محمد حسین جلیلی‌: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حسین
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جزبدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''محمد حسین جلیلی'''
'''محمد حسین جلیلی''' (1298 ه.ش- 1358 ه.ش) از شاعران معاصر ایرانی است
ازشاعران معاصر ایرانی است


{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده
خط ۷۳: خط ۷۲:
|امضا                  =
|امضا                  =
}}
}}
==زندگینامه==


محمد حسین جلیلی متخلّص به «بیدار» در سال 1298 ه. ش در باختران (کرمانشاه) به دنیا آمد. پدرش آیت اللّه حاج شیخ محمد هادی جلیلی از اجله‌ علمای کرمانشاه بود و ریاست حوزه علمیه و روحانی آن شهر را به عهده داشت. جلیلی از شاعران خوب و کم شعر معاصر بود. وی علوم ابتدایی و متوسطه را در زادگاه خود به پایان رساند آنگاه به تحصیل علوم قدیمه پرداخت.


جلیلی در سال 1318 شمسی رهسپار تهران شد و برای ادامه‌ تحصیل به دانشکده معقول و منقول (الهیات) راه یافت و پس از طی مراحل به دریافت لیسانس از آن دانشکده نایل آمد و در سال 1322 شمسی به زادگاه خود مراجعت کرد و به استخدام بانک درآمد و مشغول کار شد و در سال 1358 شمسی به مرض سرطان مثانه بدرود حیات گفت و در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد. جلیلی از شاعران توانا و پر مایه بود و از شعر سبک اساتید کهن را پیروی می‌کرد. غزل را خوب می‌سرود، شعرش دلنشین و از لطف خاصی برخوردار بود.


==آثار==
از آثار اجلیلی می توان به موارد زیر اشاره کرد:


==زندگینامه==
«کرمانشاهان باستان»، «تاریخ ایل و طایفه زنگنه»، «تاریخچه اوقاف در کرمانشاه»، «تاریخ ادبیات ایران از صفویه تا مشروطیت»، «یک دوره صرف و نحو و دستور زبان فارسی»، «ترجمه زبدة النصرة نخبة العصرة» تألیف بیداری اصفهانی که به نام «تاریخ سلسله‌ی سلجوقی»
 
محمد حسین جلیلی متخلّص به «بیدار» در سال 1298 ه. ش در باختران (کرمانشاه) به دنیا آمد. پدرش آیت اللّه حاج شیخ محمد هادی جلیلی از اجله‌ی علمای کرمانشاه بود و ریاست حوزه علمیه و روحانی آن شهر را به عهده داشت. جلیلی از شاعران خوب و کم شعر معاصر بود. وی علوم ابتدایی و متوسطه را در زادگاه خود به پایان رساند آنگاه به تحصیل علوم قدیمه پرداخت.
 
جلیلی در سال 1318 شمسی رهسپار تهران شد و برای ادامه‌ی تحصیل به دانشکده معقول و منقول (الهیات) راه یافت و پس از طی مراحل به دریافت لیسانس از آن دانشکده نایل آمد و در سال 1322 شمسی به زادگاه خود مراجعت کرد و به استخدام بانک درآمد و مشغول کار شد و در سال 1358 شمسی به مرض سرطان مثانه بدرود حیات گفت و در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد. جلیلی از شاعران توانا و پر مایه بود و از شعر سبک اساتید کهن را پیروی می‌کرد. غزل را خوب می‌سرود، شعرش دلنشین و از لطف خاصی برخوردار بود.


از آثار او: «[[کرمانشاهان باستان]]» «ت[[اریخ ایل و طایفه زنگنه]]»، «[[تاریخچه اوقاف در کرمانشاه]]»، «[[تاریخ ادبیات ایران از صفویه تا مشروطیت]]»، «[[یک دوره صرف و نحو و دستور زبان فارسی]]»، «[[ترجمه زبدة النصرة نخبة العصرة]]» تألیف بیداری اصفهانی که به نام «[[تاریخ سلسله‌ی سلجوقی]]» منتشر شده است. دیوان اشعارش را فاضل محقق و شاعر ارجمند ید اللّه عاطفی به چاپ رسانده است. <ref>سخنوران نامی معاصر ایران؛ ج 1، ص 645.</ref>
دیوان اشعارش را فاضل محقق و شاعر ارجمند ید اللّه عاطفی به چاپ رسانده است. <ref>سخنوران نامی معاصر ایران؛ ج 1، ص 645.</ref>


==اشعار==
==اشعار==


'''شور حسینی:'''
===شور حسینی===
{{شعر}}
{{شعر}}




{{ب| تا ساز دل به شور حسینی ترانه گوست‌|جان جهان به نغمه‌ی او گرم‌های و هوست }}
{{ب| تا ساز دل به شور [[حسینی]] ترانه گوست‌|جان جهان به نغمه‌ی او گرم‌های و هوست }}


{{ب| بگذر به کربلا که پس از قرن‌ها هنوز|از بوی و موی کبر و عباس مشک بوست }}
{{ب| بگذر به [[کربلا]] که پس از قرن‌ها هنوز|از بوی و موی اکبر و [[عباس]] مشک بوست }}


{{ب| داس خزان به باغ محمّد گلی نهشت‌|آری فلک به آل نبی سخت کینه جوست }}
{{ب| داس خزان به باغ محمّد گلی نهشت‌|آری فلک به آل نبی سخت کینه جوست }}
خط ۱۰۵: خط ۱۰۵:
{{ب| یادی ز قدّ اکبر و اشک حسین کرد|«بیدار» چون بارید به سروی که طرف جوست  }}
{{ب| یادی ز قدّ اکبر و اشک حسین کرد|«بیدار» چون بارید به سروی که طرف جوست  }}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}


==منابع==
==منابع==


دانشنامه‌ی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج‌ 2، ص: 1204.
*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=700738&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author دانشنامه‌ی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج‌ 2، ص: 1204.]


==پی نوشت==
==پی نوشت==
خط ۱۱۸: خط ۱۱۵:
[[رده:شاعران فارسی زبان]]
[[رده:شاعران فارسی زبان]]
[[رده:شاعران معاصر]]
[[رده:شاعران معاصر]]
<references />{{شاعران}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۷ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۶:۳۱

محمد حسین جلیلی (1298 ه.ش- 1358 ه.ش) از شاعران معاصر ایرانی است

محمد حسین جلیلی
زادروز 1298 ه. ش
باختران (کرمانشاه)
مرگ 1358 ه.ش
پیشه شاعر
کتاب‌ها «کرمانشاهان باستان» «تاریخ ایل و طایفه زنگنه»، «تاریخچه اوقاف در کرمانشاه»، «تاریخ ادبیات ایران از صفویه تا مشروطیت»، «یک دوره صرف و نحو و دستور زبان فارسی»، «ترجمه زبدة النصرة نخبة العصرة» تألیف بیداری اصفهانی که به نام «تاریخ سلسله‌ی سلجوقی»
تخلص بیدار

زندگینامه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

محمد حسین جلیلی متخلّص به «بیدار» در سال 1298 ه. ش در باختران (کرمانشاه) به دنیا آمد. پدرش آیت اللّه حاج شیخ محمد هادی جلیلی از اجله‌ علمای کرمانشاه بود و ریاست حوزه علمیه و روحانی آن شهر را به عهده داشت. جلیلی از شاعران خوب و کم شعر معاصر بود. وی علوم ابتدایی و متوسطه را در زادگاه خود به پایان رساند آنگاه به تحصیل علوم قدیمه پرداخت.

جلیلی در سال 1318 شمسی رهسپار تهران شد و برای ادامه‌ تحصیل به دانشکده معقول و منقول (الهیات) راه یافت و پس از طی مراحل به دریافت لیسانس از آن دانشکده نایل آمد و در سال 1322 شمسی به زادگاه خود مراجعت کرد و به استخدام بانک درآمد و مشغول کار شد و در سال 1358 شمسی به مرض سرطان مثانه بدرود حیات گفت و در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد. جلیلی از شاعران توانا و پر مایه بود و از شعر سبک اساتید کهن را پیروی می‌کرد. غزل را خوب می‌سرود، شعرش دلنشین و از لطف خاصی برخوردار بود.

آثار[ویرایش | ویرایش مبدأ]

از آثار اجلیلی می توان به موارد زیر اشاره کرد:

«کرمانشاهان باستان»، «تاریخ ایل و طایفه زنگنه»، «تاریخچه اوقاف در کرمانشاه»، «تاریخ ادبیات ایران از صفویه تا مشروطیت»، «یک دوره صرف و نحو و دستور زبان فارسی»، «ترجمه زبدة النصرة نخبة العصرة» تألیف بیداری اصفهانی که به نام «تاریخ سلسله‌ی سلجوقی»

دیوان اشعارش را فاضل محقق و شاعر ارجمند ید اللّه عاطفی به چاپ رسانده است. [۱]

اشعار[ویرایش | ویرایش مبدأ]

شور حسینی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

تا ساز دل به شور حسینی ترانه گوست‌ جان جهان به نغمه‌ی او گرم‌های و هوست
بگذر به کربلا که پس از قرن‌ها هنوز از بوی و موی اکبر و عباس مشک بوست
داس خزان به باغ محمّد گلی نهشت‌ آری فلک به آل نبی سخت کینه جوست
طی کرد شاه دین ره اخلاص را به سر از سر قدم کنند مقیمان کوی دوست
زینب زبان به خطبه گشاده‌ست لاجرم‌ چشم حسین از سر نی مات روی اوست
سر را به سجده در دم آخر نهاد و گفت‌ از دوست هر بلا که به من می‌رسد نکوست
یادی ز قدّ اکبر و اشک حسین کرد «بیدار» چون بارید به سروی که طرف جوست

منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

پی نوشت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. سخنوران نامی معاصر ایران؛ ج 1، ص 645.