سینه زنی: تفاوت میان نسخهها
T.ramezani (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
T.ramezani (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:سینه زنی و زنجیرزنی.jpg|بندانگشتی|سینه زنی و زنجیرزنی]] | |||
'''سینه زنی و زنجیرزنی،''' از متداولترین مراسم سنتی عزاداری برای [[امام حسین (ع)]] و سایر ائمه (ع) است که همراه نوحهخوانی انجام میشود. اصل این سنت، به ویژه در میان عربها رواج داشت و بعدها شکل امروزی یافت. برای انجام اینگونه عزاداری، نوحههای سنگین انتخاب میگردد و با دست یا زنجیر بر سینه و پشت زده میشود. | '''سینه زنی و زنجیرزنی،''' از متداولترین مراسم سنتی عزاداری برای [[امام حسین (ع)]] و سایر ائمه (ع) است که همراه نوحهخوانی انجام میشود. اصل این سنت، به ویژه در میان عربها رواج داشت و بعدها شکل امروزی یافت. برای انجام اینگونه عزاداری، نوحههای سنگین انتخاب میگردد و با دست یا زنجیر بر سینه و پشت زده میشود. | ||
خط ۴: | خط ۵: | ||
| عنوان = سینه زنی و زنجیرزنی | | عنوان = سینه زنی و زنجیرزنی | ||
| عرض = | | عرض = | ||
| تصویر1 = | | تصویر1 = | ||
| عرض تصویر1 = | | عرض تصویر1 = | ||
| زیرنویس1 = مراسم سنتی عزاداری برای سیدالشهدا (ع) و سایر ائمه (ع) است که همراه با نوحهخوانی انجام میشود | | زیرنویس1 = مراسم سنتی عزاداری برای سیدالشهدا (ع) و سایر ائمه (ع) است که همراه با نوحهخوانی انجام میشود |
نسخهٔ ۵ نوامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۴:۴۴
سینه زنی و زنجیرزنی، از متداولترین مراسم سنتی عزاداری برای امام حسین (ع) و سایر ائمه (ع) است که همراه نوحهخوانی انجام میشود. اصل این سنت، به ویژه در میان عربها رواج داشت و بعدها شکل امروزی یافت. برای انجام اینگونه عزاداری، نوحههای سنگین انتخاب میگردد و با دست یا زنجیر بر سینه و پشت زده میشود.
سینه زنی و زنجیرزنی |
---|
شیوههای متفاوت زنجیرزنی و سینهزنی در مناطق مختلف
در برخی مناطق، شیوه زنجیرزنی و سینهزنی متفاوت است و با حرکات و آواهای خاصی همراه است. برای مثال در شیراز، در گذشته حرکت دستههای سوگوار در دو نوبت انجام میگرفت؛ یک نوبت قبل از ظهر و نوبت دیگر شبها که گاهی تا نیمه شب طول میکشید. حرکت هر دسته، از مسجد محل شروع و به مسجد وکیل ختم میشد. پس از عزاداری در مسجد وکیل هم هر دسته به سمت محلهای خود برمیگشتند و متفرق میشدند. جلوی هر دسته، علمها، کتلها و بیرقها را میبردند و بعد، زنجیرزنها در دو صف مقابل هم، حرکت میکردند که نفرات اول هر دو صف، ریشسفیدها و بزرگترها بودند. زنجیرهای این اشخاص از برنج یا ورشو درست میشد که از زنجیرهای معمولی پر شاخهتر بود. در وسط دستههای زنجیرزن چند نوحهخوان میخواند و دسته جواب میداد. [۲]
در تاکستان همه ساله از اول تا شب دهم ماه محرم، هر روز عصر جوانان و نوجوانان در مسجد جمع میشدند و جداگانه دستهبندی میشدند و از هر دسته یک نفر به نام علمدار یا میاندار انتخاب میشد. علمدار، علم سیاه به دست میگرفت و افراد دور او حلقه میزدند؛ به این ترتیب که هر نفر با دست چپ خود کمربند نفر سمت چپ را میگرفت و با دست راست خود سینه میزد و همه متصل به هم دایرهوار با نظم و ترتیب خاصی حرکت میکردند. در حین حرکت نیز هر نفر پای راست خود را پیش پای چپ نفر سمت راست میگذاشت و به جلو میپرید. علمدار در وسط با یک دست علم را میگرفت و با دست دیگر به سینه میزد و میگفت: «حسن، حسین آقام وای». سایرین نیز هماهنگ و یک صدا به سینه میزدند و به او جواب میدادند: «امام حسین آقام وای». بعد علمدار میگفت: «حسین شهید»، آنها میگفتند: «آقام شهید». بعد علمدار اشعار محتشم کاشانی را میخواند که بعد از هر بند، اهالی دست راست خود را بالا میبردند و سر و دست را با هم پایین میآوردند و دستها را محکم به سینه میزدند و میگفتند: «حسین» ابیاتی که علمدار از «محتشم» میخواند، عبارت بودند از: [۳]
بر خاکیان ز عالم بالا صدا زدند | اول صلا به سلسله انبیا زدند | |
نوبت بر اولیا چو رسید آسمان تپید | آن ضربتی که بر سر شیر خدا زدند | |
مرغان هوا و ماهیان دریا | از بهر حسین سنگ بر سینه زدند |
در شهرستان ملایر، مراسم عزاداری دهه محرم، از شب اول با نواختن طبل به آگاهی مردم میرسید. عزاداران با شنیدن صدای طبل به حسینیهها میرفتند و پس از گرد آمدن جمعیت، مراسم عزاداری داخل حسینیهها برگزار میشد. این مراسم تا شب پنجم محرم در محوطه حسینیه ادامه مییافت و از شب ششم محرم، عزاداری به سطح شهر کشیده میشد. [۵]
در روستای خمس خلخال تا روز پنجم محرم، شبها عزاداران در هیئتهای خود به عزاداری میپرداختند و از شب ششم دستههای عزاداری، سینهزنان و زنجیرزنان به سمت مسجد حرکت میکردند. عزاداران سه هیئت معروف این شهر، با تشکیل دسته بزرگی از سوگواران، اعم از سینهزن و زنجیرزن، به طرف امامزاده سید ابراهیم حرکت میکردند. تعدادی علمدار نیز دسته را همراهی میکردند که بزرگترین علم موسوم به علم حضرت ابوالفضل (ع)، در جلوی عزاداران قرار داشت. نخستین گروه عزادار، پیشکسوتان و ریشسفیدان بودند که در جلوی دسته حرکت میکردند و آهسته و آرام بر سینه میزدند. پس از پیشکسوتان، جوانان زنجیرزن و بعد از آن سینهزنان با صفوفی منظم به عزاداری میپرداختند و سرانجام نوجوانان و کودکان و زنان نذردار با پای پیاده پا به پای مردان، مسیر حرکت تا امامزاده ابراهیم را طی میکردند. برخی از زنان هم که نذر داشتند، با شربت از عزاداران پذیرایی میکردند.
در مسیر حرکت به طرف امامزاده آقا سید ابراهیم، عزاداران به هر محله، قبرستان و حسینیهای که میرسیدند، صلوات میفرستادند و فاتحه میخواندند و فریاد «حسین وای» سرمیدادند. نوازندگان شیپور هم با نواختن آهنگ حزین عزا، مقدم آنان را گرامی میداشتند. با نزدیک شدن به امامزاده، علمداران سر علمهایشان را به نشانه احترام و تسلیت به امامزاده پایین میآوردند و عزاداران با نظم وارد صحن میشدند و آن را سه مرتبه دور میزدند و سوگنامهای میخواندند و با همان نظم و ترتیب، صحن امامزاده را ترک میکردند و سینهزنان به حسینیه خود بازمیگشتند. این عزاداری تا شب تاسوعای حسینی ادامه مییافت. [۷]
مراسم سینهزنی و دمام زنی در حسینیههای بندر ریگ
از شب پنجم محرم به مدت سیزده شب متوالی، مراسم سینهزنی و دمامزنی در حسینیههای بندر ریگ برقرار بود. در گذشته، پیش از مراسم سینهزنی، به دلیل نبودن امکانات صوتی، با زدن سنج و دمام، مردم شهر را از شروع مراسم سینهزنی آگاه میساختند. حدود نیم ساعت، دمامزنی میشد و سپس شخصی به نام «پیشخوان» با آهنگی سنگین و کند شروع به نوحهخوانی میکرد. سینهزنها اطراف او حلقه میزدند و با جلو و عقب بردن پاها در جهت مخالف عقربههای ساعت، دور نوحهخوان میچرخیدند. به این صورت که یک بار، پای راست را به طرف داخل حلقه و متمایل به سمت راست حرکت میدادند و همزمان با کوبیدن پا به زمین، دست خود را بر سینه میزدند، بار دوم پای چپ را به طرف بیرون حلقه متمایل به سمت راست حرکت میدادند و دوباره همزمان با رسیدن پا به زمین سینه میزدند. به تدریج آهنگ نوحه تندتر و در نتیجه حرکات نیز سریعتر میشد. وقتی حلقه به بزرگترین اندازه ممکن میرسید، نوحهخوان وارد میشد و در جای پیشخوان قرار میگرفت و با آهنگی تندتر و صدایی گرمتر، مراسم سینهزنی را دنبال میکرد. بعد از این حلقه بزرگ، حلقهای کوچکتر در اطراف نوحهخوان شکل میگرفت. با بزرگتر شدن حلقه دوم، حلقه سوم شکل میگرفت. تعداد حلقهها به طور معمول به ده تا سیزده حلقه میرسید.
در مرحله اول نوحهخوانی، سینهزنها با دو ضرب سینه میزدند و در برخی نوحهها سینهزنان با جوابهای یکسان، نوحهخوان را همراهی میکردند. پس از نیم ساعت، سینهزنی وارد مرحله دوم میشد و نوحهخوان با گفتن کلمه «واحد»، به آگاهی سینهزنان میرساند که از این به بعد باید به هنگام حرکت پای راست فقط با یک ضرب سینه بزند. نوحهخوانی در این قسمت به صورت فردی از سوی نوحهخوان اجرا میشد و در اصطلاح به این نوحه «واحد» میگفتند.
پس از اتمام واحد، دوباره سینهزنی به روش دو ضربی انجام میشد و در نهایت به یزله تبدیل میشد. افراد جلو یزله دستهایشان را در هم گره میکردند و افرادی که در طول یزله قرار داشتند، دستهایشان را به صورت کشیده بر کتف نفر جلو خود میگذاشتند و با حرکت موزون و آهنگین ضربه پای راست به زمین، به جلو حرکت میکردند. پس از طی هر چند متر، دسته از هم باز میشد و به سینهزنی به صورت تک ضرب و کوبیدن محکم پای راست به زمین میپرداختند.
در یزله، مسئولیت نوحهخوانی با فردی بود که در وسط دسته قرار داشت. نوحه یزله به این صورت اجرا میشد که یک مصرع نوحه را نوحهخوان میخواند و سینهزنان، یک جواب ثابت را بین مصراعها تکرار میکردند.
مراسم یزله که یکی از قدیمیترین مراسم عزاداری در استان بوشهر به حساب میآید، در گذشته تا شب تاسوعا در تمام حسینیههای بندر ریگ ادامه داشت. هر شب پس از سینه زدن در حسینیهها، سینهزنها در میدان «طاق» جمع میشدند که تعداد آنها متجاوز از یازده گروه یزله میشد. این جمعیت بزرگ عزاداران در میدان طاق به صورت قطاری بزرگ درمیآمدند و یزله بزرگی تشکیل میدادند و سینه میزدند. [۹]
مراسم سینهزنی در بلیان کازرون
در بلیان کازرون تا شب هفتم، عزاداری در مسجد انجام و نوحههایی درباره مصیبت مسلم بن عقیل و طفلانش خوانده میشد و عزاداران هم به سینهزنی میپرداختند. اما از شب هفتم محرم، عزاداران از مسجد بیرون میآمدند و در کوچههای بلیان به عزاداری میپرداختند. با نزدیک شدن به روز عاشورا، مراسم پر شکوهتر و جمعیت زیادتر میشد و در شب دهم این کار به اوج خود میرسید. [۱۱]
مراسم سینهزنی در شوشتر
در شوشتر از روز هفتم ماه محرم -که آب را بر آل حسین (ع) بستند- تا شب دهم مراسم دید و بازدید هیئتها و عزاداران محلههای مختلف شهر با همدیگر آغاز میشد. دستههای سینهزن و زنجیرزن هر محله با حمل پرچمی که نشانه محله آنها بود، در کوچهها به راه میافتادند و وارد هر کوچه یا محلهای که میشدند مورد استقبال و احترام اهالی آن محله قرار میگرفتند. برخی از نذر داران جلوی هیئتهای مهمان، گاو و گوسفند قربانی میکردند. با غروب آفتاب نیز عزاداران محله میزبان با مشعلهای فروزان با چراغهای پر نور و لامپهای الوان پایهدار از عزاداران مهمان استقبال میکردند.
روز هشتم محرم، روز توسل به حضرت ابوالفضل (ع) بود که جمعیت سیاه میپوشیدند و زنجیرزنها زنجیر و سینهزنها مرزق میزدند. مرزق دست ساختهای چوبی و شبیه دوک نخ ریسی بود. در این روز، دستههای 10-12 نفری در حالی که با یک دست به هم گره خورده بودند به صورت دایره یا بیضی وارد حسینیهها و مساجد میشدند و با شور و حرارت عزاداری میکردند. این مراسم به قدری با هیجان انجام میگرفت که پس از وارد شدن به محوطه حسینیه صداهای دیگر قابل تشخیص نبودند. [۱۳]
چلابزنی
در شهر دزفول در هر تکیه یا هر مسجدی بعد از روضهخوانی، جوانان به شکل یک دایره، زنجیروار به هم متصل میشدند؛ به طوری که هر نفر با یک دستش از کمر، نفر جلویی را میگرفت و با دست دیگرش سینه میزد که به آن چلاب یا چولاب میگفتند. چلابزنها هنگام سینهزنی یک پای خود را بلند میکردند و محکم بر زمین میکوبیدند و دایرهوار چرخ میزدند. نوحهگیر هم در وسط سینهزنان یا چلابزنان قرار میگرفت. به این طریقه سینهزنی، چلاب زدن میگفتند. [۱۴]
نمونهای از نوحههایی که در این مراسم خوانده میشد، از این قرار بود:
شاه دین از زین بر زمین آمد | نصرانی محزون با تیغ کین آمد | |
من نه عیسایم من نه موسایم | من شهید کربلا فرزند زهرایم |
در پایان مراسم، نوحه تندتر میشد. مانند: [۱۶]
نوحهخوان | سینهزنها | |
ای شیعیان یاری کنید | شال عزا گردن کنید | |
امشب عزاداری کنید | شال عزا گردن کنید | |
بهر حسین تشنه لب | شال عزا گردن کنید | |
امشب عزاداری کنید | شال عزا گردن کنید |
جوشزنی
جوشزنی نوعی سینهزنی است که بیشتر در مناطق کرمان، سیستان و یزد رایج است. در زابل در بعضی از شبها روزهای خاص مانند تاسوعا و عاشورا، پیش از حرکت هیئتها، عزاداران با حلقه زدن در محوطه حسینیه و با دهل زدن با سبکی خاص و هماهنگ، اشعاری را در مظلومیت و مصائب سالار شهیدان میخوانند و همراه با آن، اقدام به جوش و خروش میکنند. در پایان مراسم نیز با لعن و نفرین بر یزید و یزیدیان و عاملان و قاتلان اباعبدالله الحسین (ع) و یاران شهیدش، مراسم جوش گرفتن را به پایان میرسانند.
در بنجار زابل، سینهزنی از شب ششم ماه محرم شروع میشد. ابتدا سینهزنها در مقابل مسجد، دایره بزرگی تشکیل میدادند و دو سه نفر که صدای خوش داشتند، نوحه میخواندند. زابلیها این نوع سینهزدن را «جوش پووکا» (جوش پاها) مینامیدند. نوحهخوانانی که در وسط دایره بودند، میخواندند و دیگران که دایره بزرگی را تشکیل داده بودند، پاسخ آنان را میدادند. در حین خواندن، عزاداران پاهای خود را محکم به زمین میکوبیدند و با یک دست به سینه خود میزدند. [۱۷]
در شهر بابک از شب پنجم محرم، عزادارن حسینی (ع) سینهزنی را آغاز میکردند و به اصطلاح محلی جوش میزدند؛ به این ترتیب که دو ساعت قبل از شروع روضه، عدهای از مردان و جوانان، در حالی که دست چپ را روی شانه هم گذاشته بودند، دایرهوار، در اطراف ستونی که میان حسینیه قرار داشت و نامش چهل چراغ بود میچرخیدند و با دست راست به سینه خود میزدند و فردی خوش صدا به عنوان «پیشخوان» در حلقه سینهزنان میایستاد و شروع به خواندن اشعار میکرد. نمونهای از نوحه جوشزنی در زیر ذکر شده است:
پیشخوان | سینهزنان | |
حسینم سر ندارد یا محمد | حسینم وای حسینم | |
مگر مادر ندارد یا محمد | حسینم وای حسینم | |
امشب شب عزا بود | واویلا واویلا | |
عزا به کربلا بود | واویلا واویلا | |
امشب جناب فاطمه | واویلا واویلا | |
با اضطراب و واهمه | واویلا واویلا | |
آید به دشت کربلا | واویلا واویلا | |
گوید حسین من چه شد | واویلا واویلا | |
نور دو عین من چه شد | واویلا واویلا | |
امشب شب عزا بود | واویلا واویلا |
نوحهخوانی و سینهزنی تا زمانی که واعظان وارد مسجد میشدند، ادامه داشت. [۱۹]
در مهرجرد یزد، کودکان و نوجوانان با لباسهای سیاه و سینههای چاک، زنجیر به دست به سر و سینه میزدند. یکی از نوجوانان با صدایی خوشآهنگ «توجوشیخوانی» میکرد و نوحه زیر را میخواند: [۲۰]
توجوشیخوان | کودکان | |
دست عباس جدا شد | در کجا شد، کربلا شد | |
جسم قاسم چاک چاک شد | در کجا شد، کربلا شد | |
علیاکبر غرق خون شد | در کجا شد، کربلا شد |
امروزه در مهدیآباد بهادران مهریز یزد، با فرارسیدن روز اول محرم، مردم برای نماز جماعت به مسجد صاحبالزمان (عج) میآیند و بعد از نماز، زیارت عاشورا میخوانند. پس از آن مراسم «جوشزنی» شروع میشود؛ به این صورت که مردان حاضر در مسجد در دو دسته به شکل دایره قرار میگیرند و هر فرد با دست چپ خود، لبه پایین پیراهن، کت با کمر فرد کناری را میگیرد و با دست راست سینه میزند.
پس از اتمام مرحله اول، دو دسته جا به جا میشوند. در مرحله سوم، نوع حرکت عوض میشود؛ به این شکل که یک پا به جلو گذاشته میشود (پای چپ) و زمانی که به عقب میآیند، پای چپ را بالا میآورند و پای راست به عقب کشیده میشود. در این حین اشعار زیر را میخوانند:
حسن حسین من چه شد | نور دو عین من چه شد | |
حسن و حسین نازنین | چو گل فتاده بر زمین | |
امشب سکینه خواب است | بر دامن حسین است | |
حسن و حسین نازنین | چو گل فتاده بر زمین | |
حسن و حسین یا حسین | به دشت کربلا حسین | |
سرش ز تن جدا حسین | ||
خورشید و برج هل اتی | خیمه زده در کربلا | |
گویا محرم آمده | غم به سراغم آمده | |
امشب شب عزا بود | صاحب عزا خدا بود | |
چه کربلا است یارون | چه بر بلاست یارون | |
هنگامه قیامت | در کربلاست یارون |
در پایان، عبارت «شهید شده، امام ما، در کربلا»، چندین بار با جوش و خروش خوانده میشود.
این مراسم به جزء آنکه در هر ده شب اول محرم اجرا میشود بار دیگر این مراسم به همراه علمگردانی در صبح عاشورا نیز انجام میگیرد. به این ترتیب که هیئت عزاداری در مسجد قدیمی موسی بن جعفر (ع) جمع میشوند، به دور نخل میگردند و مراسم جوشزنی را شروع میکنند و پس از آن، مراسم سینهزنی و نوحهخوانی آغاز میشود.
اشعار نوحه از این قرار است: [۲۲]
بر سینه زند هر که عزادار حسین است | خون گریه کند هر که عزادار حسین است | |
قمری به چمن کرده چرا طوق به گردن | آن هم یکی از تعزیهداران حسین است | |
دانی که چرا چوب شود طعمه آتش | خاکم به دهان، قربان لب و دندان حسین است | |
دانی که چرا کعبه حق گشته سیهپوش | آن هم یکی از تعزیهداران حسین است |
جوش زدن در منطقه گاریز و بهاباد یزد به این صورت است که بعد از مراسم سینهزنی، مسنترین فرد هیئت جلو میایستد و بقیه بعد از او به صورت نیم دایره میایستند. هر نفر دست چپ خود را به کمر شخص کناری خود گره میزند و با دست راست به سر و سینه میکوبد و اشعار نوحهخوان را جواب میدهد. به این مراسم «جوش دوره» میگویند. [۲۳]
منبع
پی نوشت
- ↑ خبرگزاری ایسنا
- ↑ صبحدم، بینام، شیراز، فارس، 1346.
- ↑ وکیلیان، سید احمد، شیراز، فارس، بیتا.
- ↑ وب سایت جماران
- ↑ همان.
- ↑ خبرگزاری ایرنا
- ↑ خالقی، ناصر، خمس، خلخال، اردبیل، 1376.
- ↑ خبرگزاری صدا و سیما
- ↑ موسوی، سید غلامحسین، بندر ریگ، بوشهر، 1381.
- ↑ خبرگزاری مهر
- ↑ مؤدبی، بینام، کازرون، فارس، 1347.
- ↑ خبرگزاری ایلنا
- ↑ بختیاروند، حسین، شوشتر، خوزستان، 1348.
- ↑ افشاریانزاده، عبدالرحیم، دزفول، خوزستان، 1351.
- ↑ چلاب زنی
- ↑ غفاری خلف محمدی، سید حسین، شوشتر، خوزستان، 1346 و بیتا.
- ↑ صادقی، عباسعلی، بنجار، زابل، سیستان و بلوچستان، 1349.
- ↑ باشگاه خبرنگاران جوان
- ↑ میمندی، بینام، شهر بابک، کرمان، 1349.
- ↑ یزدی جنتآبادی، محمدرضا، به روایت از حسین یزدی جنتآبادی و علی محمد زارع، اردکان، یزد، 1347 و 1348.
- ↑ خبرگزاری مهر
- ↑ عسگری، علیرضا، مهدیآباد، بهادران، مهریز، یزد، 1385.
- ↑ بهروئیان، بیتا، ص 10 و 17.