | سالهای نویسندگی = | ||
|سبک نوشتاری = | |سبک نوشتاری = | ||
خط ۲۸: | خط ۲۷: | ||
|نمایشنامهها = | |نمایشنامهها = | ||
|فیلمنامهها = | |فیلمنامهها = | ||
|دیوان اشعار = | |دیوان اشعار =«بهتنگاه»، «چشم بیمار»، «بر تربت خورشید»، «غم دلدار»، «زمزمۀ مستى»، «وعدۀ دیدار» و «ماه در فرات» | ||
|تخلص = | |تخلص = | ||
|فیلم(های) ساخته بر اساس اثر(ها)= | |فیلم(های) ساخته بر اساس اثر(ها)= | ||
خط ۳۴: | خط ۳۳: | ||
| شریک زندگی = | | شریک زندگی = | ||
| فرزندان = | | فرزندان = | ||
|تحصیلات =دیپلم | |تحصیلات =دیپلم ریاضی | ||
|دانشگاه = | |دانشگاه = | ||
|حوزه = | |حوزه = | ||
خط ۴۷: | خط ۴۶: | ||
}} | }} | ||
'''عباسعلی براتىپور''' (زاده 1322 در تهران) شاعر | '''عباسعلی براتىپور''' (زاده 1322 در تهران) شاعر شعر آئینی است. | ||
==زندگینامه== | ==زندگینامه== | ||
براتی پور تحصیلات ابتدایى و متوسطه را در زادگاهش به پایان برد و به اخذ دیپلم ریاضى نایل شد. وى در سال 1341 به استخدام نیروى هوایى درآمد و پس از طىّ دورههاى تخصصى در داخل و خارج از کشور در سالهاى اخیر با درجۀ سرهنگى به افتخار بازنشستگى نایل آمد. <ref>سخنوران نامى معاصر ایران، ج 1، ص 520.</ref> او از اواخر تحصیلات دوره متوسطه به شعر و شاعرى روى آورد و به خاطر ارادت دیرپایى که به ذوات مقدس حضرات معصومین (ع) داشت از ستایش آلالله غافل نماند. براتی پور در حال حاضر از چهرههاى نامآشناى شعر آیینى معاصر است و سالها است که در واحد ادبیات حوزۀ هنرى سازمان تبلیغات اسلامى -شعبۀ تهران- منشأ خدمات شایان فرهنگى است | براتی پور تحصیلات ابتدایى و متوسطه را در زادگاهش به پایان برد و به اخذ دیپلم ریاضى نایل شد. وى در سال 1341 به استخدام نیروى هوایى درآمد و پس از طىّ دورههاى تخصصى در داخل و خارج از کشور در سالهاى اخیر با درجۀ سرهنگى به افتخار بازنشستگى نایل آمد. <ref>سخنوران نامى معاصر ایران، ج 1، ص 520.</ref> او از اواخر تحصیلات دوره متوسطه به شعر و شاعرى روى آورد و به خاطر ارادت دیرپایى که به ذوات مقدس حضرات معصومین (ع) داشت از ستایش آلالله غافل نماند. براتی پور در حال حاضر از چهرههاى نامآشناى شعر آیینى معاصر است و سالها است که در واحد ادبیات حوزۀ هنرى سازمان تبلیغات اسلامى -شعبۀ تهران- منشأ خدمات شایان فرهنگى است. | ||
== آثار == | == آثار == | ||
مجموعه اشعار | |||
* «بهتنگاه» | |||
* «چشم بیمار» | |||
* «بر تربت خورشید» | |||
* «غم دلدار» | |||
* «زمزمۀ مستى» | |||
* «وعدۀ دیدار» | |||
* «ماه در فرات» | |||
=== اشعار === | === اشعار === | ||
نسخهٔ ۱۴ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۱۴:۵۳
عباسعلی براتىپور (زاده 1322 در تهران) شاعر شعر آئینی است.
زندگینامه
براتی پور تحصیلات ابتدایى و متوسطه را در زادگاهش به پایان برد و به اخذ دیپلم ریاضى نایل شد. وى در سال 1341 به استخدام نیروى هوایى درآمد و پس از طىّ دورههاى تخصصى در داخل و خارج از کشور در سالهاى اخیر با درجۀ سرهنگى به افتخار بازنشستگى نایل آمد. [۱] او از اواخر تحصیلات دوره متوسطه به شعر و شاعرى روى آورد و به خاطر ارادت دیرپایى که به ذوات مقدس حضرات معصومین (ع) داشت از ستایش آلالله غافل نماند. براتی پور در حال حاضر از چهرههاى نامآشناى شعر آیینى معاصر است و سالها است که در واحد ادبیات حوزۀ هنرى سازمان تبلیغات اسلامى -شعبۀ تهران- منشأ خدمات شایان فرهنگى است.
آثار
مجموعه اشعار
- «بهتنگاه»
- «چشم بیمار»
- «بر تربت خورشید»
- «غم دلدار»
- «زمزمۀ مستى»
- «وعدۀ دیدار»
- «ماه در فرات»
اشعار
از عطش لبریز
تو را با گل برابر آفریدند | ز بویت نافۀ تر آفریدند | |
براى خاطر نازکْ خیالت | نسیم روحپرور آفریدند | |
جهان شد روشن از برق نگاهت | تو را مهر منوّر آفریدند | |
براى کشور حُسن و ملاحت | امیرى ماهْ منظر آفریدند | |
شجاعت تا به عالم اوج گیرد | تو را آیین و مظهر آفریدند | |
سپاه عاشقان کربلا را | سپهسالار لشکر آفریدند | |
براى روز عاشوراى خونبار | علمدارِ دلاور آفریدند | |
تویى سرچشمۀ ایمان و ایثار | تو را از روح، پیکر آفریدند | |
بنازم بازوى مردانهات را | که چون بازوى حیدر آفریدند | |
به جاى دستهاى باوفایت | به رنگ ارغوان، پر آفریدند | |
تو را کام از عطش لبریز کردند | برایت حوض کوثر آفریدند | |
تو را بابالحوائج نام کردند | به عالم سَرور و سر آفریدند | |
فرات، افسوس مىنوشد شب و روز | روانش را مکدّر آفریدند | |
تو را اى شافع بشکسته بالان | براى روز محشر آفریدند [۲] |
ماه نو
چو آتش ستم خصم دون زبانه گرفت | تو را نشان بلا دید و در میانه گرفت | |
شرار کین چو فتاد از جفا به خرمن دین | شرر به سینۀ اهل وفا زبانه گرفت | |
شمیم پاک پیامت به هر کرانه رسید | چمن نسیم کلام تو را،ترانه گرفت | |
به شَست خصم اگر تیر جان شکارى بود | جهید و از همه عالم تو را نشانه گرفت | |
شنید نغمۀ«هَلْ مِنْ مُعین؟»چو غنچه ز گل | چو مرغ سوخته دل پر ز آشیانه گرفت | |
به عزم یارى دین خدا فتاد به خاک | ولیک تشنگى خویش را بهانه گرفت | |
به عرش سینۀ تو ماه نو گرفت قرار | ولى ز سوز عطش سر به روى شانه گرفت | |
ز دیدگان فلک،سیل اشک شد جارى | گلوى خشک وِرا تا عدو نشانه گرفت | |
به خون نشسته چو ماهى به روى دوش پدر | ز دوست،جام شهادت چه عاشقانه گرفت | |
ز دست سبط نبى شد به عرشْ خون گلوش | شفق ز خون على رنگ جاودانه گرفت | |
نخفت دیدۀ شب تا سحر به سان سحاب | ز بس که در غم او گریۀ شبانه گرفت | |
کبوتران حرم سر به کوه و دشت زدند | به کف چو خصم فرومایه تازیانه گرفت [۳] |