خواجه عبداللّه انصاری: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹۳: | خط ۹۳: | ||
[[رده:شاعران فارسی زبان]] | [[رده:شاعران فارسی زبان]] | ||
[[رده:شاعران متقدم]] | [[رده:شاعران متقدم]] | ||
<references /> | <references />{{شاعران}} |
نسخهٔ کنونی تا ۲۱ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۱۷
خواجه عبداللّه انصاری (۳۹۶ ه.ق- ۴۸۱ ه.ق) یکی از شاعران و عارفان قرن پنجم هجری قمری است.
خواجه عبداللّه انصاری | |
---|---|
نام اصلی | شیخالاسلام ابواسماعیل عبداللّه بن محمّد انصاری |
زادروز | ۳۹۶ ه.ق هرات |
مرگ | جمعه ۲۲ ذیالحجه سال ۴۸۱ ه.ق گازرگاه، هرات |
کتابها | منازل السائرین |
زندگینامه[ویرایش | ویرایش مبدأ]
شیخالاسلام ابواسماعیل عبداللّه بن محمّد انصاری شاعر، خطیب و عارف بزرگ قرن پنجم در سال ۳۹۶ ه.ق در هرات زاده شد. پدرش ابومنصور محمد مردی متقی، پارسا و صوفی بود و نسبش به ابوایوب انصاری از صحابهی بزرگوار حضرت رسول اکرم(ص) میرسید. خواجه عبداللّه کسب علم را از سالهای نخستین عمر آغاز کرد و در محضر استادان نامی هرات و نیشابور علوم ادبی و تفسیر و حدیث و فقه را به خوبی فرا گرفت. او علاوه بر حفظ قرآن اشعار فراوانی از ادبیات فارسی و عربی را حفظ بود و از علما و عرفای بزرگ روزگار بهرهها جست. او با آنکه در علوم دینی به ویژه در تفسیر و حدیث عالمی برجسته بود اما به همان اندازه در عرفان نیز صاحب مقامات بود. شهرت خواجه عبداللّه بیشتر به سبب مناجات نامه و سوز و گدازهای عارفانهی اوست که به نثری مسجّع و روان و زیبا نوشته شده است. سخنان عارفانه و مناجاتهای او در طی دورهای متجاوز از نه قرن در میان همهی پارسی گویان رواج داشته و در عارف و عامی اثر نهاده است.
او که در سالهای پایانی عمر بینائی خود را از دست داده بود، پس از یک عمر طولانی و پربار در روز جمعه ۲۲ ذیالحجه سال ۴۸۱ ه.ق دار فانی را وداع گفت و در «گازرگاه» هرات به خاک سپرده شد. [۱]
آثار[ویرایش | ویرایش مبدأ]
از خواجه عبد اللّه آثار ارزشمندی به فارسی و عربی بر جای مانده است. مهمترین کتاب وی در معارف صوفیه «منازل السائرین» به عربی است اما اعتبار خواجه در میان صوفیان بر اثر امالی[۲] او از کتاب «طبقات الصوفیه» ابوعبدالرّحمان سلمی است که به زبان هروی در مجالس درس خود میگفت و به نام «طبقات الصوفیه» خواجه عبداللّه انصاری شهرت دارد.
اشعار[ویرایش | ویرایش مبدأ]
شعر1[ویرایش | ویرایش مبدأ]
کاندر سه مکان رسی به فریاد همه | اندر دم فزع و قبر و هنگام سؤال | |
یا رب به علی ابن ابی طالب و آل | آن شیر خداوند جهان جلّ جلال |
شعر2[ویرایش | ویرایش مبدأ]
یا رب به رسالت رسول ثقلین | یا رب به غزا کنندهی بدر و حُنین | |
عصیان مرا دو نیمه کن در عرصات | نیمی به حسن ببخش و نیمی به حسین |
شعر3[ویرایش | ویرایش مبدأ]
آن شنیدی که حیدر کرّار | کافران کشت و قلعهها بگشاد | |
تا نداد آن سه قرص نان جوین | هفده آیت خدای او نفرستاد |
شعر4[ویرایش | ویرایش مبدأ]
دین اسلام، شرع مصطفوی است | راه ایمان ز مرتضی آباد | |
مصطفی دان رسول و ره رهِ اوست | رهنما مرتضی و عترت اوست [۳] |