حسین مسرور: تفاوت میان نسخهها
T.ramezani (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «حسین مسرور که نام خانوادگیش سخنیار و تخلّصش «مسرور» است، در بیستم صفر سال 1308...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
حسین مسرور | '''حسین مسرور''' (۱۳۰۸ ه. ق-۱۳۴۷ ه. ش) یکی از شاعران معاصر ایرانی است. | ||
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده | |||
| نام = حسین سخنیار | |||
| تصویر =حسین مسرور.jpg | |||
| توضیح تصویر = | |||
| نام اصلی = | |||
| زمینه فعالیت = | |||
| ملیت = | |||
| تاریخ تولد =۱۳۰۸ ه. ق | |||
| محل تولد =اصفهان | |||
| والدین = | |||
| تاریخ مرگ =۱۳۴۷ ه. ش | |||
| محل مرگ = | |||
| علت مرگ = | |||
| محل زندگی = | |||
| مختصات محل زندگی = | |||
| مدفن = | |||
|مذهب = | |||
|در زمان حکومت = | |||
|اتفاقات مهم = | |||
| نام دیگر = | |||
|لقب = | |||
|بنیانگذار = | |||
| پیشه = | |||
| سالهای نویسندگی = | |||
|سبک نوشتاری = | |||
|کتابها = | |||
|مقالهها = | |||
|نمایشنامهها = | |||
|فیلمنامهها = | |||
|دیوان اشعار = | |||
|تخلص =مسرور | |||
|فیلم ساخته بر اساس اثر = | |||
| همسر = | |||
| شریک زندگی = | |||
| فرزندان = | |||
|تحصیلات = | |||
|دانشگاه = | |||
|حوزه = | |||
|شاگرد = | |||
|استاد = | |||
|علت شهرت = | |||
| تأثیرگذاشته بر = | |||
| تأثیرپذیرفته از = | |||
| وبگاه = | |||
| imdb_id = | |||
| soure_id = | |||
| جوایز اسکار = | |||
| جوایز آفی = | |||
| جایزه اریل = | |||
| جوایز بافتا = | |||
| جوایز سزار = | |||
| جوایز امی = | |||
| filmfareawards = | |||
| جوایز جمینای = | |||
| جوایز گوی طلایی = | |||
| جوایز تمشک طلایی = | |||
| جوایز گویا = | |||
| جوایز گرمی = | |||
| جوایز ایفتا = | |||
| جوایز لورنس الیور = | |||
| naacpimageawards = | |||
| جوایز فیلم ملی = | |||
| جوایز ساگه = | |||
| جوایز تونی = | |||
| جوایز سیمرغ بلورین = | |||
| جوایز جشن سینمای ایران = | |||
| جوایز حافظ = | |||
| جوایز = | |||
|گفتاورد = | |||
|امضا = | |||
}} | |||
==زندگینامه== | |||
حسین سخنیار که تخلّصش «مسرور» است، در بیستم صفر سال ۱۳۰۸ ه. ق در «کوپا» از بلوک اصفهان پا به عرصهی وجود گذاشت. | |||
پدرش حاج | پدرش حاج محمدجواد از نیکوکاران به نام محل بود، علاقهی ملکی و تجارت زندگانی او را مرفّه میداشت معهذا راضی به نظر نمیرسید و مایل بود فرزندانش صاحب علم و دانش شوند و وسایل این کار در بلوک فراهم نبود از این رو با خانواده به شهر اصفهان کوچ کرده و فرزندان را به معلّمین و مربیان آن زمان سپرد. در آن زمان مدارس و حوزههای علم و ادب اصفهان شهرت و رونق به سزا داشت و دیری نپایید که مسرور در سایهی نبوغ ذاتی، تحصیلات مقدماتی را پشت سر گذاشته و به مراکز علم و دانش دست یافت و از درس استادان نامی کسب نور نمود. | ||
مسرور از | مسرور از ۹ سالگی اشعاری سرود و در ۱۲ سالگی اشعار خود را در انجمن ادبی اصفهان خواند و در محضر شادروان دهقان سامانی مایه تحسین و تعجب شعرا گشت. پس از چندی عازم شیراز شد و زبانهای قدیم و خطوط باستانی را در محضر [[فرصت شیرازی]] آموخت و در مراجعت به اصفهان اشعار انتقادی خود را با امضای مستعار در جراید اصفهان و تهران منتشر ساخت. | ||
وی برای کسب دانش به خراسان و کاشان نیز سفر کرد. دو سال نیز در تهران به خدمت وزارت فرهنگ در آمد و از سال | وی برای کسب دانش به خراسان و کاشان نیز سفر کرد. دو سال نیز در تهران به خدمت وزارت فرهنگ در آمد و از سال ۱۳۰۲ ه. ش به مدت ۳۶ سال عهدهدار تعلیم و تربیت بود. | ||
استاد مسرور علاوه بر تبحّر در فنون شعر و ادب در ریشهی لغات قدیمی و اشعار و اصطلاحات مشکل شعری غریزهی الهام بخشی داشت.<ref>دیوان حسین مسرور؛ مقدّمه.</ref> | |||
==اشعار== | |||
===بزمگاه شهیدان=== | |||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
خط ۳۱: | خط ۱۰۴: | ||
{{ب| مسیحا اگر بیند این رستخیز|صلیب و سلب <ref>سلب: جامه و پوشش.</ref> را کند ریز ریز }} | {{ب| مسیحا اگر بیند این رستخیز|صلیب و سلب <ref>سلب: جامه و پوشش.</ref> را کند ریز ریز }} | ||
{{ب| محمّد سر از غرفه آرد برون|ببیند جگر گوشه را غرق خون <ref>راز الهام؛ ص | {{ب| محمّد سر از غرفه آرد برون|ببیند جگر گوشه را غرق خون <ref>راز الهام؛ ص ۴۷.</ref> }} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
دانشنامهی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج 2، ص: 1115. | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=700738&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author دانشنامهی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج 2، ص: 1115.] | ||
==پی نوشت== | ==پی نوشت== | ||
خط ۴۶: | خط ۱۱۵: | ||
[[رده:شاعران فارسی زبان]] | [[رده:شاعران فارسی زبان]] | ||
[[رده:شاعران متأخر]] | [[رده:شاعران متأخر]] | ||
<references />{{شاعران}} |
نسخهٔ کنونی تا ۱۳ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۱۸
حسین مسرور (۱۳۰۸ ه. ق-۱۳۴۷ ه. ش) یکی از شاعران معاصر ایرانی است.
حسین سخنیار | |
---|---|
زادروز | ۱۳۰۸ ه. ق اصفهان |
مرگ | ۱۳۴۷ ه. ش |
تخلص | مسرور |
زندگینامه[ویرایش | ویرایش مبدأ]
حسین سخنیار که تخلّصش «مسرور» است، در بیستم صفر سال ۱۳۰۸ ه. ق در «کوپا» از بلوک اصفهان پا به عرصهی وجود گذاشت.
پدرش حاج محمدجواد از نیکوکاران به نام محل بود، علاقهی ملکی و تجارت زندگانی او را مرفّه میداشت معهذا راضی به نظر نمیرسید و مایل بود فرزندانش صاحب علم و دانش شوند و وسایل این کار در بلوک فراهم نبود از این رو با خانواده به شهر اصفهان کوچ کرده و فرزندان را به معلّمین و مربیان آن زمان سپرد. در آن زمان مدارس و حوزههای علم و ادب اصفهان شهرت و رونق به سزا داشت و دیری نپایید که مسرور در سایهی نبوغ ذاتی، تحصیلات مقدماتی را پشت سر گذاشته و به مراکز علم و دانش دست یافت و از درس استادان نامی کسب نور نمود.
مسرور از ۹ سالگی اشعاری سرود و در ۱۲ سالگی اشعار خود را در انجمن ادبی اصفهان خواند و در محضر شادروان دهقان سامانی مایه تحسین و تعجب شعرا گشت. پس از چندی عازم شیراز شد و زبانهای قدیم و خطوط باستانی را در محضر فرصت شیرازی آموخت و در مراجعت به اصفهان اشعار انتقادی خود را با امضای مستعار در جراید اصفهان و تهران منتشر ساخت.
وی برای کسب دانش به خراسان و کاشان نیز سفر کرد. دو سال نیز در تهران به خدمت وزارت فرهنگ در آمد و از سال ۱۳۰۲ ه. ش به مدت ۳۶ سال عهدهدار تعلیم و تربیت بود.
استاد مسرور علاوه بر تبحّر در فنون شعر و ادب در ریشهی لغات قدیمی و اشعار و اصطلاحات مشکل شعری غریزهی الهام بخشی داشت.[۱]
اشعار[ویرایش | ویرایش مبدأ]
بزمگاه شهیدان[ویرایش | ویرایش مبدأ]
نکوتر بتاب امشب ای روی ماه | که روشن کنی روی این بزمگاه | |
بسا شمع رخشنده تابناک | ز باد حوادث فرو مرده پاک | |
حریفان به یکدیگر آمیخته | صراحی شکسته قدح ریخته | |
به یکسوی ساقی برفته ز دست | به سوی دگر مطرب افتاده مست | |
بتاب ای مه امشب که افلاکیان | ببینند جان بازی خاکیان | |
مگر نوح ببیند کز این موج خون | چسان کشتی آورد باید برون | |
ببیند خلیل خداوندگار | ز قربانی خود شود شرمسار | |
کند جامه موسی به تن چاک چاک | عصا بشکند بر سر آب و خاک | |
مسیحا اگر بیند این رستخیز | صلیب و سلب [۲] را کند ریز ریز | |
محمّد سر از غرفه آرد برون | ببیند جگر گوشه را غرق خون [۳] |